افراد مبتلا به برونشکتازی غیر‐فیبروز سیستیک معمولا دچار سرفه مزمن و تولید خلط هستند، ویژگیهایی که ممکن است با کاهش تدریجی وضعیت بالینی و عملکردی بیمار همراه باشد. استفاده از تکنیکهای پاکسازی راه هوایی (airway clearance techniques; ACT) اغلب برای راحتتر شدن تخلیه خلط از ریهها به این افراد توصیه میشود، اما اثربخشی این تکنیکها در موقعیت بالینی ثابت یا طی یک حمله حاد برونشکتازی بهطور کامل روشن نشده است.
اولیه: مشخص کردن تاثیرات ACT بر نرخ تشدید حملات حاد بیماری، بروز بستریهای بیمارستانی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (HROoL) در افراد مبتلا به برونشکتازی حاد یا تحت کنترل.
ثانویه: برای تعیین اینکه:
• ACTها برای افراد مبتلا به برونشکتازی حاد و پایدار بیخطر است یا خیر؛ و
• ACTها دارای تاثیرات مفیدی بر فیزیولوژی و نشانههای افراد مبتلا به برونشکتازی حاد و پایدار هستند یا خیر.
پایگاه ثبت تخصصی کارآزماییهای گروه راههای هوایی در کاکرین را از ابتدا تا نوامبر 2015 و PEDro را در مارچ 2015 جستوجو کرده، و مجلات مرتبط را به صورت دستی جستوجو کردیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده (randomised controlled trial; RCT) گروه‐موازی و کارآزماییهای متقاطع (cross‐over)، که ACT را با عدم‐درمان، ACT ساختگی یا سرفه مستقیم در شرکتکنندگان مبتلا به برونشکتازی مقایسه کردند.
از روشهای استاندارد روششناسی مورد انتظار بنیاد همکاری کاکرین (Cochrane Collaboration) استفاده کردیم.
هفت مطالعه شامل 105 شرکتکننده، معیارهای ورود را به این مرور برآورده کردند، که شش مورد از آنها طراحی متقاطع داشتند. شش مطالعه شامل بزرگسالان مبتلا به برونشکتازی پایدار بودند؛ مطالعه دیگر کودکان مبتلا به برونشکتازی پایدار را از نظر بالینی بررسی کرد. سه مطالعه یک جلسه درمانی را ارائه کردند، دو مطالعه 15 تا 21 روز طول کشیدند و دو مطالعه طولانی‐مدتتر بودند. مداخلات متفاوت بودند؛ برخی از گروههای کنترل مداخله ساختگی را دریافت کرده و برخی دیگر غیر‐فعال بودند. کیفیت روششناسی این مطالعات متغیر بود، اکثر مطالعات در پنهانسازی تخصیص برای تخصیص گروهی و با عدم کورسازی شرکتکنندگان و پرسنل برای ارزیابی معیار پیامد، موفق نبودند. ناهمگونی میان مطالعات مانع گنجاندن این دادهها در متاآنالیز شد؛ بنابراین این مرور به صورت نقل قول (narrative) ارائه میشود.
یک مطالعه شامل 20 بزرگسال که یک دستگاه نوسانی راه هوایی (airway oscillatory device) را با عدم‐درمان مقایسه کرد، تفاوت قابلتوجهی را در تعداد تشدیدهای حملات در 12 هفته مشاهده نکرد (شواهد با کیفیت پائین). دادههایی برای ارزیابی تاثیر ACTها بر زمان سپریشده تا تشدید حملات، طول دوره یا بروز بستری در بیمارستان یا تعداد کل روزهای بستری در دسترس نبود. همان مطالعه بهبودهای بالینی قابلتوجهی را در HRQoL در هر دو معیار خاص بیماری و مربوط به سرفه گزارش کرد. میانه (median) تفاوت در تغییر نمره کل St George's Respiratory Questionnaire (SGRQ) طی سه ماه در این مطالعه 7.5 واحد بود (P value = 0.005 (Wilcoxon)). درمان متشکل از نوسان دیواره قفسه سینه با فرکانس بالا (high‐frequency chest wall oscillation; HFCWO) یا ترکیبی از ACTها که به مدت 15 روز تجویز شوند، در مقایسه با عدم‐درمان، HRQoL را بهطور قابلتوجهی بهبود میبخشد (شواهد با کیفیت پائین). دو مطالعه میانگین افزایش خروج خلط را با دستگاههای نوسانی راه هوایی در کوتاه‐مدت 8.4 میلیلیتر (95% فاصله اطمینان (CI): 3.4 تا 13.4 میلیلیتر) و در طولانی‐مدت 3 میلیلیتر گزارش کردند (P value = 0.02). در صورت استفاده از HFCWO به مدت 15 روز، حجم بازدمی اجباری در یک ثانیه (FEV1 ) تا 156 میلیلیتر و ظرفیت حیاتی اجباری (forced vital capacity; FVC) تا 229.1 میلیلیتر بهبود یافتند، اما انواع دیگر ACTها هیچ تاثیری را بر حجمهای دینامیک ریه نشان ندادند. دو مطالعه کاهش تورم (hyperinflation) ریه را در بزرگسالان دریافتکننده ACTهای غیر‐فشار بازدمی مثبت (positive expiratory pressure; PEP) (تفاوت در ظرفیت باقیمانده عملکردی (functional residual capacity; FRC) معادل 19%، P value < 0.05؛ تفاوت در ظرفیت کل ریه (total lung capacity; TLC) معادل 703 میلیلیتر، P value = 0.02) و با دستگاههای نوسانی راه هوایی (تفاوت در FRC معادل 30%؛ P value < 0.05) در مقایسه با عدم استفاده از ACTها گزارش کردند. شواهدی با کیفیت پائین نشان میدهد که ACTها (HFCWO، دستگاههای نوسانی راه هوایی یا ترکیبی از ACTها) نشانههای تنگی نفس و سرفه را کاهش داده و سهولت خروج خلط را در مقایسه با عدم‐درمان بهبود میبخشند (P value < 0.05). ACTها اثری بر تبادل گاز ندارند، و در هیچ مطالعهای تاثیرات استفاده از آنتیبیوتیک به اثبات نرسید. میان مطالعاتی که دستگاههای نوسانی راه هوایی را بررسی کردند، محققان به هیچ موردی از عارضه جانبی اشاره نکردند.
به نظر میرسد ACTها برای افراد (بزرگسالان و کودکان) مبتلا به برونشکتازی پایدار بیخطر بوده و ممکن است باعث بهبود خروج خلط، معیارهای انتخابشده از عملکرد ریه، نشانهها و HRQoL شوند. نقش این تکنیکها در فاز حاد برونشکتازی مشخص نیست. با توجه به ماهیت مزمن برونشکتازی، برای تعیین ارزش بالینی کوتاه‐مدت و طولانی‐مدت ACTها برای پیامدهای مهم از نظر بیمار و برای پارامترهای بالینی طولانی‐مدت که بر پیشرفت بیماری در افراد مبتلا به برونشکتازی پایدار تاثیر میگذارند، دادههای بیشتری نیاز است، تا اجازه راهنمایی بیشتر را در مورد تجویز ACTهای خاص برای افراد مبتلا به برونشکتازی فراهم کنند.