زخم راجعه قرنیه (Recurrent Corneal Erosion) یک علت شایع ناتوانی علائم چشمی (Ocular) است و قرنیه را در معرض عفونت قرار میدهد. این بیماری ممکن است به دنبال ترومای قرنیه ایجاد شده باشد. اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از زخم راجعه قرنیه به دنبال ترومای قرنیه به طور جدی و دقیق شناخته نشده است. هنگامیکه زخم راجعه قرنیه ایجاد میشود، ممکن است درمان پزشکی ساده (درمان استاندارد) منجر به برطرف شدن این اپیزود شود. بااینحال، هنگامیکه این درمان شکست میخورد، برخی از افراد همچنان از زخم راجعه قرنیه رنج میبرند و اپیزودهای مکرر زخم در آنها توسعه مییابد. تعدادی از گزینههای درمانی و پروفیلاکتیک وجود دارند اما هیچ توافقی در مورد بهترین گزینه وجود ندارد. این مرور بهروزرسانی نسخه اصلی این مطالعه مروری با همین عنوان در سال 2007 و نسخه بهروزرسانی شده قبلی در سال 2012 است.
ارزیابی اثربخشی و اثرات جانبی رژیمهای درمانی برای پیشگیری از اپیزودهای (وقوع) بیشتر زخم راجعه قرنیه، درمان زخم راجعه قرنیه و پیشگیری از پیشرفت زخم راجعه قرنیه پس از تروما.
ما CENTRAL، را که شامل پایگاه ثبت تخصصی گروه چشم و بینایی در کاکرین (Cochrane Eyes and Vision Group) بود؛ MEDLINE؛ Embase؛ LILACS؛ the ISRCTN registry؛ ClinicalTrials.gov و ICTRP را جستوجو کردیم. تاریخ جستوجو 14 دسامبر 2017 بود.
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و شبهتصادفیسازی شدهای را انتخاب کردیم که به مقایسه رژیم پروفیلاکتیک یا درمانی با سایر رژیمهای پروفیلاکتیک/ درمانی یا بدون پروفیلاکتیک/ درمانی برای افراد مبتلا به زخم راجعه قرنیه پرداختند.
ما از روشهای استاندارد روششناسی مورد انتظار کاکرین استفاده کردیم. دو نویسنده به طور مستقل از هم، نتایج به دست آمده را از جستوجو غربالگری کردند، دادهها را استخراج و خطر سوگیری (bias) را در مطالعات انتخاب شده با استفاده از ابزار کاکرین برای ارزیابی خطر سوگیری ارزیابی کردند. ما اندازههای مربوط به پیامدهای زیر را در نظر گرفتیم: رفع علائم پس از درمان؛ عود پس از قطع کامل یا جزئی؛ علائم (درد)؛ عوارض جانبی (کدورت قرینه (Corneal Haze)، آستیگماتیسم). ما قطعیت شواهد را برای سه مورد از بیشترین مقایسههای بالینی مرتبط، با استفاده از سیستم GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) ارزیابی کردیم.
در این مرور، هشت کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده و دو کارآزمایی شبهتصادفی شده و کنترلشده گنجانده شد که شامل 505 شرکتکننده بود. 7 مطالعه از اروپا (آلمان، سوئد و انگلستان)، 2 مطالعه از شرق آسیا (هنگکنگ و ژاپن) و 1 مطالعه از استرالیا بود. در 9 مطالعه، درمانهای مربوط به اپیزودهای زخم راجعه قرنیه و در 1 مطالعه پیشگیری به منظور جلوگیری از پیشرفت زخم راجعه قرنیه پس از آسیب مورد بررسی قرار گرفت. دو مورد از 9 مطالعه درمانی، شرکتکنندگان یک مطالعه پیشگیری را برای جلوگیری از زخمهای راجعه قرنیه نیز بهکار گرفت. مطالعات به طور ضعیف گزارش شدند؛ ما فقط یک مطالعه را، در همه حوزهها، در معرض خطر کم سوگیری قضاوت کردیم.
دو مطالعه لنزهای تماسی درمانی را با لوبریکاسیون موضعی (topical lubrication) مقایسه کردند، اما یکی از این مطالعات بیش از 30 سال پیش منتشر شده و از لنزهای درمانی استفاده کرد که دیگر استفاده از آن معمول نیست. مطالعه جدیدتر، یک مطالعه دو مرکزی در انگلستان با 29 شرکتکننده بود. این مطالعه، شواهدی را با قطعیت کم در مورد رفع علائم پس از درمان فراهم کرد، به طوری که تعداد یکسانی از شرکتکنندگان در هر دو گروه طی 4 ماه، علایمشان رفع شد (خطر نسبی (RR): 0.97؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.62 تا 1.53). شواهد بسیار ضعیفی در مورد عود پس از رفع جزئی یا کامل علائم در 7 ماه پیگیری وجود داشت (RR: 1.07؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.07 تا 15.54). شواهدی مبنی بر تفاوت مهم در نمره درد وجود نداشت (نمره 3 در گروه لنزهای تماسی و نمره 2 در گروه لوبریکاسیون موضعی، شواهد با قطعیت کم) و هیچ عارضه جانبی گزارش نشد. مطالعه قدیمیتر، با استفاده از یک لنز تماسی که دیگر استفاده از آن معمول نیست، افزایش خطر درد و عوارض جانبی را با لنزهای تماسی در مقایسه با قطرههای هیپرومولوز (hypromellose) و پماد پارافین در شب نشان داد.
یک مطالعه تکمرکزی در استرالیا با 33 شرکتکننده، شواهدی با قطعیت کم را درباره افزایش خطر ابتلا به کراتکتومیفوتوتراپی (phototherapeutic keratectomy) در مقایسه با لایهلایه شدن الکل (alcohol delamination)، اما با فواصل اطمینان وسیع، سازگار با افزایش یا کاهش خطر فراهم کرد (RR: 1.27؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.48 تا 3.37). زمان سپری شده تا وقوع عود، در هر دو گروه مشابه بود (6.5 و 6 ماه؛ شواهد با قطعیت کم). به طور متوسط، افراد مبتلا به کراتوتکتومیفوتوتراپی درد کمتری را گزارش کردند، اما فواصل اطمینان شامل عدم تفاوت یا درد بیشتر بودند (میانگین تفاوت (MD): 0.70- ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 2.23- تا 0.83؛ شواهد با قطعیت کم). هیچ عوارض جانبی گزارش نشد.
یک مطالعه با 48 شرکتکننده در هنگکنگ نشان داد که عود در افراد مبتلا به کراتکتومیسطحی با کمک تیغه الماس (diamond burr superficial keratectomy) بعد از دبریدمان اپیتلیال (epithelial debridement) در مقایسه با درمان با تیغه الماس ساختگی بعد از دبریدمان اپیتلیال کمتر بود (RR: 0.07؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.01 تا 0.50؛ شواهد با قطعیت متوسط). این مطالعه نمرات درد را گزارش نکرد اما اثرات جانبی را مانند کدورت قرنیه (RR: 0.92؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.06 تا 13.87؛ شواهد با اطمینان) و آستیگماتیسم (0.88 در مقابل 0.44 دیوپتر، شواهد با قطعیت متوسط) در گروهها مشابه بود.
در یک مطالعه که به مقایسه برداشت بافت قرنیه (ablation) به کمک لیزر آگزایمر (excimer) ترنساپیتلیال (transepithelial) در برابر زیر اپیتلیال (subepithelial) در 100 نفر پرداخت، شواهدی با کیفیت پایین در مورد افزایش خطر عود زخم قرنیه در پیگیری یک ساله در افراد دریافتکننده تکنیک ترنساپیتلیال در مقایسه با زیر اپیتلیال یافت شد اما فواصل اطمینان وسیع و سازگار با افزایش یا کاهش خطربود (RR: 1.20؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.58 تا 2.48؛ شواهد با قطعیت کم). پیامدهای دیگر گزارش نشد.
مقایسههای مربوط به سایر درمانها که در این مطالعه مروری گنجانده شد، فقط توسط مطالعات منتشر شده در دو یا چند دهه گذشته مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعات بدون نتیجه بود: ابلیشن با لیزر اگزایمر (پس از دبریدمان اپیتلیال) در برابر ابلیشن با لیزر بدون اگزایمر (پس از دبریدمان اپیتلیال)، دبریدمان اپیتلیال در مقابل پانکچر استروما قدامی (anterior stromal puncture)، پانکچر استروما قدامی در مقابل لنزهای تماسی درمانی، اکسیتتراسایکلین خوراکی و پردنیزولون موضعی (علاوه بر درمان استاندارد) در مقایسه با اکسیتتراسایکلین خوراکی (علاوه بر درمان استاندارد) در مقایسه با درمان استاندارد.
برای ایجاد مزایای رژیمهای پیشگیری و درمانی جدید و موجود برای زخم راجعه قرنیه، کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده، پنهانسازی شده و به خوبی طراحی شده با استفاده از روشهای استاندارد، مورد نیاز است. مطالعاتی که در این مطالعه مروری انتخاب شدند، برای ارائه شواهدی به منظور اطلاعرسانی در مورد ارتقای دستورالعملهای مدیریتی، دارای حجم نمونه و کیفیت کافی نبودند. همسویی بینالمللی برای پیشرفت تلاشهای تحقیقاتی به منظور ارزیابی درمانهای موثر برای زخم راجعه قرنیه ضروری است.