افراد دارای تعداد کم پلاکت (ترومبوسیتوپنی (thrombocytopenia)) اغلب نیاز به پونکسیون کمری (lumbar punctures) یا آناستزی اپیدورال (epidural anaesthetic) پیدا میکنند. پونکسیون کمری میتواند تشخیصی (سرطانهای خون (haematological malignancies)، هماتوم اپیدورال (epidural haematoma)، مننژیت) یا درمانی (بیحسی نخاعی (spinal anaesthetic)، انجام شیمیدرمانی) باشد. برای انجام بیهوشی اپیدورال کاتترهای اپیدورال قرار داده میشوند. روش فعلی در بسیاری از کشورها اصلاح ترومبوسیتوپنی با تزریق پلاکت قبل از پونکسیون کمری و بیهوشی اپیدورال، به منظور کاهش خطر خونریزی جدی مربوط به روش است. با این حال، آستانه شمارش پلاکت توصیه شده قبل از این روش به طور قابل توجهی از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. این امر نشان دهنده عدم قطعیت قابلتوجهی در میان پزشکان در مدیریت صحیح این بیماران است. به نظر میرسد خطر خونریزی کم است اما اگر خونریزی رخ دهد میتوان بسیار جدی (هماتوم نخاعی) باشد. بنابراین، ممکن است مردم در معرض خطرات ناشی از تزریق پلاکت بدون هیچ نفع بالینی آشکار قرار گیرند.
این مرور، بهروزرسانی مرور کاکرین است که در 2016 منتشر شد.
بررسی اثر آستانههای مختلف انتقال پلاکت قبل از پونکسیون کمری یا بیهوشی اپیدورال در افراد مبتلا به ترومبوسیتوپنی (شمارش پلاکت کم).
ما به جستوجوی کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCTs ؛randomised controlled trails)؛ کارآزماییهای غیر تصادفیسازی و کنترلشده (nRCTs)؛ مطالعات کنترلشده قبل و بعد (CBAs)؛ مطالعات سری زمانی منقطع شده (ITSs) و مطالعات کوهورت در CENTRAL (کتابخانه کاکرین، 2018، شماره 1)؛ MEDLINE (از سال 1946)؛ EMBASE (از سال 1974)؛ the Transfusion Evidence Library (از سال 1950) و بانکهای اطلاعاتی کارآزماییهای در حال انجام تا 13 فوریه 2018 پرداختیم.
ما RCTها؛ nRCTها؛ CBAها؛ ITSها را انتخاب کردیم که شامل انتقال کنسانترههای پلاکتی، آماده شده از واحدهای مجزای خون کامل یا توسط آفرزیس (apheresis) بودند و برای جلوگیری از خونریزی به افراد مبتلا به ترومبوسیتوپنی از هر سنی که نیاز به وارد کردن یک سوزن پونکسیون کمری یا کاتتر اپیدورال دارند، داده میشود.
مرور اصلی فقط شامل RCTهای بود.
ما از روشهای متدولوژیکی استاندارد مورد نظر کاکرین برای وارد کردن RCTها؛ nRCTها؛ CBAها؛ ITSها استفاده کردیم. دو نویسنده مرور مستقل از هم مطالعات را برای واجد شرایط بودن بررسی و خطر سوگیری (bias) را ارزیابی و دادهها را استخراج کردند. نتایج فقط به صورت روایی بیان شدند.
ما هیچ RCTها؛ nRCTها؛ CBAها؛ ITSهای تکمیل شده یا در حال انجام را شناسایی نکردیم. هیچ مطالعهای افراد تحت یک پروسیجر اپیدورال را وارد نکرده بودند. هیچ مطالعهای آستانههای مختلف شمارش پلاکت را پیش از پروسیجر مقایسه نکرده بود.
در این بهروزرسانی، 3 مطالعه کوهورت گذشتهنگر را شناسایی کردیم که دربرگیرنده شرکتکنندگانی بودند که پیش از انجام پونکسیون کمری ترانسفیوژنهای پلاکت را دریافت نکرده بودند. هر سه مطالعه در افراد مبتلا به سرطان انجام شده و اغلب آنها بدخیمی خونی داشتند. دو مطالعه در کودکان و یک مطالعه در بزرگسالان انجام شده بود.
تعداد شرکتکنندگان دریافت کننده ترانسفیوژن پلاکت پیش از پروسیجرهای پونکسیون کمری در یک مطالعه ذکر نشده بود. بنابراین، ما پیامدهای مرتبط را از دو مطالعه دیگر در قالب روایی خلاصه کردیم (150 شرکتکننده، 129 کودک و 21 بزرگسال)، که تعداد شرکتکنندگان دریافت کننده ترانسفیوژن را ذکر کرده بودند.
ما خطر کلی سوگیری (bias) را برای همه پیامدهای گزارش شده برای هر دوی مطالعات، براساس ابزار ROBINS‐I، جدی قضاوت کردیم.
هیچ خونریزی جدی مرتبط با پروسیجر در دو مطالعهای که این عارضه را گزارش کرده بودند، رخ نداد (2 مطالعه؛ 150 شرکتکننده؛ هیچ مورد؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین).
شواهدی از تفاوت در خطر خونریزی جزئی (traumatic tap) در شرکتکنندگان دریافت کننده ترانسفیوژنهای پلاکت پیش از پونکسیون کمری و کسانی که تحت پروسیجرهای ترانسفیوژنهای پلاکت قرار نگرفتند، دیده نشد (2 مطالعه؛ 150 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). یکی از 14 بزرگسال دریافت کننده ترانسفیوژنهای پلاکت دچار خونریزی مینور (traumatic tap؛ تعریف شده به صورت حداقل 100 x 106/L سلولهای قرمز خونی در مایع مغزینخاعی) شد. هیچ یک از 7 بزرگسالی که این پروسیجر را دریافت نکردند، دچار این عارض نشدند. 10 کودک دچار خونریزی مینور (traumatic tap؛ تعریف شده به صورت حداقل 500 x 106/L سلولهای قرمز خونی در مایع مغزینخاعی) شدند؛ 6 کودک از 57 کودک دریافت کننده ترانسفیوزن پلاکتی و 4 مورد از 72 کودکی که این پروسیجر را دریافت نکردند.
هیچ عارضه جانبی جدی در مطالعهای که این پیامد را گزارش کرده بودند، دیده نشد ( یک مطالعه؛ 21 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین).
ما هیچ مطالعهای را نیافتیم که مرگومیر به هر علتی را طی 30 روز از پروسیجر پونکسیون کمری، طول مدت بستری در بیمارستان، نسبت شرکتکنندگان دریافت کننده ترانسفیوژنهای پلاکتی یا کیفیت زندگی را ذکر کرده باشد
هیچگونه شواهدی را بر اساس RCTها یا مطالعات تصادفیسازی نشده نیافتیم برای تعیین اینکه آستانه صحیح انتقال پلاکت قبل از وارد کردن سوزن پونکسیون کمری یا کاتتر اپیدورال چیست. هیچ RCT در حال انجام ثبتشدهای وجود نداشت که به ارزیابی اثرات آستانههای مختلف انتقال پلاکت قبل از تعبیه پونکسیون کمری یا بیهوشی اپیدورال در افراد مبتلا به ترومبوسیتوپنی پرداخته باشد. هرگونه RCT جدیدی در آینده باید در مقیاس بسیار بزرگ باشد تا تفاوت در خطر خونریزی را تشخیص دهد. ما نیاز به طراحی یک مطالعه با حداقل 47030 شرکتکننده داریم تا قادر به تشخیص افزایش از 1 در 1000 به 2 در 1000 در تعداد افراد دارای خونریزی عمده مربوط به روش باشیم. استفاده از مجموعه دادههای مرکزی ثبت شده یا دادههایی که به طور روتین الکترونیکی جمعآوری میشوند (دادههای بزرگ) احتمالا تنها روشی است که بهطور سیستماتیک اطلاعات مربوط به این روش را گردآوری خواهند کرد.