ویتامینها و مینرالها دارای عملکرد چندگانهای درون سیستم عصبی مرکزی هستند که ممکن است به حفظ سلامت مغز و عملکرد شناختی مطلوب کمک کند. مکمل رژیم غذایی با ویتامینها و مینرالهای مختلف به عنوان وسیلهای برای حفظ عملکرد شناختی، یا حتی پیشگیری از دمانس، در اواخر دوره زندگی پیشنهاد شده است.
ارزیابی اثرات مکمل ویتامین و مینرال بر عملکرد شناختی در افراد سالم از نظر شناختی با سن 40 سال و بالاتر.
ما ALOIS، پایگاه ثبت تخصصی گروه دمانس و بهبود شناختی در کاکرین (CDCIG)؛ همچنین MEDLINE؛ Embase؛ PsycINFO؛ (CINAHL) Cumulative Index to Nursing and Allied Health Litreture؛ ClinicalTrials.gov و پورتالWHO / ICTRP را از آغاز تا 26 ژانویه 2018 جستوجو کردیم.
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شدهای را انتخاب کردیم که به بررسی اثرات شناختی بر افراد 40 سال یا بیشتر از هر نوع مکملهای ویتامین یا مینرال به صورت خوراکی به مدت حداقل سه ماه پرداختند.
انتخاب مطالعات، استخراج دادهها و ارزیابی کیفیت دوبار انجام شد. ویتامینها بهطور گسترده در گروههای ویتامین B، ویتامینهای آنتیاکسیدان و ترکیبی از هر دو در نظر گرفته شدند. در جایی که امکان داشت، مینرالها بهطور جداگانه در نظر گرفته شدند. در جایی که مداخلات و پیامدها به اندازه کافی مشابه در نظر گرفته شدند، دادهها ترکیب شدند. برای جدا کردن اثرات شناختی کوتاهمدت از اثرات احتمالی درازمدت بر مسیر زوال شناختی، دادههای مربوط به دورههای مختلف درمان از 3 تا 12 ماه و تا 10 سال یا بیشتر ترکیب شدند.
در کل، ما 28 مطالعه را با بیش از 83000 شرکتکننده وارد کردیم. چندین محدودیتهای کلی در مورد شواهد وجود داشت. اکثر شرکتکنندگان در مطالعاتی به کار گرفته شدند که در ابتدا برای ارزیابی شناخت طراحی نشده بودند. این مطالعات اغلب ارزیابی شناختی پایه نداشتند و فقط از ارزیابیهای شناختی خلاصه در پیگیری استفاده کردند. مطالعات بسیار کمی بروز دمانس را ارزیابی کردند. گزارشهای اکثر مطالعات عوارض جانبی را ذکر نکردند یا فقط اظهارات بسیار کلی در مورد آنها انجام دادند. فقط 10 مطالعه میانگین پیگیری بیشتر از 5 سال داشتند. فقط دو مطالعه شرکتکنندگانی داشتند که میانگین سن آنان در ابتدا کمتر از 60 سال بود. خطر سوگیری در مطالعات وارد شده بهطور کلی پایین بود، به غیراز خطر سوگیری فرسایشی برای پیامدهای بلندمدتتر. ما قطعیت شواهد مربوط به تقریبا تمام نتایج را متوسط یا پایین در نظر گرفتیم.
ما 14 مطالعه را با 27882 شرکتکننده وارد کردیم، که اسید فولیک، ویتامین B12، ویتامین B6، یا ترکیبی از اینها را با دارونما مقایسه کردند. سن اکثر شرکتکنندگان بالای 60 سال بوده و سابقه بیماری قلبیعروقی یا عروق مغزی داشتند. ما دریافتیم که تجویز مکملهای ویتامین B به بزرگسالان سالم از نظر شناختی، عمدتا در دهه 60 تا 70 عمر، احتمالا تاثیر اندکی بر عملکرد شناختی کلی در هر نقطه زمانی تا 5 سال دارد یا تاثیری ندارد (ارزشهای SMD از 0.03- تا 0.06) و همچنین ممکن است تاثیری در 5 - 10 سال نداشته باشد (SMD: 0.01-). دادههای بسیار پراکندهای در مورد عوارض جانبی یا بروز اختلال شناختی یا دمانس وجود داشت.
ما 8 مطالعه را با 47840 شرکتکننده وارد کردیم که در آن مداخله فعال شامل یک یا چند ویتامین آنتیاکسیدانی بود: بتا-کاروتن، ویتامین C یا ویتامین E. نتایج با هم ترکیب شدند. برای عملکرد شناختی کلی، شواهدی با قطعیت پایین در مورد منفعت مرتبط با بتا-کاروتن پس از میانگین 18 سال درمان (MD: 0.18 نقطه TICS؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.01 تا 0.35) و ویتامین C بعد از 5 تا 10 سال (MD: 0.46 نقطه TICS؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.14 تا 0.78)، اما نه در نقاط زمانی پیشین، وجود داشت. از دو مطالعه که بروز دمانس را گزارش کردند، شواهدی با قطعیت پایین در مورد عدم تاثیر ترکیب یک ویتامین آنتیاکسیدان ترکیبی یا ویتامین E، به تنهایی یا همراه با سلنیوم وجود داشت. یکی از مطالعات وارد شده برای بررسی اثرات بر بروز سرطان پروستات طراحی شده است؛ این مطالعه افزایش آماری معنیداری را در تشخیص سرطان پروستات در میان مردان مصرفکننده ویتامین E نشان میدهد.
یک کارآزمایی با 4143 شرکتکننده مکملهای ویتامین D3 (400 IU / روز) و کلسیم را با دارونما مقایسه کرد. ما شواهدی را با قطعیت پایین تا متوسط در مورد عدم تاثیر مکملهای ویتامین D3 و کلسیم در هر نقطه زمانی تا 10 سال بر عملکرد شناختی کلی (MD پس از میانگین 7.8 سال؛ 0.1- نقطه MMSE؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.81- تا 0.61) یا بروز دمانس (HR: 0.94؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.72 تا 1.24) یافتیم. یک مطالعه پایلوت با 60 شرکتکننده که دوز بالاتر ویتامین D3 (4000 IU در روزهای متناوب) را استفاده کردند و دریافت که این دوز احتمالا تاثیری بر عملکرد شناختی در بیش از شش ماه ندارد.
ما دادههای به دست آمده را از یک کارآزمایی در مورد مکمل زینک و مس با 1072 شرکتکننده انتخاب کردیم. شواهدی با قطعیت متوسط در رابطه با تاثیر اندک یا عدم تاثیر بر عملکرد شناختی کلی (MD: 0.6 نقطه MMSE؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.19- تا 1.39) یا بروز اختلال شناختی بعد از 5 تا 10 سال وجود داشت. کارآزمایی کوچکتر بعدی هیچ داده قابل استفادهای را ارائه نکرد اما عدم اثرات شناختی مصرف مکمل با گلوکونات زینک را در شش ماه گزارش کرد.
از یک مطالعه با 3711 شرکتکننده، شواهدی با قطعیت پایین در مورد عدم تاثیر تقریبا پنج سال مصرف مکمل سلنیوم بر میزان بروز دمانس وجود داشت (HR: 0.83؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.61 تا 1.13).
در نهایت، ما سه کارآزمایی را در رابطه با مکملهای پیچیده (ترکیبی از ویتامینهای B، ویتامینهای آنتیاکسیدان، و مینرالها) با 6306 شرکتکننده وارد کردیم. از یک کارآزمایی که عملکرد شناختی کلی را ارزیابی کرد، شواهد با قطعیت پایین در مورد تاثیر اندک یا عدم تاثیر بر TICS به دست آمد (MD بعد از میانگین 8.5 سال: 0.12؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.14- تا 0.38).
ما شواهدی را نیافتیم که نشان دهند هر استراتژی مکمل ویتامین یا مینرال برای بزرگسالان سالم از نظر شناختی در اواسط یا اواخر زندگی تاثیر معنیداری بر زوال شناختی یا دمانس دارد، اگرچه این شواهد اجازه نتیجهگیریهای قطعی را نمیدهند. دادههای بسیار اندکی در مورد شروع مصرف مکملها در میانسالی (کمتر از 60 سال) وجود داشت؛ مطالعاتی که برای ارزیابی پیامدهای شناختی طراحی شدند، به نظر میرسد برای ارزیابی حفظ عملکرد شناختی بیش از حد کوتاه باشد؛ مطالعات طولانیتر اغلب پیامدهای اولیه دیگری داشتند و از معیارهای شناختی استفاده کردند که ممکن است حساسیت نداشته باشد. تنها نشانههای مثبت تاثیر از مطالعات مربوط به مکمل طولانیمدت با ویتامینهای آنتیاکسیدان حاصل شد. این ممکن است برای انجام تحقیقات بعدی امیدوار کننده باشد.