نفرولیتیازیس (Nephrolithiasis)، یا بیماری سنگهای ادراری (urinary stone)، در کودکان منجر به موربیدیتی (morbidity) قابل توجهی شده و شیوع آن در جمعیت آمریکای شمالی در حال افزایش است. بنابراین، اهمیت مداخلات پزشکی و تغذیهای (medical and dietary interventions (MDI)) در پیشگیری از عود سنگهای ادراری در کودکان در آرمامنتاریوم بالینی (clinical armamentarium) در حال افزایش است.
ارزیابی اثرات MDI برای پیشگیری از سنگهای ادراری ایدیوپاتیک (idiopathic) در کودکان 1 تا 18 ساله.
ما با استفاده از واژگان جستوجوی مرتبط با این مرور، در پایگاههای اطلاعاتی متعدد شامل مطالعات شناسایی شده از پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترلشده (CENTRAL، 2017، شماره 1)، MEDLINE Ovidsp (1946 تا 14 فوریه 2017)، Embase Ovidsp (1980 تا 14 فوریه 2017)، پرتال جستوجوی پایگاه ثبت بینالمللی کارآزماییهای بالینی (ICTRP) و ClinicalTrials.gov جستوجو کردیم. به علاوه، ما در ژورنالهای مرتبط با کلیه (renal-related journals) و مجموعه مقالات کنفرانسهای مهم درباره کلیه بهصورت دستی جستوجو کرده و آخرین آلارمهای یادآور هفتگی ژورنالهای منتشر شده را در زمینه کلیه مرور کردیم. تاریخ آخرین جستوجو 14 فوریه 2017 بود.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده شامل MDI حداقل 1 ساله در مقابل گروه کنترل، برای پیشگیری از عود ایدیوپاتیک (غیر سندرمیک (non-syndromic)) نفرولیتیازیس در کودکان.
ما از روشهای استاندارد روششناسی (standard methodological procedures) موردانتظار کاکرین استفاده کردیم. عناوین و چکیده مطالعات با استفاده از معیارهای جستوجو شناسایی و سپس به لحاظ مقبولیت برای ورود به مطالعه غربال شدند. بعد از آن دادهها استخراج و ریسک سوگیری ارزیابی شدند. ما کیفیت شواهد را با استفاده از درجهبندی توصیهها، ارزیابی، ارتقا و بررسی (GRADE) ارزیابی کردیم.
ماحصل جستوجو، شناسایی 1 مطالعه شامل 125 کودک (72 پسر و 53 دختر) مبتلا به نفرولیتیازیس ایدیوپاتیک حاوی کلسیم و با مورفولوژی نرمال کلیوی بود که درمان اولیه را به روش لیتوتریپسی شاکویو (shockwave lithotripsy (SWL)) پشت سر گذاشته بودند. یک گروه از بیماران بهصورت تصادفی انتخاب و به مدت 12 ماه تحت درمان با سیترات پتاسیم (potassium citrate) خوراکی به میزان 1 میلیاکیوالان (mEq)/ کیلوگرم (kg) در روز قرار گرفته بودند. در مقابل در مورد بیماران گروه دیگر از هیچ مداخله پزشکی یا پیشگیرانهای استفاده نشده بود. در مجموع نتایج مربوط به 96 بیمار گزارش شده بود (48 نفر به ازای هر گروه). این تعداد شامل کودکانی بودند که کلیه آنها فاقد سنگ بوده (n = 52) یا دارای قطعات باقیماندهای از سنگ بعد از درمان به روش SWL (n = 44) بودند.
پیامدهای اولیه
درمان پزشکی ممکن است نرخهای عود سنگ (stone recurrence) را با خطر نسبی (RR) معادل 0.19 کاهش دهد (95% فاصله اطمینان (CI): 0.06 تا 0.60؛ شواهد با کیفیت پائین). بهطوری که تعداد موارد عود سنگ به ازای هر 1000 کودک، 270 مورد کمتر بود (133 مورد کمتر تا 313 مورد کمتر). ما کیفیت شواهد را به دلیل وجود محدودیتهای مطالعاتی جدی یکی به دلیل پنهانسازی تخصیص (allocation concealment) غیر شفاف (سوگیری انتخاب) و دیگری بالا بودن ریسک عملکرد (performance)، تشخیص (detection) و سوگیری ریزش (attrition bias) تا 2 سطح تنزل دادیم. در حالی که دادههای مربوط به بروز عوارض جانبی کامل نبودند، آنها گزارش کرده بودند که 6 نفر از 48 کودکی (12.5 %) که سیترات پتاسیم دریافت کرده بودند، کارآزمایی را به دلیل بروز عوارض جانبی رها کردند (RR: 13.0؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.75 تا 224.53؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین)؛ برآورد اندازه اثر مطلق قابل محاسبه نبود. ما کیفیت شواهد را به دلیل محدودیتهای مطالعاتی و عدم دقت (imprecision) در سطح پائین ارزیابی کردیم.
ما هیچ اطلاعاتی را درباره نرخهای درمان مجدد (retreatment) نیافتیم.
پیامدهای ثانویه
ما هیچ شواهدی را درباره الکترولیتهای سرم (serum electrolytes)، پارامترهای نمونه ادرار 24 ساعته یا مدت زمان سپریشده تا تشکیل سنگ جدید نیافتیم.
ما نتوانستیم هیچگونه تحلیل ثانویه از پیش تعیین شدهای را انجام دهیم.
سیترات پتاسیم خوراکی ممکن است تشکیل دوباره سنگهای کلسیمی کلیه را در کودکانی که به روش SWL درمان شدهاند، کاهش دهد؛ با وجود این، اطمینان ما به این یافته محدود است. تعداد قابل توجهی از کودکان به دلیل بروز عوارض جانبی مصرف دارو را متوقف کردند. هیچ شواهدی درباره نرخهای درمان مجدد وجود ندارد. نیاز به انجام کارآزماییهای اضافی با طراحی خوب روی کودکان مبتلا به نفرولیتیازیس ضروری است.