ما 10 RCT را شناسایی کردیم که به ارزیابی 1099 زن پرداخته بودند. کیفیت شواهد از بسیار پائین تا متوسط متغیر بود. محدودیتهای اصلی مربوط به کیفیت شواهد عبارت بودند از خطر سوگیری (bias) (عمدتا مربوط به سوگیریهای عملکرد، تشخیص و ریزش نمونه (attrition bias)) و عدم دقت (imprecision) (مربوط به حجم نمونه کلی کوچک و نرخ پائین رویدادها).
ترمیم ترانسآنال (transanal) در برابر ترمیم ترانسواژینال (transvaginal) (چهار RCT؛ n = 191؛ شش ماه تا چهار سال پیگیری)
آگاهی از پرولاپساحتمالا پس از رویکرد ترانسآنال شایعتر است (خطر نسبی (RR): 2.78؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.00 تا 7.70؛ 2 RCT؛ n = 87؛ I2 = 0%؛ شواهد با کیفیت پائین). در صورتی که 10% از زنان پس از ترمیم ترانسواژینال نسبت به پرولاپس آگاهی داشته باشند، آنگاه بین 10% تا 79% از زنان احتمالا پس از ترمیم ترانسآنال نسبت به پرولاپس آگاهی خواهند داشت.
تکرار جراحی برای هر نوع پرولاپس: شواهد برای نشان دادن اینکه بین گروهها تفاوتی وجود دارد یا خیر، کافی نیست (RR: 2.42؛ 95% CI؛ 0.75 تا 7.88؛ 1 RCT؛ n = 57؛ شواهد با کیفیت پائین).
افتادگی دیواره واژینال خلفی مکرر احتمالا پس از ترمیم ترانسآنال بیشتر است (RR: 4.12؛ 95% CI؛ 1.56 تا 10.88؛ 2 RCT؛ n = 87؛ I2 = 35%؛ شواهد با کیفیت متوسط). در صورتی که پس از ترمیم ترانسواژینال عود پرولاپس در 10% از زنان تشخیص داده شود، آنگاه بین 16% و 100% از زنان احتمالا پس از ترمیم ترانسآنال دارای عود پرولاپس خواهند بود.
مدفوع مسدود شده پس از جراحیاحتمالا در ترمیم ترانسآنال شایعتر است (RR: 1.67؛ 95% CI؛ 1.00 تا 2.79؛ 3 RCT؛ n = 113؛ I2 = 10%؛ شواهد با کیفیت پائین).
دیسپارونی (dyspareunia) پس از جراحی: شواهد برای نشان دادن اینکه بین گروهها تفاوتی وجود دارد یا خیر، کافی نیست (RR: 0.32؛ 95% CI؛ 0.09 تا 1.15؛ 2 RCT؛ n = 80؛ I2 = 5%؛ شواهد با کیفیت متوسط).
عوارض پس از جراحی: کارآزماییها هیچ گونه شواهد قطعی را مبنی بر وجود هر گونه تفاوت بین گروهها ارائه نکرده بودند (RR: 3.57؛ 95% CI؛ 0.94 تا 13.54؛ 3 RCT؛ n = 135؛ I2 = 37%؛ شواهد با کیفیت پائین). در صورتی که 2% از زنان پس از ترمیم ترانسواژینال دچار عوارض شوند، آنگاه بین 2% و 21% از زنان احتمالا پس از ترمیم ترانسآنال دچار عوارض خواهند شد.
شواهد هیچ تفاوت شفافی را بین گروهها از نظرزمان صرف شده برای جراحی(به دقیقه) نشان نمیدهد (تفاوت میانگین (MD): 1.49؛ 95% CI؛ 11.83‐ تا 8.84؛ 3 RCT؛ n = 137؛ I2 = 90%؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین).
گرافتهای بیولوژیکال (biological graft) در برابر ترمیم بافت اصلی
شواهد برای نشان دادن اینکه بین گروهها از نظر نرخهای آگاهی از پرولاپس (RR: 1.09؛ 95% CI؛ 0.45 تا 2.62؛ 2 RCT؛ n = 181؛ I2 = 13%؛ شواهد با کیفیت متوسط) یا تکرار جراحی برای هر نوع پرولاپس (RR: 0.60؛ 95% CI؛ 0.18 تا 1.97؛ 2 RCT؛ n = 271؛ I2 = 0%؛ شواهد با کیفیت متوسط) تفاوتی وجود دارد یا خیر، کافی نیست. کارآزماییها هیچ گونه شواهد قطعی مبنی بر وجود تفاوت بین گروهها از نظر نرخهای عود پرولاپس دیواره خلفی واژینال (RR: 0.55؛ 95% CI؛ 0.30 تا 1.01؛ 3 RCT؛ n = 377؛ I2 = 6%؛ شواهد با کیفیت متوسط) ارائه نکردهاند؛ در صورتی که پس از ترمیم بافت اصلی عود پرولاپس در 13% از زنان تشخیص داده شود، آنگاه بین 4% و 13% از زنان احتمالا پس از گرافتهای بیولوژیکال دارای عود پرولاپس خواهند بود. شواهد برای نشان دادن اینکه بین گروهها از نظر نرخهایمدفوع مسدود شده پس از جراحی(RR: 0.96؛ 95% CI؛ 0.50 تا 1.86؛ 2 RCT؛ n = 172؛ I2 = 42%؛ شواهد با کیفیت متوسط) یا دیسپارونی پس از جراحی(RR: 1.27؛ 95% CI؛ 0.26 تا 6.25؛ 2 RCT؛ n = 152؛ I2 = 74%؛ شواهد با کیفیت پائین) تفاوتی وجود دارد یا خیر، کافی نیست عوارض پس از جراحیدر ترمیم بیولوژیکال شایعتر بودند (RR: 1.82؛ 95% CI؛ 1.22 تا 2.72؛ 3 RCT؛ n = 448؛ I2 = 0%؛ شواهد با کیفیت پائین).
مقایسههای دیگر
RCTهای تکی به مقایسه ترمیم واژینال یک ناحیه مشخص (site‐specific) در برابر چین فاسیال میانی (midline fascial plication) (n = 74)، گرافتهای قابل جذب در برابر ترمیم بافت اصلی (n = 132)، گرافت مصنوعی (synthetic) در برابر ترمیم بافت اصلی (n = 191) و چین لواتور آتی (levator ani plication) در برابر چین فاسیال میانی (n = 52) پرداخته بودند. دادهها اندک بودند و شواهد برای نشان دادن هر نوع نتیجهگیری درباره اثربخشی نسبی یا ایمنی هر نوع از این مداخلات کافی نبود. نرخ مواجهه با مش (mesh exposure rate) در گروه مصنوعی در مقایسه با گروه بافت اصلی 7% بود.