کمک به تصمیمگیری، مداخلاتی هستند که به بیماران کمک میکنند تصمیمگیریهای صریحی داشته باشند، اطلاعاتی را در مورد گزینهها و منافع/ آسیبهای مرتبط فراهم میکنند، و کمک میکنند همخوانی بین تصمیمها و ارزشهای شخصی بیماران واضح باشند.
تعیین اثرات کمک به تصمیمگیری در افرادی که با تصمیمات درمانی یا غربالگری مواجه میشوند.
جستوجوهای بهروزشده (2012 تا اپریل 2015) در CENTRAL ،MEDLINE ،Embase ،PsycINFO، و منابع علمی منتشرنشده، شامل CINAHL تا سپتامبر .2008
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده را که به مقایسه کمک به تصمیمگیری با مراقبتهای معمول و / یا مداخلات جایگزین انتخاب کردیم. برای این بهروزرسانی، ما مطالعاتی را کنار گذاشتیم که کمک به تصمیمگیری ساده را با کمک به تصمیمگیری مفصل مقایسه کرده بود.
دو مرورگر بهطور مستقل ارجاعات را برای ورود غربالگری کردند، دادهها را استخراج، و خطر سوگیری (bias) را ارزیابی کردند. پیامدهای اولیه، براساس IPDAS عبارت بودند از ویژگیهای مرتبط با انتخاب صورتگرفته و روند تصمیمگیری.
پیامدهای ثانویه اثرات رفتاری، سلامت، و سیستم سلامت بودند.
ما نتایج را با استفاده از میانگین تفاوتها (MD) و نسبتهای خطر (RR)، و با بهکارگیری از یک مدل اثرات تصادفی، ترکیب کردیم. ما یک تجزیهوتحلیل زیرگروهی از مطالعات انجام دادیم که از کمک به تصمیمگیری بیمار برای آمادهشدن جهت مشاوره و کسانی که از آن در مشاوره استفاده کردند، بهره جست. ما از GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) برای ارزیابی قدرت شواهد استفاده کردیم.
ما 105 مطالعه را که شامل 31,043 شرکتکننده بود، انتخاب کردیم. این بهروزرسانی 18 مطالعه را اضافه کرد و 28 مورد از مطالعات قبلی را که کمک به تصمیمگیری ساده را با کمک به تصمیمگیری مفصل مقایسه کردهبود، حذف کردیم. ما طی ارزیابی «خطر سوگیری»، به دلیل ناکافیبودن گزارش، دو مورد را اکثرا نامشخص (گزارش انتخابی و کورسازی شرکتکنندگان / پرسنل) درجهبندی کردیم. دوازده مورد از 105 مطالعه در معرض خطر سوگیری بالا بودند.
با توجه به ویژگیهای انتخاب، کمک به تصمیمگیری دانش شرکتکنندگان (MD: 13.27.100؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 11.32 تا 15.23؛ 52 مطالعه؛ N = 13,316؛ شواهد با کیفیت بالا)، دقت درک خطر (RR: 2.10؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.66 تا 2.66؛ 17 مطالعه؛ N = 5096؛ کیفیت شواهد متوسط)، و تناسب بین میزان آگاهی و انتخابهای مراقبتی (RR: 2.06؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.46 تا 2.91؛ 10 مطالعه؛ N = 4626؛ کیفیت شواهد پائین) را در مقایسه با مراقبتهای معمول افزایش داد.
با توجه به ویژگیهای مربوط به فرآیند تصمیمگیری و در مقایسه با مراقبتهای معمول، کمک به تصمیمگیری اختلاف را در تصمیمگیری به دلیل ناآگاهی (MD: 9.28.100 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 12.20 - تا 6.36 - ؛ 27 مطالعه؛ N = 5707؛ کیفیت شواهد بالا)، تردید در مورد ارزشهای شخصی (MD: 8.81.100 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 11.99 - تا 5.63 - ؛ 23 مطالعه؛ N = 5068؛ کیفیت شواهد بالا)، و نسبت افراد غیرفعال در تصمیمگیری ( RR: 0.68؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.55 تا 0.83؛ 16 مطالعه؛ N = 3180؛ کیفیت شواهد متوسط) را کاهش داد.
کمک به تصمیمگیری، نسبت شرکتکنندگان مردد را کاهش داد و نشان داد که تاثیر مثبتی بر ارتباط بیمار و پزشک دارد. علاوه بر آن، کسانی که در معرض یک روش کمک به تصمیمگیری بودند، به همان اندازه یا بیشتر نسبت به تصمیمشان، روند تصمیمگیری و / یا آمادهسازی برای تصمیمگیری در مقایسه با مراقبتهای معمول راضیتر بودند.
کمک به تصمیمگیری همچنین تعداد افرادی را که جراحی تهاجمی انتخابی ماژور را به پشتیبانی از گزینههای محافظهکارانهتر انتخاب کردند، کاهش داد (RR: 0.86؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.75 تا 1.00؛ 18 مطالعه؛ N = 3844)، اما این کاهش فقط پس از حذف مطالعه در مورد ماستکتومی (mastectomy) پیشگیرانه برای حاملان ژن سرطان پستان به معنیداری آماری رسید (RR: 0.84؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.73 تا 0.97؛ 17 مطالعه؛ N= 3108). در مقایسه با مراقبتهای معمول، کمک به تصمیمگیری تعداد افرادی که غربالگری را با آنتیژنهای خاص پروستات انتخاب کردند، کاهش داد (RR: 0.88؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.80 تا 0.98؛ 10 مطالعه؛ N = 3996) و تعداد افرادی را که برای درمان دیابت شروع به انتخاب داروهای جدید کردند افزایش داد (RR: 1.65؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.06 تا 2.56؛ 4 مطالعه؛ N = 447). برای سایر آزمایشها و انتخابهای غربالگری، غالبا تفاوتی بین کمک به تصمیمگیری و مراقبت معمول وجود نداشت.
تاثیر میانگین کمک به تصمیمگیری بر طول مدت مشاوره 2.6 دقیقه بیشتر بود (24 در مقایسه با 21؛ 7.5% افزایش). هزینههای گروه مشاوره تصمیمگیری در دو مطالعه کمتر و در چهار مطالعه، مشابه به مراقبت معمول بود. افرادی که کمک به تصمیمگیری را دریافت کردند، بهنظر میرسید تفاوتی با افرادی که مراقبتهای معمول را از لحاظ اضطراب، پیامدهای کلی سلامت و پیامدهای سلامت خاص دریافت کردند، ندارند. مطالعات از عوارض جانبی مرتبط با استفاده از کمک به تصمیمگیری گزارشی ارائه ندادند.
در تجزیهوتحلیل زیرگروه، ما نتایج را برای کمک به تصمیمگیری مورد استفاده در آمادهسازی برای مشاوره در مقایسه با مدت مشاوره بررسی کردیم، و نتایج مشابهی را در تجزیهوتحلیل ترکیبی برای دانش و درک دقیق خطرات پیدا کردیم. برای پیامدهای دیگر، ما نتوانستیم تجزیهوتحلیلهای زیرگروههای رسمی را انجام دهیم، زیرا در هر زیرگروه تعداد مطالعات بیش از حد کم بودند.
در مقایسه با مراقبتهای معمول در سرتاسر طیف وسیعی از زمینههای تصمیمگیری، افرادی که در معرض کمک به تصمیمگیری قرار میگیرند، با معلوماتتر بوده، در مورد ارزشهایشان آگاهتر و شفافتر هستند، و احتمالا نقش بیشتری را در تصمیمگیری و درک دقیقتر خطر ایفا میکنند. شواهد فزایندهای وجود دارد که کمک به تصمیمگیری احتمالا میتوانند انتخاب ارزشهای همخوان را بهبود دهند. هیچ عوارض جانبی در پیامدهای سلامت یا رضایتمندی وجود ندارد. بهتازگی برای این بهروزشده شواهدی است که نشان میدهد دانش و درک دقیق خطر زمانی که کمک به تصمیمگیری هم در داخل و هم در آمادهسازی برای مشاوره استفاده میشوند، بهبود یافته است. انجام تحقیقات بیشتری روی اثرات پیروی از گزینه انتخاب شده، اثربخشی هزینهها و استفاده از جمعیتی با سواد کمتر مورد نیاز است.