انسفالوپاتی کبدی یک اختلال عملکرد مغزی با تغییرات عصبی و روانی مرتبط با نارسایی کبدی یا شانت پورتال سیستمیک است. علائم از جزئی تا کما متغیر است. این مطالعه مروری نظاممند کاکرین شامل 11 کارآزمایی بالینی تصادفیسازی شده روی اسیدهای آمینه با زنجیره جانبی (BCAA) در مقابل مداخلات کنترل انجام شده تا ارزیابی کند که آیا ممکن است BCAA برای افراد مبتلا به انسفالوپاتی کبدی مفید باشد.
بررسی اثرات مفید و مضر BCAA در مقایسه با مداخلات کنترل برای افراد مبتلا به انسفالوپاتی کبدی.
کارآزماییها را از طریق جستوجوی دستی و الکترونیکی در مرکز ثبت کارآزماییهای کنترل شده گروه کبد-صفراوی در کاکرین (Cochrane Hepato-Biliary Group Controlled Trials Register)، پایگاه کارآزماییهای بالینی ثبت شده کاکرین (CENTRAL؛ Cochrane Central Register of Controlled Trials)؛ MEDLINE؛ EMBASE و Science Citation Index شناسایی کردیم (آگوست 2015).
کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی شده را صرفنظر از کنترل سوگیری (bias)، زبان، یا وضعیت انتشار وارد مطالعه کردیم.
نویسندگان به طور مستقل دادهها را براساس گزارشهای منتشر شده استخراج و دادهها را ازطریق محققان اولیه گردآوری کردند. ما پیامدهای اولیه خود را در این بهروزرسانی از مطالعه مروری، برای وارد کردن مرگومیر (همه علل)، انسفالوپاتی کبدی (تعداد افراد بدون علائم بهبود از انسفالوپاتی کبدی) و عوارض جانبی تغییر دادیم. تجزیه و تحلیلها شامل متاآنالیز (meta-analysis) با اثر تصادفی و اثر ثابت بودند. ما گروهبندی، تعیین حساسیت، رگرسیون و تحلیل دنبالهای کارآزماییها را برای ارزیابی منابع ناهمگونی (از جمله مداخله و ویژگیهای شرکتکنندگان و کارآزمایی)، سوگیری (با استفاده از روش گروه کبد-صفراوی کاکرین)، اثرات مطالعه کوچک و استحکام نتایج پس از تنظیم برای دادههای پراکنده و چندتایی انجام دادیم. با استفاده از روش GRADE کیفیت شواهد را درجهبندی کردیم.
16 کارآزمایی بالینی تصادفیسازی شده شامل 827 شرکتکننده مبتلا به انسفالوپاتی کبدی را که در دو گروه آشکار (12 کارآزمایی) و جزئی (چهار کارآزمایی) طبقهبندی شدند، یافتیم. هشت کارآزمایی مصرف خوراکی مکملهای BCAA و هفت کارآزمایی تزریق داخل وریدی BCAA را ارزیابی کردند. گروه کنترل دارونما/عدم مداخله (دو کارآزمایی)، رژیم غذایی (10 کارآزمایی)، لاکتولوز (دو کارآزمایی)، یا نئومایسین (دو کارآزمایی) دریافت کردند. در 15 کارآزمایی، همه شرکتکنندگان مبتلا به سیروز بودند. از نظر سوگیری 7 کارآزمایی را در گروه خطر کم و 9 کارآزمایی را در گروه با خطر بالای سوگیری (عمدتا به دلیل عدم کورسازی یا تامین سود سرمایهگذاری) طبقهبندی کردیم. در یک متاآنالیز اثرات تصادفی از مرگومیر، تفاوتی در مصرف BCAA و کنترلها نیافتیم (خطر نسبی (RR): 0.88؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.69 تا 1.11؛ 15 کارآزمایی؛ 760 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت متوسط). هیچ شواهدی از اثرات مطالعه کوچک نیافتیم. تجزیه و تحلیل حساسیت کارآزماییهای با خطر کم سوگیری هیچ اثر مفید یا مضری از BCAA بر مرگومیر نیافت. تحلیل دنبالهای کارآزمایی نشان داد به مقدار اطلاعاتی که مورد نیاز است، دست نیافته و به شواهد بیشتری نیازمندیم. BCAA اثر مفیدی روی انسفالوپاتی کبدی داشت (RR: 0.73؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.61 تا 0.88؛ 16 کارآزمایی؛ 827 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بالا). ما اثرات مطالعه کوچک را نیافتیم و اثرات مفید BCAA را در تجزیه و تحلیل حساسیت که تنها شامل آزمایشات با خطر کم سوگیری بود، تایید کردیم: (RR: 0.71؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.52 تا 0.96). تحلیل دنبالهای کارآزمایی نشان داد که به شواهد محکمی دست یافتهایم. در یک متاآنالیز ثابت اثر، متوجه شدیم که BCAA خطر تهوع و استفراغ را افزایش میدهد (RR: 5.56؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 2.93 تا 10.55؛ شواهد با کیفیت متوسط).ما هیچ اثر مفید یا مضری از BCAA در تهوع یا استفراغ در متاآنالیز اثرات تصادفی یا بر کیفیت زندگی یا پارامترهای تغذیهای نیافتیم. پیشبینیکنندههای اثر مداخله را در زیرگروه، حساسیت و آنالیز رگرسیون شناسایی نکردیم. در تجزیه و تحلیل حساسیت، آزمایشهایی با کنترل لاکتولوز یا نئومایسین کنار گذاشته شدند، BCAA اثر مفیدی روی انسفالوپاتی کبدی داشت (RR: 0.76؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.63 تا 0.92). تجزیه و تحلیل بیشتر حساسیت، تفاوتی بین BCAA و لاکتولوز یا نئومایسین نیافت (RR: 0.66؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.34 تا 1.30).
در این مطالعه مروری بهروز شده، ما پنج کارآزمایی دیگر اضافه کردیم. تجزیه و تحلیلها نشان داد BCAA اثر مفید روی انسفالوپاتی کبدی دارد. ما هیچ تاثیری بر مرگومیر، کیفیت زندگی یا پارامترهای تغذیهای نیافتیم، اما به مطالعات بیشتر برای ارزیابی این پیامدها نیازمندیم. به همین ترتیب، ما به کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی شده بیشتر برای تعیین اثر BCAA در مقایسه با مداخلاتی مانند دیساکاریدهای غیرقابل جذب، ریفاکسیمین یا آنتیبیوتیکهای دیگر هم نیازمندیم.