درمان خط اول در درمان با اسپرم اهدا کننده شامل تلقیحی است که میتواند از طریق تلقیح داخل رحمی (IUI ؛intrauterine insemination) یا تلقیح داخل سرویکس (ICI ؛intracervical insemination) انجام شود.
مقایسه اثربخشی و ایمنی تلقیح داخل رحمی (IUI) و تلقیح داخل سرویکس (ICI) در زنانی که درمان را با اسپرم اهدا کننده آغاز کردند.
ما پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه زنان و باروری در کاکرین؛ CENTRAL؛ MEDLINE؛ Embase؛ PsycINFO و (CINAHL) Cumulative Index to Nursing and Allied Health Litreture را تا اکتبر 2016 جستوجو کرده و منابع مطالعات مربوطه را کنترل کردیم و با نویسندگان مطالعه و متخصصان در این زمینه برای شناسایی مطالعات اضافی تماس گرفتیم. ما PubMed؛ Google Scholar؛ متون خاکستری و پنج پایگاه ثبت کارآزماییها را در 15 دسامبر 2017 جستوجو کردیم.
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شدهای (RCTs ؛randomised controlled trails) را انتخاب کردیم که گزارشی را در مورد IUI در مقابل ICI در سیکلهای طبیعی یا با تحریک تخمدان ارائه کردند و RCTهایی را که به مقایسه بین مداخلات مختلف همزمان در IUI و ICI پرداختند. اگر دادههای مربوط به مطالعات پیشمتقاطع (pre‐cross‐over) در دسترس بود، ما مطالعات متقاطع را انتخاب میکردیم.
ما از روشهای استاندارد روششناسی توصیه شده توسط کاکرین استفاده کردیم. ما دادههای مربوط به پیامدهای اولیه را شامل نرخ تولد زنده و حاملگی چندگانه و پیامدهای ثانویه را شامل نرخ حاملگی بالینی، سقط جنین و کنسل شدن گردآوری کردیم.
ما 6 RCT (708 زن تجزیهوتحلیل شد) را در مورد ICI و IUI در درمان با اسپرم اهدا کننده انتخاب کردیم. 2 مطالعه IUI و ICI را در سیکلهای طبیعی مقایسه کردند، 2 مطالعه IUI و ICI را در سیکلهای تحریک گونادوتروین (gonadotrophin‐stimulated cycles) مقایسه کردند و 2 مطالعه زمانبندی IUI و ICI را با هم مقایسه کردند. شواهد با کیفیت بسیار پایین وجود داشت؛ محدودیت اصلی عبارت بود از خطر سوگیری (bias) ناشی از گزارشدهی ضعیف روشهای مطالعه و عدم دقت جدی.
IUI در مقابل ICI در سیکلهای طبیعی
شواهد کافی وجود نداشت تا بتوان تعیین کرد که آیا تفاوت واضحی در نرخ تولد زنده بین IUI و ICI در سیکلهای طبیعی وجود داشت (نسبت شانس (OR): 3.24؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.12 تا 87.13؛ 1 RCT؛ 26 زن؛ شواهد با کیفیت بسیار پایین). فقط یک مورد تولد زنده در این مطالعه وجود داشت (در گروه IUI). روش IUI منجر به نرخ بالای حاملگی بالینی شد (OR: 6.18؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.91 تا 20.03؛ 2 RCT؛ 76 زن؛ 48% = I2؛ شواهد با کیفیت بسیار پایین).
در این مطالعه هیچ موردی از حاملگی چندگانه یا سقط جنین رخ نداد.
IUI در برابر ICI در سیکلهای تحریک گونادوتروپین
شواهد کافی وجود نداشت تا بتوان تعیین کرد که آیا تفاوت واضحی در نرخ تولد زنده بین IUI و ICI در سیکلهای تحریک گونادوتروپین وجود دارد (OR: 2.55؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.72 تا 8.96؛ 1 RCT؛ 43 زن؛ شواهد با کیفیت بسیار پایین). این نشان میدهد که اگر احتمال تولد زنده پس از ICI در سیکلهای تحریک گونادوتروپین 30% باشد، این احتمال بعد از IUI در سیکلهای تحریک گونادوتروپین بین 24% تا 80% خواهد بود. IUI ممکن است منجر به نرخ بالای حاملگی بالینی نسبت به ICI شود (OR: 2.83؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.38 تا 5.78؛ 2 RCT؛ 131 زن؛ 0% = I2؛ شواهد با کیفیت بسیار پایین).
IUI ممکن است با نرخ حاملگی چندگانه بالاتری نسبت به ICI همراه باشد (OR: 2.77؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.00 تا 7.69؛ 2 RCT؛ 131 زن؛ 0% = I2؛ شواهد با کیفیت بسیار پایین). این نشان میدهد که اگر خطر حاملگی چندگانه پس از ICI در سیکلهای تحریک گونادوتروپین 10% باشد، این خطر پس از IUI بین 10% و 46% خواهد بود.
ما شواهد کافی را نیافتیم تا بتوانیم تعیین کنیم که آیا تفاوت واضحی بین گروهها از لحاظ نرخ سقط جنین در سیکلهای تحریک گونادوتروپین وجود داشت (OR: 1.97؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.43 تا 9.04؛ 2 RCT؛ در کل 67 مورد بارداری؛ I2 = 50%؛ شواهد با کیفیت بسیار پایین).
زمانبندی IUI و ICI
ما هیچ مطالعهای را نیافتیم که نرخ تولد زنده را گزارش کند.
هنگامی که IUI یک روز پس از افزایش سطح هورمون لوتئینیزه کننده خون (LH) (luteinising hormone) زمانبندی شد در مقایسه با IUI دو روز پس از افزایش سطح LH خون، ما نرخ حاملگی بالاتری یافتیم (OR: 2.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.14 تا 3.53؛ 1 RCT؛ 351 زن؛ شواهد با کیفیت پایین). ما شواهد کافی را برای تعیین اینکه آیا تفاوت روشنی در نرخ بارداری بالینی بین ICI زمانبندی شده بعد از افزایش سطح LH در ادرار در مقابل افزایش دمای پایه به همراه نمرات موکوس سرویکال وجود داشت، نیافتیم (OR: 1.31؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.42 تا 4.11؛ 1 RCT؛ 56 زن؛ شواهد با کیفیت بسیار پایین).
هیچکدام از این مطالعات نرخ بارداری چندگانه یا سقط جنین را به عنوان پیامد گزارش نکردند.
شواهد کافی برای تعیین اینکه آیا تفاوتهای روشنی بین نرخ تولد زنده بین IUI و ICI در سیکلهای تحریک طبیعی یا گونادوتروپین در زنانی که درمان را با اسپرم اهدا کننده آغاز کردند، وجود نداشت. شواهد کافی در مورد تأثیر زمانبندی IUI یا ICI بر نرخ تولد زنده وجود نداشت. دادههای با کیفیت بسیار پایین نشان داد که در سیکلهای تحریک گونادوتروپین، ممکن است IUI با نرخ بارداری بالینی بالاتر و همچنین با خطر نرخ حاملگی چندگانه بالاتری نسبت به ICI همراه باشد. ما نتیجه گرفتیم که شواهد کنونی برای انتخاب بین IUI یا ICI، در سیکلهای طبیعی یا تحریک تخمدان، در درمان با اسپرم اهدا کننده محدود است.