پیشینه
ترومبوز ورید عمقی (deep vein thrombosis; DVT) زمانی رخ میدهد که یک لخته خونی جریان خون را داخل یک ورید، عموما در پاها، مسدود میکند. این وضعیت میتواند پس از جراحی، پس از تروما، زمانی که یک فرد برای مدت طولانی بیحرکت باشد، یا بدون هیچ دلیل واضحی، رخ دهد. لختههای خونی میتوانند جابهجا شده و جریان خون را به ریهها (آمبولی ریه (pulmonary embolism; PE)) مسدود کنند، که وضعیتی است مرگبار. DVT و PE تحت عنوان ترومبوآمبولی وریدی (venous thromboembolism; VTE) شناخته میشوند. هپارین یک داروی رقیق کننده خون است که برای درمان DVT در طول سه تا پنج روز اول مورد استفاده قرار میگیرد. هپارین تجزیه نشده (unfractionated heparin; UFH) به صورت داخل وریدی در بیمارستان با پایش آزمایشگاهی تجویز میشود. هپارین با وزن مولکولی پائین (low molecular weight heparin; LMWH) میتواند به صورت تزریق زیر‐جلدی یکبار در روز در منزل تجویز شود. سپس درمان با آنتیکوآگولانتهای خوراکی به مدت سه تا شش ماه ادامه مییابد. پس از بهبودی اپیزود حاد، ممکن است افراد مبتلا به سندرم پس از ترومبوز با علائم تورم پا، وریدهای واریسی، و زخم مراجعه کنند.
ویژگیهای مطالعه و نتایج کلیدی
هفت کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده شامل 1839 بیمار مبتلا به DVT تائید شده از نظر بالینی، درمان در منزل (LMWH) و در بیمارستان (هپارین تجزیه نشده، یا LMWH در یک کارآزمایی) را مقایسه کردند. کارآزماییها دارای محدودیتهایی بودند، از جمله نرخ بالای خروج بیماران از مطالعه و طراحیهایی که برای هیچ یک از افرادی که در منزل تحت درمان بودند، بستری کوتاه‐مدت را در بیمارستان در نظر نگرفتند تا مقایسه عادلانه تجویز هپارین در بیمارستان با LMWH در منزل امکانپذیر باشد.
کارآزماییها نشان دادند که بیماران درمان شده در منزل با LMWH عود کمتری را از VTE نسبت به بیماران تحت درمان در بیمارستان داشتند. این مرور تفاوتهای واضحی را بین گروههای درمانی از نظر خونریزی عمده، خونریزی خفیف، یا مرگومیر نشان نداد. هیچ مطالعهای به گانگرن وریدی اشاره نکرد. ما نتوانستیم اطلاعات را در مورد رضایت بیماران و کیفیت زندگی آنها تجمیع کنیم، زیرا مطالعات روشهای مختلفی را برای گزارش کردن این موارد به کار بردند، اما دو مطالعه از سه مطالعهای که کیفیت زندگی را گزارش کردند، نشان دادند درمان در منزل، در مقایسه با درمان در بیمارستان، منجر به بهبود بیشتر در کیفیت زندگی، در برخی مقاطع زمانی در طول دوره پیگیری، میشود. مطالعه سوم گزارش کرد که تعداد زیادی از شرکتکنندگان به دلایل اجتماعی و شخصی تصمیم گرفتند از مراقبتهای بیمارستانی به سمت مراقبتهای در منزل بروند، که نشان میدهد درمان در منزل بیشتر از درمان در بیمارستان مورد پذیرش بیماران بود. مطالعاتی که هزینهها را بررسی کردند، نشان دادند که هزینه مدیریت در منزل به ازای در هر مورد درمان، کمتر بود.
کیفیت شواهد
بهطور کلی، سطح کیفیت شواهد دادههای در دسترس، پائین تا بسیار پائین بود که به وجود خطر سوگیری (bias)، غیر‐مستقیم بودن، و تفاوتها در اندازهگیری و گزارش کردن پیامدها بازمیگشت. خطر سوگیری یک نگرانی است، زیرا بسیاری از مطالعات وارد شده بهطور کامل توضیح ندادند که تصادفیسازی و اختصاص شرکتکنندگان را به گروههای درمانی چگونه انجام دادند، و توضیح ارائه شده برای تکنیکهای کورسازی واضح نبود. در این نوع از درمانها (در منزل و در بیمارستانی، کورسازی کامل اگر نه غیر ممکن، که بسیار سخت است، اما میتوان از برخی تکنیکها مانند استفاده از داروهای مشابه یا کورسازی کسانی که پیامدها را اندازهگیری میکنند، استفاده کرد. یکی دیگر از نگرانیهای پژوهشگران این بود که در برخی مطالعات، شرکتکنندگان بهطور تصادفی به درمان در منزل اختصاص یافتند، اما در نهایت در بیمارستان تحت درمان قرار گرفتند اما برای تجزیهوتحلیل در گروه اولیه خود باقی ماندند (این مساله به عنوان غیر‐مستقیم بودن شناخته میشود). این وضعیت باعث میشود که تعیین اینکه نتایج کارآزماییها واقعا میتوانند به این سوال پاسخ دهند که درمان در منزل در مقایسه با درمان در بیمارستان برای درمان DVT ارجحیت دارد یا خیر، دشوار باشد. نگرانی بیشتر در مورد برخی از پیامدها، به تنوع در روش اندازهگیری و گزارشدهی آنها بازمیگشت.