طی سزارین انتخابی (برنامهریزیشده)، برخی از متخصصان زایمان به طور معمول سرویکس را با استفاده از فورسپس اسفنجی، یک انگشت یا دیگر ابزار، حین عمل، دیلاته میکنند، چون سرویکس زنی که وارد فاز زایمان نشده، ممکن است دیلاته نشود و این امر ممکن است باعث انسداد خون یا درناژ lochia شود. با این حال، دیلاتاسیون مکانیکال گردن طی سزارین، ممکن است منجر به آلوده شدن با میکروارگانیسمهای واژینال در طول دیلاتاسیون شود و خطر عفونت یا ترومای سرویکس را افزایش دهد.
تعیین اثرات دیلاتاسیون مکانیکی سرویکس در طول عمل سزارین انتخابی روی موربیدیتی پس از جراحی.
ما پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه بارداری و زایمان کاکرین؛ ClinicalTrials.gov؛ پلتفرم بینالمللی ثبت کارآزماییهای بالینی (ICTRP) سازمان جهانی بهداشت و فهرستهای منابع مطالعات بازیابی شده را در 20 سپتامبر 2017، جستوجو کردیم.
ما کارآزماییهای تصادفیسازی شده، شبه – تصادفیسازی شده و خوشهای – تصافیسازی شده و کنترل شده را انتخاب کردیم که دیلاتاسیون سرویکس را حین جراحی با استفاده از یک انگشت، فورسپس اسفنجی، یا سایر ابزارها در طول سزارین انتخابی در مقابل عدم دیلاتاسیون مکانیکال مقایسه کرده بودند.
دو نویسنده بهطور مستقل کارآزماییها را برای ورود و خطر سوگیری (bias) ارزیابی کردند، دادهها را استخراج و آنها را برای دقت ارزیابی کردند. ما کیفیت شواهد را با استفاده از رویکرد GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) ارزیابی کردیم.
ما هشت مطالعه را با مجموع 2227 زن که تحت عمل سزارین انتخابی قرار گرفته بودند، وارد کردیم. از این تعداد، 1097 زن تحت دیلاتاسیون سرویکس حین جراحی با کمک انگشت اشاره که دو دستکش پوشیده بود یا دیلاتور Hegar که وارد کانال سرویکس قرار داده شد تا دیلاته شود، قرار گرفتند و 1130 زن نیز تحت دیلاتاسیون سرویکس حین جراحی قرار نگرفتند. شش مورد از هشت مطالعه وارد شده در معرض خطر بالای سوگیری برای برخی از دامنههای خطر سوگیری بودند.
شواهدی با کیفیت بسیار پائین پیشنهاد میکنند که مشخص نیست دیلاتاسیون سرویکس تاثیری بر هموراژی پس از زایمان داشته باشد (تخمین مقدار خون از دست رفته بیش از 1000 میلیلیتر، خطر نسبی (RR): 1.97؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.48 تا 8.13؛ 5/205 در مقابل 3/242؛ یک مطالعه؛ 447 زن).
شواهد با کیفیت پائین یا بسیار پائین نشان دادند که هیچ تفاوت روشنی برای نیاز به انتقال و تزریق خون (RR: 3.54؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.37 تا 33.79؛ 2 مطالعه؛ 847 زن)، هموگلوبین پس از جراحی (تفاوت میانگین (MD): ‐0.05؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.15- تا 0.06؛ 3 مطالعه؛ 749 زن) یا هماتوکریت (MD: 0.01%؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.18- تا 0.20؛ 1 مطالعه؛ 400 زن)، بروز افت هموگلوبین بیش از 0.5 گرم / دسیلیتر نسبت به پایه (RR: 0.92؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.64 تا 1.31؛ 2 مطالعه؛ 722 زن) یا مقدار افت هموگلوبین (MD: 0.01 - گرم / دسیلیتر؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.14- تا 0.13؛ 3 مطالعه؛ 796 زن)، بروز هموراژی ثانویه پس از زایمان در طول 6 هفته (RR: 1.18؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.07 تا 18.76؛ 1 مطالعه؛ 447 زن)، موربیدیتی تبدار (RR: 1.18؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.76 تا 1.85؛ 7 مطالعه؛ 2126 زن)، اندومتریت (RR: 0.94؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.35 تا 2.52؛ 4 مطالعه؛ 1536 زن) یا subinvolution رحمی (RR: 0.34؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.08 تا 1.36؛ 2 مطالعه؛ 654 زن) موجود نبود. نتایج، خطر عدم تاثیر را برای همه پیامدها قطع کردند. اطلاعاتی برای ترومای سرویکس وجود نداشت.
ما یک بهبود جزئی را با دیلاتاسیون مکانیکی برای این پیامدهای ثانویه، که در پروتکل از پیش مشخص نشده بود، یافتیم: متوسط مقدار خون از دست رفته، ضخامت حفره اندومتر، محصولات باقیمانده لقاح، پیچ خوردن برش رحمی و نسبت بهبود. شواهد برای این پیامدها بر پایه یک یا دو مطالعه استوار بود. دیلاتاسیون سرویکس اثر روشنی بر این پیامدهای ثانویه، که در پروتکل از پیش مشخص نشده بود، دارد: عفونت زخم، عفونت دستگاه ادراری، زمان جراحی، موربیدیتی عفونی و بینقصی اسکار رحمی.
در این زمان، شواهد استفاده از دیلاتاسیونهای مکانیکی سرویکس را طی سزارین انتخابی برای کاهش عوارض پس از جراحی تائید یا رد نمیکند.
مطالعات بزرگ و خوب طراحیشده برای مقایسه تاثیر دیلاتاسیون مکانیکی سرویکس در حین جراحی با عدم دیلاتاسیون مکانیکی سرویکس حین عمل برای کاهش عوارض پس از جراحی مورد نیاز است.