هفت RCT را با مجموع 359 شرکتکننده وارد مطالعه کردیم. این مطالعات سلولهای تکهستهای مغز استخوان (bone marrow‐mononuclear cells; BM‐MNCs) را با سلول بنیادی خون محیطی بسیج شده (mobilised peripheral blood stem cells; mPBSCs)، BM‐MNCها را با سلول بنیادی مزانشیمال مغز استخوان (bone marrow‐mesenchymal stem cells; BM‐MSCs)، دوز بالای سلولی را با دوز پائین سلولی و مسیرهای پیوند سلولی عضلانی (IM) را با داخل شریانی (IA) مقایسه کرده بودند. هیچ مقایسه دیگری در این مطالعات شناسایی نشد. اغلب مطالعاتی را مورد توجه قرار دادیم که خطر پائین سوگیری (bias) در تولید تصادفی توالی، دادههای ناقص پیامد و گزارش پیامدهای منتخب، خطر بالای سوگیری در کورسازی بیماران و کارکنان؛ و خطر سوگیری نامشخصی در پنهانسازی تخصیص و کورسازی ارزیابان پیامدها داشتند. کیفیت شواهد اغلب پائین تا بسیار پائین، با خطر سوگیری عدم دقت و عوامل اصلی کاهش پیامدهای غیر‐مستقیم بود.
سه کارآزمایی (100 شرکتکننده) مجموعا نه مورد مرگومیر را طی دوره پیگیری مطالعه گزارش کردند. این مطالعات مرگومیر منتسب به گروه درمان را گزارش نکردند.
نتایج هیچ تفاوت واضحی را در نرخ آمپوتاسیون عضو بین مسیرهای IM و IA نشان نداد (RR: 0.80؛ 95% CI؛ 0.54 تا 1.18؛ سه کارآزمایی؛ 95 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت پائین). دادههای یک مطالعه هیچ تفاوت واضحی را در نرخ آمپوتاسیون عضو بین گروههای درمان شده با BM‐MNC و mPBSC (RR: 1.54؛ 95% CI؛ 0.45 تا 5.24؛ 150 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت پائین) و بین دوز پائین و بالا (RR: 3.21؛ 95% CI؛ 0.87 تا 11.90؛ 16 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) نشان نداد. مطالعهای که به مقایسه BM‐MNCها در برابر BM‐MSCها پرداخته بود، آمپوتاسیون عضو را گزارش نکرد.
دادههای تک مطالعه با شواهد با کیفیت پائین، تعداد مشابهی از شرکتکنندگان را با زخمهای بهبود یافته بین BM‐MNCها و mPBSCها (RR: 0.89؛ 95% CI؛ 0.44 تا 1.83؛ 49 شرکتکننده) و بین مسیرهای IM و IA (RR: 1.13؛ 95% CI؛ 0.73 تا 1.76؛ 41 شرکتکننده) نشان میدهد. در مقایسه، به نظر میرسید شرکتکنندگان بیشتری در گروه BM‐MSC نسبت به گروه BM‐MNC زخم بهبود یافته داشتند (RR: 2.00؛ 95% CI؛ 1.02 تا 3.92؛ یک کارآزمایی؛ 22 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت متوسط). مقایسه محققان برای دوزهای سلولی بالا در برابر دوزهای سلولی پائین، بهبود زخم را گزارش نکرد.
دادههای تک مطالعه تعداد مشابهی را از شرکتکنندگان با کاهش درد در زمان استراحت بین BM‐MNCها و mPBSCها (RR: 0.99؛ 95% CI؛ 0.93 تا 1.06؛ 104 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت متوسط) و بین مسیرهای IM و IA (RR: 1.22؛ 95% CI؛ 0.91 تا 1.64؛ 32 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت پائین) نشان داد. یک مطالعه هیچ تفاوت واضحی را در نمرات درد در زمان استراحت بین BM‐MNC و BM‐MSC نشان نداد (MD: 0.00؛ 95% CI؛ 0.61‐ تا 0.61؛ 37 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت متوسط). کارآزماییهایی که دوزهای بالای سلولی را در برابر دوزهای پائین مقایسه کردند، دردی را در زمان استراحت گزارش نکردند.
دادههای تک مطالعه هیچ تفاوت واضحی را در تعداد شرکتکنندگان با افزایش شاخص ankle –brachial (ABI؛ افزایش بیش از 0.1 قبل از درمان)، بین BM‐MNCها و mPBSCها (RR: 1.00؛ 95% CI؛ 0.71 تا 1.40؛ 104 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت متوسط)، و بین مسیرهای IM و IA (RR: 0.93؛ 95% CI؛ 0.43 تا 2.00؛ 35 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) نشان نداد. در مقابل، نمره ABI در گروه BM‐MSC در برابر گروه BM‐MNC بالاتر به نظر میرسید (MD: 0.05؛ 95% CI؛ 0.01 تا 0.09؛ یک کارآزمایی؛ 37 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت پائین). ABI در مقایسه دوز سلولی بالا در برابر دوز سلولی پائین گزارش نشد.
تعداد مشابهی از شرکتکنندگان در فشار اکسیژن از راه پوست (transcutaneous oxygen tension; TcO₂) با مسیر IM در برابر مسیر IA بهبود داشتند (RR: 1.22؛ 95% CI؛ 0.86 تا 1.72؛ دو کارآزمایی؛ 62 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). دادههای تک مطالعه با شواهد با کیفیت پائین، تفسیر TcO₂ بالاتری را در گروه BM‐MSC در برابر گروه (MD: 8.00؛ 95% CI؛ 3.46 تا 12.54؛ 37 شرکتکننده) و در گروههای درمانی mPBSC در برابر BM‐MNC (MD: 1.70؛ 95% CI؛ 0.41 تا 2.99؛ 150 شرکتکننده) نشان داد. در مقایسه دوز سلولی بالا در برابر دوز سلولی پائین، TcO₂ گزارش نشد.
نویسندگان مطالعه هیچ موردی را از عوارض جانبی کوتاه‐مدت قابل توجه مرتبط با پبوند سلولهای اتولوگ، گزارش نکردند.
اغلب شواهد با کیفیت پائین و بسیار پائین، هیچ تفاوت واضحی را بین منابع سلول بنیادی مختلف و رژیمهای درمانی مختلف پیوند سلولهای اتولوگ برای پیامدهایی مثل مورتالیتی به هر علتی، نرخ آمپوتاسیون عضو، بهبود زخم، و درد در هنگام استراحت در بیماران مبتلا به CLI «بدون گزینه درمانی»، نشان نمیدهند. تجزیهوتحلیلهای تجمعی در پیامدهای بالینی، تفاوت قابل توجهی را در تجویز سلولها از طریق مسیرهای IM یا IA نشان نمیدهد. شواهد با کیفیت بالا اندک است؛ بنابراین اثربخشی و ایمنی طولانیمدت سلولهای اتولوگ استخراج شده از منابع مختلف، با استفاده از پروتوکلهای مختلف آمادهسازی، در دوزهای مختلف اجرا و استخراج از طریق مسیرهای مختلف برای درمان بیماران مبتلا به CLI «بدون گزینه درمانی» تایید نشده باقی میماند.
کارآزماییهای آتی با تعداد شرکتکننده بیشتر برای تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر سلول برای بیماران مبتلا به CLI، همراه با منبع سلولی بهینه، فنوتیپ (phenotype)، دوز و مسیر پیوند مورد نیاز است. پیگیری طولانیتری برای تایید دوام پتانسیل آنژیوژنیک (angiogenic) و ایمنی طولانیمدت درمان مبتنی بر سلول ضروری است.