هدف از انجام این مرور چیست؟
ارزیابی تاثیرات افزودن دوز واحد پریماکین (primaquine; PQ) به درمان برای مالاریای فارسیپاروم (falciparum malaria) به منظور کاهش انتقال بیماری. این نسخه بهروز شده مرور کاکرین شامل 25 کارآزمایی کنترل شده است. تاریخ آخرین جستوجو 21 جولای 2017 بود.
پیامهای کلیدی
تکدوز پائین از PQ به میزان 0.25 میلیگرم/کیلوگرم، که برای افزودن به درمان ترکیبی بر پایه آرتمیسینین (artemisinin‐based combination therapy) برای درمان مالاریا از سوی سازمان جهانی بهداشت توصیه شده، آلوده کنندگی انتقال از افراد به پشهها را کاهش میدهد. در این کارآزمایی، درصد افرادی که پشهها را آلوده کردند، سه تا چهار روز بعد از درمان از 14% تا 2% کاهش یافته بود و این تاثیر در روز 8 که از 4% به 1% کاهش یافته بود، کوچکتر و هیچ شواهدی مبنی بر خطر وجود نداشت.
در این مرور چه موضوعی بررسی شد
PQ گامتوسیتهای (gametocytes) پارازیت مالاریای فالسیپاروم را از بین میبرد (مراحل انتقال مالاریا). گامتوسیتها پشهها را در طول گزش آلوده میکنند، بنابراین فرآیند انتقال را ادامهدار میکند. این نگرانی وجود دارد که PQ ممکن است منجر به ترکیدن سلولهای قرمز خونی (همولیز (haemolysis)) در افرادی شوند که دارای کمبود گلوکز‐6‐فسفات دهیدروژناز (glucose‐6‐phosphate dehydrogenase; G6PD) هستند، این نقص یک وضعیت ژنتیکی است که در بسیاری از مناطق اندمیک مالاریا شایع بوده و میتواند منجر به آنمی شود. به دلیل تشخیص نگرانیهایی درباره خطر همولیز، WHO دوز توصیه شده PQ را از 0.75 میلیگرم/کیلوگرم به 0.25 میلیگرم/کیلوگرم در سال 2012 کاهش داد.
به طور ایدهآل، این رویکرد از طریق تخصیص تصادفی روستاها به درمان استاندارد مالاریا، یا درمان استاندارد به علاوه یک دوز پائین از PQ تستخواهد شد، و بعد از آن تاثیر درمان بر مالاریا در طول زمان اندازهگیری میشود اما این روش دشوار و پرهزینه خواهد بود. بنابراین، برای شفافسازی اثربخشی از شاخصهای غیر‐مستقیم استفاده میشود که عبارتند از مطالعات بر پایه تغذیه (feeding studies)، که در آنها به پشهها اجازه داده میشود از افراد (یا خون آنها) تغذیه کنند و در آنها افرادی که در گروه تحت درمان با PQ قرار داشتند با افرادی که تحت درمان با این دارو قرار نداشتند، مقایسه شدند. در روش دیگر پژوهشگران ممکن است به طور ساده حضور (شیوع)، تعداد (تراکم) و طول دوره (زمان ماندگاری و مقاومت) گامتوسیتها را در خون افراد بعد از درمانهای مختلف پایش کنند، با فرض اینکه گامتوسیتها فارغ از مواجهه با PQ زنده و زیستپذیر (viable) هستند.
این پژوهش به چه نتایجی رسیده است؟
25 کارآزمایی وارد شده به مرور در طول دهههای متعددی به طول انجامیده و شامل انواع مختلفی از درمانها و دوزهای PQ میشوند. در رابطه با ارزیابی ایمنی، برخی کارآزماییها شرکتکنندگان را از نظر فعالیت G6PD تست کردند. سایر کارآزماییها نتایج را بر مبنای وضعیت G6PD آنها گزارش کرده و سایر کارآزماییها اصلا تست نکرده بودند (یا در صورت تست، اطلاعاتی ارائه نکرده بودند)، و سایر کارآزمایی افراد با نقص G6PD را تست و از مطالعه خارج کرده بودند.
هیچ گونه مطالعه ایدهآلی که در سطح جامعه به اجرا درآمده و مستقیما پاسخگوی این پرسش باشد، وجود نداشت.
پنج کارآزمایی بر پایه تغذیه با بازوهای چند‐گانه شامل سه مقایسه با دوز پائین، سه مقایسه با دوز متوسط و دو مقایسه با دوز بالا، نشان دهنده کاهش قابل توجه نسبت افراد آلودهای است که در کارآزماییها با هر رویدادی PQ دریافت کرده بودند. دو کارآزمایی که از درمانهای قدیمی مالاریا و دوز بالای PQ استفاده کرده بودند، نتایج مشابهی داشتند.
کارآزماییهای دیگر بر معیارهای غیر‐مستقیم آلوده کنندگی بالقوه از انسانها به پشهها تمرکز کرده بودند. در این کارآزماییها PQ دوره آلوده کنندگی بالقوه را کوتاه کرده، و شیوع و تراکم گامتوسیتها را تا روز 8 بعد از درمان پائینتر آورده بود. این تاثیر در تمامی سطوح دوزهای PQ مشابه بود.
رویدادهای همولیز جدی کمی در این کارآزماییهای اتفاق افتاده بود، اما PQ روی معیارهای جزئی هموگلوبین، حتی در دوزهای پائین، اثری نگذاشته بود.
نتایج اصلی این مرور چه هستند؟
تکدوز PQ افزوده شده به رژیم آرتمیسینین برای مالاریا، آلوده کنندگی را به پشهها کاهش داده و برای بیشتر افراد به طور نسبی ایمن است.
PQ به میزان دوز توصیه شده از سوی WHO آلوده کنندگی را به پشهها در روز 3‐4 و روز 8 بدون وجود شواهدی مبنی بر آسیبزایی، کاهش میدهد. اینکه این کاهش انتقال مالاریا را در جوامع به طور قابل ملاحظهای کاهش میدهد یا خیر، مشخص نیست.