اختلال بیخوابی وضعیتی ذهنی است، که نشان از خواب نامناسب دارد (بهعنوان مثال، اشکال در شروع به خواب رفتن، ماندن در وضعیت خواب، صبح زود بیدار شدن، اختلال عملکرد روزانه). اختلال بیخوابی کیفیت زندگی را کاهش میدهد و با افزایش خطر ابتلا به مشکلات سلامت جسم و روان مانند اضطراب، افسردگی، سوء مصرف موادمخدر و الکل، و افزایش نیاز به خدمات بهداشتی همراه است. داروهای خوابآور (مانند بنزودیازپینها (benzodiazepines) و داروهای Z) برای بهبود بخشیدن به وضعیت خواب مورد تایید هستند. اگر چه بسیاری از افراد روی درمان طولانیمدت باقی میمانند؛ اما میتوانند تحمل و وابستگی ایجاد کنند. از داروهای ضد افسردگی، بهطور گستردهای برای درمان بیخوابی استفاده میشود؛ اما هیچکدام برای بیخوابی مجوز ندارند و شواهدی برای اثربخشی آنها موجود نیست. این استفاده از داروهای بدون مجوز ممکن است به علت نگرانی در مورد استفاده طولانیمدت از خوابآورها و دسترسی محدود به درمانهای روانشناختی باشد.
ارزیابی اثربخشی، بیخطر بودن و امکان ایجاد تحمل نسبت به ضد افسردگیها برای درمان بیخوابی در بزرگسالان.
این بررسی شامل نتایج جستوجو تا ماه جولای 2015 در پایگاههای اطلاعاتی کتابشناختی الکترونیکی میشود: پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترلشده کاکرین (CENTRAL؛ 2015، شماره 6)، MEDLINE (از 1950 تا 2015)، Embase (از 1980 تا 2015) و PsycINFO (از 1806 تا 2015). ما این جستوجوها را تا دسامبر 2017 بهروزرسانی کردیم، اما این نتایج هنوز در این مرور لحاظ نشدهاند.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCT) با حضور بزرگسالان (18 ساله و بزرگتر) با تشخیص اولیه بیخوابی و همه انواع شرکتکنندگان از جمله کسانی که مبتلا به بیماریهای همزمان بودند. هر داروی ضد افسردگی بهصورت مونوتراپی بهعنوان درمان بیخوابی با هر دوز، در مقایسه با دارونما، دیگر داروهای خوابآور (مانند بنزودیازپینها و داروهای Z)، داروهای ضد افسردگی دیگر، گروه کنترل لیست انتظار یا درمان بهطور معمول.
دو نویسنده مقالات مروری بهطور جداگانه کارآزماییها را از نظر مناسب بودن ارزیابی و دادهها را با استفاده از یک لیست استخراج اطلاعات، جدا کردند. نویسنده سوم مطالعه مروری نیز برای حل اختلافنظرها درمورد ورود و خروج دادهها وارد شد.
برای این مرور، 23 RCT مشخص شد (2806 شرکتکننده).
داروهای انتخابی مهار بازجذب سروتونین (SSRIs) در مقایسه با دارونما
سه مطالعه (135 شرکتکننده) SSRI را با دارونما مقایسه کردهبودند. ترکیب نتایج امکانپذیر نبود. دو مطالعه درباره پاروکستین (paroxetine) بهبود قابل ملاحظهای را در میزان خواب در شش هفته (60 شرکتکننده؛ P = 0.03) و 12 هفته (27 شرکتکننده؛ P < 0.001) نشان داد. در مطالعات فلوکستین (fluoxetine) نیز تفاوتی وجود نداشت (کیفیت شواهد پائین).
هیچ عارضه جانبی وجود نداشت یا گزارش نشده بود (کیفیت شواهد بسیار پائین).
ضدافسردگی سهحلقه ای (TCA) در مقایسه با دارونما
شش مطالعه (812 شرکتکننده) TCA را با دارونما مقایسه کرده بودند. در 5 مطالعه از دوکسپین (doxepin) و در یکی از تریمیپیرامین (trimipramine) استفاده شده بود. ما مطالعهای را نیافتیم که از آمیتریپتیلین (amitriptyline) استفاده کرده باشد. 4 مطالعه (518 شرکتکننده) قابل تجمیع بودند و بهبود متوسطی را در کیفیت خواب نسبت به دارونما نشان میدادند (میانگین تفاوت استاندارد شده (SMD): 0.39 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.56 - تا 0.21 - ؛ کیفیت شواهد متوسط). شواهدی با کیفیت متوسط نشاندادند که TCA ممکن است بازده خواب را بهبود بخشند (میانگین تفاوت (MD): 6.29 امتیاز درصد؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 3.17 تا 9.41؛ 510 شرکتکننده؛ 4 مطالعه) و مدت خواب را افزایش میدهد (MD: 22.88 دقیقه؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 13.17 تا 32.59؛ 510 شرکتکننده؛ 4 مطالعه). ممکن است در تاخیر خواب، تاثیر کم یا هیچ تاثیری نداشته باشد (MD: 4.27 - دقیقه؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 9.01 - تا 0.48؛ 510 شرکتکننده؛ 4 مطالعه).
ممکن است در عوارض جانبی، بین TCA و دارونما تفاوت چندانی نباشد (نسبت خطر (RR): 1.02؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.86 تا 1.21؛ 812 شرکتکننده؛ 6 مطالعه؛ کیفیت شواهد پائین).
داروهای دیگر ضد افسردگی در مقایسه با دارونما
8 مطالعه ضد افسردگیهای دیگر را با دارونما مقایسه کرده بودند (یک مطالعه از مانسرین (mianserin) و هفت مطالعه از ترازودون (trazodone) استفاده کرده بودند. سه مطالعه (370 شرکتکننده) از مطالعات ترازودون قابل جمعبندی بودند و نتایج نهایی آنها حاکی از بهبود متوسط در خواب نسبت به دارونما بود (SMD: 0.34 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.66 - تا 0.02 - ). دو مطالعه از مطالعات ترازودون، ارزیابی را با پلیسومنوگرافی انجام داده و دریافتند که در بازده خواب تاثیر قابل توجهی ندارد (MD: 1.38 درصد؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 2.87 - تا 5.63؛ 169 شرکتکننده؛ کیفیت شواهد پائین).
شواهدی با کیفیت پائین از دو مطالعه بهدست آمده که نشان میدهد عوارض جانبی در گروه ترازودون نسبت به دارونما بیشتر بوده است (مثلا گیجی صبحگاهی، افزایش خشکی دهان و تشنگی).
ما تعداد کمی مطالعه کوچک را با پیگیری کوتاهمدت و محدودیتهایی در طراحی شناسایی کردیم. تاثیر SSRI در مقایسه با دارونما بهعلت مطالعات بسیار کم، برای نتیجهگیری قطعی کافی نبود. ممکن است بهبود کمی در کیفیت خواب با استفاده کوتاهمدت از دوزهای پائین دوکسپین و ترازودون در مقایسه با دارونما وجود داشته باشد. تحمل و بیخطری داروهای ضد افسردگی برای بیخوابی به علت محدود بودن گزارش درباره عوارض جانبی مبهم مانده است. هیچ مدرکی درمورد آمیتریپتیلین (با وجود استفاده معمول در بالین) یا استفاده درازمدت از داروهای ضد افسردگی برای بیخوابی وجود ندارد. مطالعاتی با کیفیت بالا در مورد کاربرد داروهای ضد افسردگی برای بیخوابی مورد نیاز است.