این دومین بهروزرسانی یک بررسی کاکرین است (شماره 4، 2006). درد و ناراحتی ناشی از پروسیجرهای مربوط به سوزن در دوران کودکی معمول است و میتواند از طریق استفاده از مداخلات روانشناختی (استراتژیهای شناختی یا رفتاری، یا هر دو)کاهش یابد. اولین بهروزرسانی مرور ما (شماره 10، 2013) اثربخشی پرت کردن حواس و هیپنوتیزم را برای درد و ناراحتی مرتبط با سوزن در کودکان و نوجوانان نشان داد.
ارزیابی اثربخشی مداخلات روانشناختی برای درد و ناراحتی ناشی از پروسیجرهای مرتبط با سوزن در کودکان و نوجوانان
ما شش پایگاه اطلاعاتی الکترونیکی را برای کارآزماییهای مربوطه جستوجو کردیم: پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترلشده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trails)؛ MEDLINE؛ PsycINFO؛ Embase؛ Web of Science یا ISI Web of Knowledge و (CINAHL) Cumulative Index to Nursing and Allied Health Literature. ما درخواستهایی را برای دریافت مطالعات بیشتر در زمینه درد کودکان و پایگاههای الکترونیک سلامت کودکان ارسال کردیم. ما همچنین پایگاههای ثبت را برای کارآزماییهای تکمیلشده جستوجو کردیم: clinicaltrials.go؛ و پلتفرم بینالمللی ثبت کارآزماییهای بالینی سازمان جهانی بهداشت (www.who.int.trialsearch). ما جستوجوی خود را تا سپتامبر 2017 برای شناسایی رکوردهای منتشر شده از زمان آخرین بازبینی در سال 2013 انجام دادیم.
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCTs ؛randomised controlle trails) منتشر شده و مرور شده را با حداقل پنج شرکتکننده در هر بازوی مطالعه وارد کردیم که به مقایسه یک مداخله روانشناختی با یک گروه کنترل یا مقایسه پرداخته بود. کارآزماییها شامل بچههایی از سن دو تا 19 ساله که در معرض هرگونه پروسیجر پزشکی مرتبط با سوزن قرار گرفته بودند.
دو نویسنده دادهها را استخراج و خطر سوگیری (bias) را با استفاده از ابزار خطر سوگیری کاکرین ارزیابی کردند. ما درد و ناراحتی را با گزارش خود کودک، گزارش کلی ناظر و ارزیابی رفتاری (پیامدهای اولیه) ارزیابی کردیم. ما همچنین هر گونه پیامدهای فیزیولوژیکی گزارششده و عوارض جانبی (پیامدهای ثانویه)را بررسی کردیم. ما از متاآنالیز برای ارزیابی اثربخشی مداخلات روانشناسی شناساییشده مرتبط با یک مقایسهکننده (مثلا عدم درمان، دیگر درمانهای فعال، درمان معمول، یا لیستانتظار) برای هر پیامد بهطور جداگانه استفاده کردیم. ما از نرمافزار Manager 5 برای محاسبه تفاوت میانگین استانداردشده (SMDs) با 95% فاصلههای اطمینان (CI) و سیستم GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) برای ارزیابی کیفیت شواهد استفاده کردیم.
ما 59 کارآزمایی (20 مورد جدید برای این بهروزرسانی) را با 5550 شرکتکننده در نظر گرفتیم. پروسیجرهای سوزن در درجه اول شامل ونیپانکچر، تزریق وریدی و تزریق واکسن بودند. مطالعات شامل کودکان 2 تا 19 سال بود که کارآزماییهای کمی روی نوجوانان متمرکز بود. معمولترین مداخلات روانشناختی عبارت بودند از پرتکردن حواس (n = 32)، درمان رفتاریشناختی ترکیبی (CBT؛ n = 18) و هیپنوتیزم (n = 8). آمادهسازی / اطلاعات (n = 4)، تنفس (n = 4)، پیشنهاد (n = 3) و تغییر حافظه (n = 4) نیز گنجانده شدند. گروههای کنترل اغلب «مراقبت استاندارد» بودند، که در سراسر مطالعات متفاوت بودند. در تمام این مطالعات، نمرات «خطر سوگیری» چندین حوزه را در معرض خطر بالا یا نامشخص نشان داد، که به طور قابلتوجهی پنهان کردن، کور کردن شرکتکنندگان و ارزیابی پیامد و گزارش انتخابی را نشان میدهد. ما کیفیت شواهد را تا حد زیادی به دلیل محدودیتهای مطالعه جدی، ناهماهنگی و عدم دقت کاهش دادیم.
شواهدی با کیفیت بسیار پائین تا پائین از اثربخشی پرت کردن حواس برای درد گزارش شده توسط خود کودکان (n = 30؛ 2802 شرکتکننده؛ SMD: 0.56-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.78- تا 0.33-) و ناراحتی گزارش شده توسط خود کودکان (n = 4؛ 426 شرکتکننده؛ SMD: 0.82-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.45- تا 0.18-)، درد گزارش شده توسط ناظر (n = 11؛ 1512 شرکتکننده؛ SMD: 0.62-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.00- تا 0.23-) و ناراحتی گزارش شده توسط ناظر (n = 5؛ 1067 شرکتکننده؛ SMD: 0.72-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.41- تا 0.03-) و ناراحتی رفتاری (n = 7؛ 500 شرکتکننده؛ SMD: 0.44-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.84- تا 0.04-) حمایت میکند. پرت کردن حواس برای درد رفتاری (n = 4؛ 309 شرکتکننده؛ SMD: 0.33-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.69- تا 0.03-) اثربخش نبود. شواهد با کیفیت بسیار پائین نشان دادند که هیپنوتیزم برای کاهش درد گزارش شده توسط خود کودکان (n = 5؛ 176 شرکتکننده؛ SMD: 1.40-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 2.32- تا 0.48-) و ناراحتی گزارش شده توسط خود کودکان (n = 5؛ 176 شرکتکننده؛ SMD: 2.53-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 3.93- تا 1.12-) و ناراحتی رفتاری (n = 6؛ 193 شرکتکننده؛ SMD: 1.15-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.76- تا 0.53-). موثر است اما روی درد رفتاری تاثیری ندارد (n = 2؛ 69 شرکتکننده؛ SMD: 0.38-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.57- تا 0.81). هیچ مطالعهای هیپنوتیزم را برای درد گزارش شده توسط ناظر ارزیابی نکرد و فقط یک مطالعه ناراحتی گزارش شده توسط ناظر را ارزیابی کرد. شواهد با کیفیت بسیار پائین تا پائین از اثربخشی CBT ترکیبی برای درد گزارش شده توسط ناظر (n = 4؛ 385 شرکتکننده؛ SMD: 0.52-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.73- تا 0.30-) و ناراحتی رفتاری گزارش شده توسط ناظر (n = 11؛ 1105 شرکتکننده؛ SMD: 0.40-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.67- تا 0.14-) حمایت میکند، اما در مورد درد گزارش شده توسط کودکان (n = 14؛ 1359 شرکتکننده؛ SMD: 0.27-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.58- تا 0.03)، ناراحتی گزارش شده توسط کودکان (n = 6؛ 234 شرکتکننده؛ SMD: 0.26-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.56- تا 0.04)، ناراحتی گزارش شده توسط ناظر (n = 6؛ 765 شرکتکننده؛ SMD: 0.08؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.34- تا 0.50) یا درد رفتاری (n = 2؛ 95 شرکتکننده؛ SMD: 0.65-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 2.36- تا 1.06) اینطور نبود. شواهدی با کیفیت بسیار پائین اثربخشی مداخلات تنفسی را برای درد گزارش شده توسط کودکان (n = 4؛ 298 شرکتکننده؛ SMD: 1.04-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.86- تا 0.22-)، نشان داد اما مطالعات بسیار کمی برای متاآنالیز دیگر پیامدها وجود داشت. شواهدی با کیفیت بسیار پائین اثری را برای آمادهسازی / اطلاعات (n = 4؛ 313 شرکتکننده) یا پیشنهاد (n = 3؛ 218 شرکتکننده) برای پیامدهای درد و ناراحتی نشان ندادند. با توجه به فقط یک کارآزمایی واحد، ما در مورد تغییر حافظه هیچ نتیجهای نگرفتیم. عوارض جانبی مشکلات تنفسی فقط در یک مداخله تنفسی گزارش شدهاست.
ما شواهدی را شناسایی کردیم که از کارآیی پرت کردن حواس، هیپنوتیزم، CBT ترکیبی و مداخلات تنفسی برای کاهش درد یا ناراحتی ناشی از سوزن در کودکان یا هر دوی آنها، حمایت میکرد. پشتیبانی از اثربخشی CBT ترکیبی و مداخلات تنفسی، از آخرین بازبینی مرور، جدید به دست آمدهاند که ناشی از وجود شواهد جدید است. کیفیت کارآزماییها و شواهد کلی پایین تا بسیار پایین باقی میماند و بر نیاز به بهبود دقت روششناسی و گزارش کارآزمایی تاکید میکند. با وجود شواهد با کیفیت پایین، مزایای بالقوه کاهش درد یا اضطراب یا هر دو، از شواهد به نفع استفاده از این مداخلات در عمل بالینی حمایت میکنند.