نشانههای اگزما میتواند باعث بیخوابی و خستگی شود و ممکن است تاثیری مهم و قابل توجهی بر کیفیت زندگی بگذارد. استفاده از آنتیهیستامینهای خوراکی H1 (H1 AH) به مثابه درمان کمکی با داروهای موضعی ناشی از این ایده است که اثرات ضدالتهابی داروهای موضعی با بلوک کردن گیرندههای هیستامین در پوست توسط H1 AH (برای کاهش خارش) ممکن است اثر درمانی را قویتر یا تشدید کند. همچنین به نظر غیراخلاقی است تا H1 AH خوراکی را به تنهایی با هیچ درمانی مقایسه کنیم، چون درمان موضعی، استاندارد این بیماری است.
ارزیابی اثرات آنتیهیستامینهای خوراکی H1 به مثابه درمان کمکی با داروهای موضعی در بزرگسالان و کودکان مبتلا به اگزما
ما پایگاههای اطلاعاتی زیر را تا می 2018 جستوجو کردیم: ثبت تخصصی گروه پوست در کاکرین؛ CENTRAL؛ MEDLINE؛ Embase و پایگاه اطلاعاتی GREAT (منبع جهانی کارآزماییهای اگزما (Global Resource of EczemA Trials) از آغاز). ما پنج پایگاه ثبت کارآزمایی زیر را جستوجو کرده و فهرست منابع مطالعات انتخابشده و کنار گذاشتهشده را برای یافتن منابع بیشتر در زمینه کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCTs ؛randomised controlled trails) بررسی کردیم. ما همچنین چکیدههای مجموعه مقالات چهار کنفرانس را بین سالهای 2000 و 2018 جستوجو کردیم.
معیار انتخاب، RCTهایی بود که H1 AH خوراکی را بهمثابه درمان کمکی با داروهای موضعی در افراد مبتلا به اگزما با درمان موضعی به همراه پلاسبو یا هیچ نوع درمان کمکی دیگر مقایسه کرده بودند.
ما ازروشهای استاندارد روششناسی کاکرین استفاده کردیم. پیامدهای اولیه ما « متوسط تغییرات (mean change) در نشانههای اگزما براساس ارزیابی بیمار» و «نسبت شرکتکنندگانی که آثار جانبی و عوارض مضر و جانبی جدی را گزارش کرده بودند». پیامدهای دوم ما «متوسط تغییرات در علایم بالینی براساس نظر پزشک»، «تغییرات متوسط در کیفیت زندگی» و «تعداد موارد شعلهور شدن اگزما» بود.
ما 25 مطالعه (3285 شرکتکننده که به طور تصادفی تخصیص داده شده بودند) را انتخاب کردیم. هفده مطالعه شامل 1344 فرد بزرگسال و هشت مطالعه شامل 1941 کودک بود. در اکثر مطالعات شدت اگزما در نقطه شروع (baseline) گزارش نشده بود اما این مطالعات در وضعیتهای مراقبت ثانویه (secondary care settings) انجام شده بودند و بنابراین محتمل است که در این مطالعات از بیمارانی استفاده شده که اگزمای شدید داشتهاند. مدت زمان انجام کارآزماییها بین سه روز تا 18 ماه بود. محققین 13 نوع درمان متفاوت را از H1 AH بررسی کردند. ما قادر نبودیم ادغام و ترکیب مطالعات (pooling) را انجام دهیم. دلیل آن سطح بالای تنوع و گوناگونی در مطالعات از نظر مدت و دوز مداخلات، درمان موضعی همزمان و ارزیابی پیامدها بود. خطر سوگیری (bias) بهطور کلی نامشخص بود؛ اما پنج مطالعه خطر بالای سوگیری در یک حوزه (سوگیری فرسایشی (attrition)، سوگیری انتخاب یا سوگیری گزارشدهی) داشتند. فقط یک مطالعه کیفیت زندگی را سنجیده بود اما این نتایج برای تحلیل آماری ناکافی بودند.
در این مرور 17 مقایسه ارزیابی شده بود که در اینجا ما نتایج سه مقایسه کلیدی را خلاصه کردیم.
ستریزین (cetirizine) در مقایسه با پلاسبو
یک مطالعه ستریزین mg/kg/d 0.5 را با پلاسبو به مدت 18 ماه در 795 کودک مقایسه کرده بود. نویسندگان مطالعه، ارزیابی بیمار را از نشانههای اگزما بهطور مجزا برای خارش گزارش نکرده بودند. ستریزین احتمالا با عوارض جانبی کمتری همراه است (عمدتا خفیف) (خطر نسبی (RR): 0.68؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.46 تا 1.01) و نیاز به استفاده از H1 AH کمکی تاحدی کمتر بود و این به مثابه شاخصی برای شعلهور شدن اگزما بود (P = 0.035؛ دادههای عددی بیشتر موجود نبود). علایم بالینی با ارزیابی پزشک (نمرهدهی شاخص درماتیت آتوپیک (SCORAD ؛SCORing Atopic Dermatitis index)) در هر دو گروه کاهش داشت، با این حال تفاوت میان گروهها معنادار نبود (P value داده نشده بود). شواهد این مقایسه کیفیت متوسط داشتند.
در یک مطالعه دیگر ستریزین 10 میلیگرم در روز با پلاسبو برای چهار هفته در 84 فرد بزرگسال مقایسه شده بود. نتایج نشان میداد که هیچ تفاوتی میان گروهها از نظر موارد زیر وجود ندارد:
- ارزیابی بیمار از نشانههای اگزما (خارش به صورت بخشی از SCORAD سنجیده شده بود؛ هیچ داده عددی موجود نبود)،
- تعداد عوارض جانبی (RR: 1.11؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.50 تا 2.45؛ عمدتا آرامش و تسکین (sedation)، مشکلات پوستی مربوط دیگر، نشانههای تنفسی یا سردرد)
- ارزیابی پزشک از تغییر در علایم بالینی
- مقدار نیاز به درمان موضعی نجات (amount of local rescue therapy required)
- تعداد کاربردهای (number of applications) دارو بهمثابه شاخصی برای شعلهور شدن اگزما (هیچ داده عددی گزارش نشده بود)
شواهد برای این مقایسهها کیفیت پایینی داشتند.
فکسوفنادین (fexofenadine) در مقایسه با پلاسبو
در مقایسه با پلاسبو، فکسوفنادین 120 میلیگرم در روز در بزرگسالان به مدت یک هفته (در یک مطالعه) احتمال باعث کاهش اندکی در نشانه خارش با ارزیابی بیمار براساس مقیاس 0 تا 8 میشود (میانگین تفاوت (MD): 0.25-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.43- تا 0.07-؛ تعداد = 400). همچنین باعث کاهش بیشتری در نسبت ناحیه خارش به سطح کل بدن با اریابی پزشک میشود (P = 0.007؛ هیچ داده عددی بیشتری موجود نبود). با این حال این کاهشها به لحاظ بالینی معنادار نبود. نتایج نشان میدهند که تفاوت اندک یا هیچ تفاوتی از نظر عوارض جانبی (عمدتا خوابآلودگی و سردرد) وجود ندارد (RR: 1.05؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.74 تا 1.50؛ تعداد = 411). همچنین در مقدار 0.1% هیدروکورتیزون بوتیرات استفاده شده (مداخله انجام شده در هر دو گروه)، بهمثابه شاخصی از شعلهور شدن اگزما، تفاوتی وجود ندارد. اما هیچ داده عددی دیگری موجود نبود. شواهد برای این مقایسه کیفیت متوسط داشتند.
لوراتادین (loratadine) در مقایسه با پلاسبو
یک مطالعه با 28 فرد بزرگسال لوراتادین 10 میلیگرم در روز را با پلاسبو به مدت 4 هفته مقایسه کرده بود. محققین هیچ شواهدی را مبنی بر تفاوت میان گروهها از نظر موارد زیر نیافتند:
- خارش با ارزیابی بیمار با سنجش مقیاس 100 امتیازی قیاس بینایی (100-point visual analogue scale) (MD: 2.30-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 20.27- تا 15.67)
- کاهش در علایم بالینی با ارزیابی پزشک (SCORAD) (MD: 4.10-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 13.22- تا 5.02)
- آثار جانبی
نویسندگان مطالعه فقط یک اثرجانبی را گزارش کرده بودند (فولیکولیت با پلاسبو) (RR: 0.25؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.01 تا 5.76). شواهد برای این مقایسه کیفیت پایینی داشتند. تعداد شعلهور شدن اگزما برای این مقایسه سنجیده نشده بود.
براساس مقایسههای اصلی، شواهد سازگاری نیافتیم که درمان با H1 AH بهمثابه درمان کمکی برای اگزما در مقایسه با پلاسبو موثر است. شواهد برای این مقایسهها کیفیت پایین تا متوسط داشتند. با این حال فکسوفنادین احتمالا باعث بهبودی اندکی در خارش با ارزیابی بیمار میشود و احتمالا هیچ تفاوت معناداری در مقدار درمان استفاده شده برای پیشگیری از شعلهورشدن اگزما وجود ندارد.
ستریزین از نظر کاهش علایم بالینی با ارزیابی پزشک و کاهش نشانهها با ارزیابی بیمار بهتر از پلاسبو نبود. ما شواهدی نیافتیم که نشان دهد لوراتادین سودمندتر از پلاسبو است. اگرچه به نظر میرسید همه مداخلات ایمن بودند.
کیفیت شواهد محدود بودند. دلیل آن طراحی ضعیف مطالعات و نتایج غیردقیق بود. تحقیقات بعدی باید بهطور صریح و آشکار شرایط بیماری را تعریف کنند (سیر بیماری و شدت آن را) و بهطور صریح روشهای کار خودشان را، خصوصا چگونگی انتخاب شرکتکنندگان و تصادفیسازی آنها، ویژگیهای نقطه شروع (baseline) و پیامدها (براساس هماهنگسازی سنجش پیامدها در شروع اگزما (Harmonising Outcome Measures in Eczema initiative) را گزارش دهند.