بیماری انسدادی مزمن ریه (COPD) با انسداد جریان هوا، به علت یک پاسخ التهابی غیر طبیعی ریهها به ذرات و گازهای مضر مانند دود سیگار، مشخص میشود. الگوی مراقبت از افراد مبتلا به COPD متوسط تا شدید معمولا شامل بستری طولانیمدت در بیمارستان است، که منجر به هزینههای بالای مراقبت از سلامت و تأثیر نامطلوب بر کیفیت زندگی میشود. طی یک دهه گذشته تحقیقات بر روشهای نوآورانه برای توسعه فنآوریهای توانمندسازی و کمک کننده تمرکز کردهاند که باعث تسهیل در امر خود مراقبتی بیمار میشود.
ارزیابی اثربخشی مداخلاتی که توسط کامپیوتر و تکنولوژی تلفن همراه ارائه میشوند، در مقایسه با اقدامات حضوری یا مداخلاتی که بهصورت چاپی یا دیجیتالی یا هر دو، عرضه میشوند، در تسهیل، حمایت و حفظ خودمراقبتی در افراد مبتلا به COPD.
در ماه نوامبر سال 2016، ما در مرکز ثبت مجله تخصصی گروه راههای هوایی در کاکرین (CAGR) به جستوجو پرداختیم که حاوی گزارشهای کارآزماییهایی است که از طریق جستوجوهای نظاممند از پایگاههای اطلاعات مرجعشناسی (بیبلیوگرافیک) از جمله پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL)؛ MEDLINE؛ Embase؛ CINAHL؛ AMED و PsycINFO شناسایی شدهاند. همچنین مجلات تنفسی و خلاصه نشستها را نیز بررسی کردیم.
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشدهای (RCT) را انتخاب کردیم که اثرات مداخلات مبتنی بر remote and Web 0.2 را که تحت عنوان تکنولوژی تعریف میشوند و شامل رایانههای شخصی (PC) و برنامههای (app) مخصوص فناوریهای موبایل، مانند iPad، تبلتهای اندروید، تلفنهای هوشمند و اسکایپ، بر تغییر رفتار به سمت خود مراقبتی از COPD مورد بررسی قرار داده بودند. مداخلاتی که از آنها برای مقایسه و سنجش استفاده شدند؛ شامل آموزش حضوری و/یا نسخههای چاپی یا دیجیتالی در زمینه آموزش خودمراقبتی بودند.
دو نویسنده مرور (CMcC و MMcC) بهطور مستقل از هم به بررسی عناوین، خلاصهها و متن کامل گزارشهای مطالعات برای انتخاب کارآزماییها پرداختند. دو نویسنده مرور (CMcC و AMB) بهصورت جداگانه کیفیت مطالعات را بررسی و دادههای آنها را استخراج کردند. ما دادههای پیوسته مربوط به مطالعاتی را که از مقیاسهای سنجش متفاوتی برای پیامدهای مختلف استفاده کرده بودند، بهصورت تفاوتهای میانگین (MD) و تفاوتهای میانگین استاندارد (SMD) گزارش کردیم.
ما در این مرور سه مطالعه (Moy 2015؛ Tabak 2013؛ Voncken-Brewster 2015) را با مجموع 1580 شرکت کننده تصادفیسازی شده مورد بررسی قرار دادیم. از مطالعه Voncken-Brewster 2015، ما زیرگروهی را از افرادی انتخاب کردیم که برای آنها COPD تشخیص داده شده بود (284 شرکت کننده) و کسانی را که در معرض خطر COPD بودند و تشخیصی برای آنها گذاشته نشده بود (1023 شرکت کننده)، کنار گذاشتیم. در نتیجه، کل جمعیت موجود برای تجزیهوتحلیل شامل 557 شرکت کننده بودند؛ 319 نفر از آنها جهت خودمراقبتی تکنولوژی هوشمند دریافت کرده و 238 نفر اطلاعات مربوط به خودمراقبتی را بهصورت آموزش کلامی، کتبی و دیجیتال دریافت کرده بودند. متوسط سن شرکتکنندگان 64 سال بود. تعداد مردان بیشتر از زنان بود، زیرا نمونهای از یکی از مطالعات شامل جانبازان جنگ بود که بیشتر آنها مرد بودند. این مطالعات پنج مورد از 9 پیامد تعریف شده ما را اندازهگیری کرده بودند. هیچیک از این مطالعات پیامدهایی را مانند خود-کارآیی (self-efficacy)، هزینه-اثربخشی، ظرفیت عملکردی، عملکرد ریه یا اضطراب و افسردگی، مورد بررسی قرار نداده بودند.
هر سه مطالعه پیامد اولیه مورد نظر ما را مورد بررسی قرار داده بودند، یعنی کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (HRQoL) که بوسیله پرسشنامه بالینی COPD یا CCQ یا پرسشنامه تنفسی سنت جورج (SGRQ) اندازهگیری شده بود. یک مطالعه دیگر پیامدهای اولیه ما -بستری در بیمارستان و حملات حاد- را گزارش کرده بود. دو مطالعه پیامدهای ثانویه مورد نظر ما را مربوط به فعالیت بدنی ارزیابی کرده بودند که از طریق شمارش گامهای روزانه اندازهگیری شده بود. یک مطالعه با ارائه یک آنالیز مشروح (narrative) به سیگار کشیدن اشاره کرده بود. فقط یک مطالعه عوارض جانبی را گزارش کرده و تفاوتهای معنیداری را در این رابطه بین گروهها نشان داده بود، که 43 مورد در گروه مداخله و هشت مورد در گروه شاهد اتفاق افتاده بود (P = 0.001). برای مطالعاتی که پیامدها را در هفته چهارم، ماه چهارم و ماه ششم اندازهگیری کرده بودند، تأثیر تکنولوژی هوشمند بر خودمراقبتی و HRQoL متعاقب آن از لحاظ علائم بیمار و وضعیت سلامت بهطور قابل توجهی بهتر از زمانی بود که شرکتکنندگان بهصورت چهرهبهچهره یا دیجیتال یا کتبی حمایت خودمراقبتی را برای COPD دریافت کرده بودند (SMD: 0.22 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.40 - تا 0.03 - ؛ P = 0.02). تنها مطالعهای که HRQoL را در 12 ماه گزارش کرده بود، تفاوت معنیداری را بین گروهها نشان نداده بود (MD: 1.1؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 2.2 - تا 4.5؛ P = 0.50). همچنین در رابطه با بستری شدن در بیمارستان (نسبت شانس (OR) رگرسیون لجستیک: 1.6؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.8 تا 3.2، P = 0.19) و میزان حملهها (OR رگرسیون لجستیک: 1.4؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.7 تا 2.8؛ P = 0.33) بین گروههای مختلف تنها مطالعهای که این پیامدها را طی 12 ماه گزارش کرده بود، تفاوتی وجود نداشت. در مورادی که از تکنولوژی هوشمند استفاده شده بود، سطح فعالیت افراد مبتلا به COPD در هفته چهارم، ماه چهارم و ماه ششم بهطور قابل توجهی بیشتر از زمانی بود که اقدامات بهصورت چهرهبهچهره، دیجیتال و / یا کتبی ارائه شده بود (MD: 864.06 گام روزانه بین گروهها؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 369.66 تا 1358.46؛ P = 0.0006). در مطالعهای که سطح فعالیت را در 12 ماه گذشته اندازهگیری کرده بود تفاوت معنیداری بین گروهها مشاهده نشده بود (میانگین: 108 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 720 - تا 505؛ P = 0.73). میزان پایداری مشارکت شرکتکنندگان در این مطالعه بین چهار تا 12 ماه بود. مطالعهای که ترک سیگار کشیدن را مورد بررسی قرار داده بود هیچ تاثیر درمانی معنیداری را نشان نداد (OR: 1.06؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.43 تا 2.66؛ P = 0.895). متاآنالیزها هیچ ناهمگونی قابل توجهی را بین مطالعات نشان ندادند (به ترتیب؛ Chi2 = 0.39؛ P = 0.82؛ I² = 0% و Chi² = 0.01؛ P = 0.91؛ I² = 0%).
اگر چه این مرور نشان میدهد در مقایسه با مداخلاتی که بهصورت چهرهبهچهره، دیجیتال و/ یا کتبی ارائه شده بود، مداخلاتی که به Lنظور تسهیل، حمایت و حفظ خودمراقبتی در افراد مبتلا به COPD که از طریق تکنولوژیهای هوشمند ارائه میشوند، بهطور قابل توجهی HRQoL را بهبود بخشیده و سطح فعالیت را تا شش ماه ارتقا میدهند، نمیتوان نتیجهگیریهای محکمی ارائه داد. این بهبودی ممکن است به مدت طولانی دوام نیابد. تنها مطالعهای که پیامدها را تا 12 ماه مورد بررسی قرار داده بود، نیاز به اطمینان از استفاده مداوم از فناوری را در طول زمان مشخص کرد. شواهد محدودی نشان میدهد که استفاده از فناوری کامپیوتر و موبایل برای خودمراقبتی افراد مبتلا به COPD مضر نیست و ممکن است برای برخی افراد فایده بیشتری داشته باشد، برای مثال کسانی که علاقهمند به استفاده از تکنولوژی هستند میتوانند سود بیشتری کسب کنند.
شواهد ارائهشده توسط سه مطالعه، که خطر وجود سوگیری (bias) در آنها زیاد بود، کیفیت پائینی داشتند و برای توصیه کردن در مورد مزایای استفاده از فناوریهای هوشمند به عنوان یک ابزار موثر حمایت، تشویق و تداوم خودمراقبتی به متخصصان مراقبت سلامت، ارائهدهندگان خدمات و جمعیت مبتلا به COPD کافی نیست. انجام مطالعات بیشتری که روی پیامدهای مربوط به مراحل مختلف COPD تمرکز کرده باشند، مورد نیاز است. محققان باید اطلاعات واضح و روشنی را درباره نحوه ارزیابی خودمراقبتی ارائه دهند و شامل بررسیهای طولانیمدتی باشند که اجازه اظهار نظر را در رابطه با تغییر رفتار بدهند.