سوال مطالعه مروری
آیا پزشکان باید کاتتر (یک لوله نازک، بلند) را از طریق شریان فمورال (دسترسی ترانسفمورال از طریق کشاله ران) یا شریان رادیال (دسترسی ترانسرادیال از طریق مچ دست) برای رسیدن به عروق کرونر (رگهای خونی که قلب را تامین میکنند) برای تشخیص یا درمان بیماری عروق کرونر، عبور دهند؟
پیشینه
بیماری عروق کرونر علت نیمی از مرگومیرهای ناشی از بیماری قلبیعروقی (قلب و رگهای خونی) است. بازسازی جریان خون مناسب از طریق عروق کرونر میتواند به وسیله عبور یک کاتتر از طریق عروق محیطی حاصل شود. این راه اجازه عبور بالن را از طریق آئورت (aorta) (شریان اصلی قلب) برای گشاد کردن عروق کرونر تنگ شده یا محل انسداد عروق (لولههایی به نام استنت (stents)) جهت باز نگهداشتن عروق کرونر میدهد. دو عروق محیطی اصلی میتوانند این دسترسی را فراهم کنند: به طور مرسوم، شریان فمورال (کشاله ران)، و اخیرا، شریان رادیال (یک از دو عروق اصلی در ساعد). در عین به دست آوردن محبوبیت، رویکرد ترانسرادیال (transradial) میتواند چالشبرانگیزتر از رویکرد ترانسفمورال (transfemoral) باشد، که این ممکن است به معنی مدت طولانیتر انجام پروسیجرال یا مشکلات فنی باشد. علاوه بر این، نگرانیهای مربوط به مواجهه طولانیتر با اشعه برای بیماران و پزشکان با رویکرد ترانسرادیال افزایش مییابد. ما به دنبال مقایسه مزایا و معایب هر دو رویکرد برای کمک به اتخاذ تصمیمات آگاهانه در مورد مراقبت سلامت هستیم.
ویژگیهای مطالعه
جستوجوی ما منجر به یافتن 31 مطالعه واجد شرایط شد که رویکرد ترانسرادیال را با رویکرد ترانسفمورال در افراد تحت پروسیجرهای درمانی یا تشخیصی (یا هر دو) کاتتریزاسیون کرونر در شرایط متفاوت، اضطراری (طی حملات قلبی (انفارکتوسهای میوکارد)) یا انتخابی (پروسیجر برنامهریزی شده) مقایسه کردند. کارآزماییها در بسیاری از مناطق و کشورها، شامل کانادا، چین، اروپا، ژاپن و ایالات متحده آمریکا انجام شدند. دو مطالعه درحال انجام را نیز شناسایی کردیم. شواهد تا اکتبر 2017 بهروز بود.
نتایج کلیدی
دسترسی ترانسرادیال با کاهش در پیامد ترکیبی (شامل دو یا بیشتر از پیامدهای ترکیب شده) از حوادث جانبی بالینی خاص (NACE)، شامل مرگومیر ناشی از دلایل قلبی، انفارکتوس میوکارد (آسیب به عضله قلب)، سکته مغزی (خونریزی در مغز)، نیاز به دخالت مجدد در همان محل تنگی مجرای عروق کرونر (تنگ شدن) و خونریزی در طول 30 روز اول بعد از مداخله، همراه بود. در هنگام ارزیابی پیامدهای فردی، خطر انفارکتوس میوکارد و سکته مغزی بین گروهها مشابه بود. دسترسی ترانسرادیال، مرگومیر ناشی از دلایل قلبی، مرگومیر ناشی از تمام دلایل در 30 روز اول بعد از مداخله، خونریزی، و عوارض موضعی در محل دسترسی را کاهش داد. رویکرد ترانسرادیال مدت اقامت در بیمارستان را کاهش داد اما با مواجهه بیشتر با تابش و مشکلات فنی بیشتر با نیاز به مسیر مجدد دسترسی عروقی، همراه بود.
کیفیت شواهد
ما کیفیت شواهد را برای انفارکتوس میوکارد کوتاه‐مدت و مرگومیر به هر علتی در سطح بالا ارزیابی کردیم. NACE کوتاه‐مدت، مرگومیر قلبی و موفقیت پروسیجر را دارای شواهد با کیفیت متوسط ارزیابی کردیم. کیفیت شواهد برای خونریزی و عوارض محل دسترسی در سطح پائین بود.