درمان شناختی رفتاری (CBT) نوعی درمان روانیاجتماعی (psychosocial) است که برای درمان تجربیات هیجانی و عاطفی آزاردهنده (distressing) یا رفتارهای ناکارآمد (dysfunctional behaviour) استفاده میشود. این روش به نحوی است که فرد تجربه یا امور شناختی (cognate) را براساس نتایج و معانی آن تفسیر و ارزیابی میکند. این رویکرد به اتصال و ارتباط احساسات فرد و الگوهای تفکر که باعث ایجاد و پیریزی آزار و ناراحتی میشود، کمک میکند. CBT در حال حاضر توسط موسسه ملی سلامت و تعالی مراقبت (NICE ؛National Institute for Health and Care Excellence) بهمثابه یک درمان کمکی برای افراد مبتلا به اسکیزوفرنی توصیه میشود. این مرور همچنین قسمتی از خانواده مرورهای CBT کاکرین برای افراد مبتلا به اسکیزوفرنی است.
ارزیابی اثرات درمان رفتاری شناختی به همراه مراقبتهای استاندارد در مقایسه با درمان استاندارد به تنهایی در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی.
ما پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه اسکیزوفرنی در کاکرین را جستوجو کردیم (تا 6 مارچ 2017). در این مرکز ثبت، به صورت سیستماتیک منابع اصلی (شامل AMED؛ BIOSIS؛ (CINAHL) Cumulative Index to Nursing and Allied Health Litreture؛ Embase؛ MEDLINE؛ 7PsycINFO؛ PubMed و پایگاه ثبت کارآزماییهای بالینی) و بهروزرسانیهای ماهانه آنها، جستوجوهای دستی (handsearches)، منابع خاکستری و مجموعه مقالات کنفرانسها را جست وجو کردیم. در این جستوجو هیچ محدودیت زبانی را لحاظ نکردیم. همچنین محدودیت تاریخی، نوع مقاله و وضعیت انتشار را نیز برای ورود به این مرور در نظر نگرفتیم.
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCTs ؛randomised controlled trails) را انتخاب کردیم که شامل افراد مبتلا به اسکیزوفرنی یا اختلالات مربوطه بودند. در این کارآزماییها اضافهشدن درمان CBT به درمان استاندارد با درمان استاندارد بهتنهایی مقایسه شده بود. پیامدهای مدنظر ما شامل عود (relapse)، بستری مجدد در بیمارستان (rehospitalisation)، وضعیت روانی، آثار جانبی و مضر، کارکرد اجتماعی، کیفیت زندگی و رضایت از درمان بود. ما مطالعاتی را لحاظ کردیم که معیارهای ورود را به این مرور برآورده ساخته و دادههای قابل استفاده را گزارش کرده بودند.
ما از استاندارهای توصیهشده کاکرین برای غربالگری وجمعآوری دادهها پیروی کردیم. تا آنجا که ممکن بود خطر نسبی (RR) و 95% فاصله اطمینان (CI) آن را برای دادههای دوتایی و همچنین میانگین تفاوت (MD) و 95% فاصله اطمینان (CI) آن را برای دادههای پیوسته محاسبه کردیم. ما خطر سوگیری (bias) را برای مطالعات واردشده در این مرور ارزیابی کردیم و یک جدول «خلاصه یافتهها» را با استفاده از سیستم GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) ایجاد کردیم.
این مرور شامل 60 کارآزمایی با 5992 شرکتکننده است که در همه کارآزماییها، CBT به همراه درمان استاندارد با درمان استاندارد به تنهایی مقایسه شده بود. نتایج برای پیامدهای اصلی مورد علاقه ما نشاندهنده این است که از نظر عود بیماری، هیچ تفاوتی میان CBT به همراه درمان استاندارد در مقایسه با درمان استاندارد به تنهایی وجود ندارد (RR: 0.78، 95% CI: 0.61 تا 1.00؛ تعداد شرکتکننده = 1538؛ 13 مطالعه، کیفیت پایین شواهد). در دو کارآزمایی بهبود وضعیت کلی (global state) گزارش شده بود. اکثر شرکتکنندگان در گروه CBT، به لحاظ کلینیکی بهبود معناداری را در وضعیت کلی داشتند (RR: 0.57؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.39 تا 0.84؛ تعداد شرکتکننده = 82؛ 2 مطالعه؛ کیفیت شواهد خیلی پایین). در پنج کارآزمایی بهبود در وضعیت روانی (mental state) گزارش شده بود. هیچ تفاوتی در بهبود وضعیت روانی مشاهده نشد (RR: 0.81؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.65 تا 1.02؛ تعداد شرکتکننده = 501؛ 5 مطالعه؛ کیفیت شواهد خیلی پایین). از نظر ایمنی اضافه شدن CBT به درمان استاندارد ممکن است باعث کاهش عوارض ناگوار و مضر شود (RR: 0.44؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.27 تا 0.72؛ تعداد شرکتکننده = 146؛ 2 مطالعه؛ کیفیت شواهد خیلی پایین). اما به نظر میرسد در کارکرد اجتماعی طولانیمدت (MD: 0.56؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 2.64- تا 3.76؛ تعداد شرکتکننده = 295؛ 2 مطالعه؛ کیفیت شواهد خیلی پایین) و کیفیت زندگی طولانیمدت (MD: 3.60-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 11.32- تا 4.12؛ تعداد شرکتکننده = 71؛ 1 مطالعه؛ کیفیت شواهد خیلی پایین) و همچنین بر رضایت طولانیمدت بیمار از درمان (سنجش از طریق ترک زودهنگام مطالعه) (RR: 0.93؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.77 تا 1.12؛ تعداد شرکتکننده = 1945؛ 19 مطالعه؛ کیفیت متوسط شواهد) تاثیری ندارد.
اضافه کردن درمان شناختی رفتاری به درمان استاندارد در مقایسه با درمان استاندارد به تنهایی، هیچ تاثیری بر خطر عود بلندمدت ندارد. یک بخش خیلی کوچک از شواهد موجود نشان میدهد که CBT به همراه درمان استاندارد ممکن است وضعیت کلی طولانیمدت را بهبود ببخشد و خطر عوارض ناگوار و مضر را کاهش دهد. اینکه آیا اضافه کردن CBT به درمان استاندارد باعث بهبود قابلتوجه بالینی در وضعیت روانی طولانیمدت بیماران، کیفیت زندگی و کارکرد اجتماعی آنها میشود نامشخص است. رضایت از درمان (با تعداد افرادی که مطالعه را خیلی زود ترک کردند، سنجیده شد) برای افرادی که CBT را به همراه درمان استاندارد دریافت کرده بودند نسبت به افرادی که درمان استاندارد را به تنهایی دریافت کرده بودند، بالاتر نبود. نکته قابل توجه این است که کیفیت شواهد در بیشتر تحقیقات انجام شده در این حوزه ضعیف بود – کیفیت پایین یا خیلی پایین. ما تا زمانی که دادههای باکیفیت بالا دردسترس نباشد نمیتوانیم نتایج محکم و استواری را از این شواهد استنتاج کنیم.