فیبروز کیستیک نوعی اختلال چندارگانی اتوزومی مغلوب است که شیوعی تقریبا 1 مورد در هر 3500 تولد زنده دارد. آسپرژیلوس برونکوپولمونری آلرژیک نوعی بیماری ریوی است که به دنبال بروز افزایش حساسیت ناشی از قارچ آسپرژیلوس رخ میدهد و در میان 15-2 درصد از افراد مبتلا به فیبروز کیستیک شایع است. اصلیترین راه درمان این بیماری استفاده از کورتیکواستروئیدها و ایتراکونازولها است. درمان با کورتیکواستروئیدها برای یک بازه زمانی طولانی یا استفاده مکرر از آنها در مواقع تشدید آسپرژیلوس برونکوپولمونری آلرژیک، ممکن است عوارض جانبی قابل توجهی به همراه داشته باشد. درمان با نوعی آنتیبادی مونوکلونال ایمونوگلوبین E، مانند اومالیزوماب (omalizumab)، در چندین مورد مبتلا به آسم آلرژیک شدید منجر به بهبود کنترل آسم شده است. استعمال دارو بهصورت تزریق زیرجلدی هر 2-4 هفته یکبار بوده است. از آنجایی که آسپرژیلوس برونکوپولمونری آلرژیک هم مانند آسم، در نتیجه حساسیت به انواع خاصی از آلرژنها ایجاد میشود، برای درمان این بیماری هم شاید بتوان از روش درمان با آنتیبادی ضد ایمونوگلوبین E استفاده کرد. بنابراین درمان با آنتیبادی ضد ایمونوگلوبین E، با استفاده از موادی چون اومالیزوماب (omalizumab)، ممکن است بهعنوان یک روش درمانی بالقوه در درمان آسپرژیلوس برونکوپولمونری آلرژیک در افراد مبتلا به فیبروز کیستیک به حساب آید. این یک نسخه بهروزشده از مرور است.
ارزیابی کارایی و عوارض جانبی درمان آسپرژیلوس برونکوپولمونری آلرژیک با استفاده از آنتیبادی ضد ایمونوگلوبین E در افراد مبتلا به فیبروز کیستیک.
ما در پایگاه ثبت کارآزماییهای مربوط به فیبروز کیستیک کاکرین که در نتیجه جستوجو در بانکهای دادهای الکترونیکی و بررسی دستی در مجلات و خلاصه کتب کنفرانسها به دست آمدهاند، به جستوجو پرداختیم. ما همچنین در میان فهرست منابع مقالات مرتبط و مطالعات مروری به جستوجو پرداختیم. آخرین جستوجو: بیست و نهم سپتامبر .2017
ما دو پایگاه ثبت کارآزماییهای در حال اجرا را جستوجو کردیم (clinicaltrials.gov و پلتفرم کارآزماییهای WHO). تاریخ آخرین جستوجو: 24 ژانویه .2018
کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی و شبهتصادفی و کنترلشده شده که به مقایسه روش درمان با آنتیبادی ضد ایمونوگلوبین E و دارونما یا سایر روشهای درمان آسپرژیلوس برونکوپولمونری آلرژیک در افراد مبتلا به فیبروز کیستیک پرداختهاند.
دو نویسنده بهطور مستقل از هم به استخراج دادهها و ارزیابی احتمال سوگیری (bias) در مطالعات منتخب پرداختند. آنها برای انجام تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار Review Manager برنامهریزی کردند.
فقط یک مطالعه با حضور 14 شرکتکننده، واجد شرایط برای بررسی در مرور بود. این مطالعه دو سو کور به مقایسه دریافت روزانه 600 میلیگرم اومالیزوماب یا دارونما همراه با دریافت دو بار در روز ایتراکونازول و کورتیکواستروئیدهای خوراکی، حداکثر به میزان 400 میلیگرم در روز پرداخته بود. دوره درمان شش ماه به طول انجامید اما مطالعه قبل از موعد مقرر به اتمام رسیده و دادههای کاملشده در دسترس نبودند. ما با محققین مطالعه تماس گرفتیم و به ما گفته شد که مطالعه به دلیل عدم امکان بهکارگیری شرکتکنندگان در مطالعه، علیرغم همه تلاشهای مستدل به عمل آمده، به اتمام رسیده بود. شش مورد از هر 9 مورد (66.67%) و یک مورد از هر پنج مورد (20%) شرکتکننده به ترتیب در گروه تحت درمان با اومالیزوماب و گروه تحت درمان با دارونما، با یک یا چند مورد عوارض جانبی شدید مواجه شدند.
شواهد کافی در رابطه با کارایی و ایمنبودن روش درمان با آنتیبادی ضد ایمونوگولوبین E (اومالیزوماب) در افراد مبتلا به فیبروز کیستیک و آسپرژیلوس برونکوپولمونری آلرژیک وجود ندارد. اجرای مطالعات تصادفیسازی و کنترلشده با مقیاس بزرگ و آیندهنگر در رابطه با روش درمان با آنتیبادی ضد ایمونوگولوبین E در افراد مبتلا به فیبروز کیستیک و آسپرژیلوس برونکوپولمونری آلرژیک که در آنها به سنجش پیامدهای آزمایشگاهی و بالینی همانند نیاز به استروئید، تشدید آسپرژیلوس برونکوپولمونری آلرژیک و عفونت ریه پرداخته شود، نیاز است.