لولههای گاستریک (Gastric tubes) معمولاً برای تجویز داروها و تغذیه از راه لولهگذاری برای افرادی که توان بلع (swallow) ندارند، مورد استفاده قرار میگیرند. تغذیه از راه لولهای که به اشتباه در مسیر نای (trachea) قرار میگیرد میتواند منجر به پنومونی شدید شود. بنابراین تایید محل قرارگیری لوله در معده بعد از لولهگذاری مهم است. مطالعات اخیر حاکی از آن است که اولتراسونوگرافی، برآوردهای دقت تشخیصی خوبی را در تایید مناسب بودن محل لولهگذاری فراهم میکند. از این رو، اولتراسوند میتواند جایگزین مناسبی برای اشعه ایکس (X-rays) در تایید لولهگذاری به ویژه در شرایطی باشد که امکانات اشعه ایکس در دسترس نبوده، یا دسترسی به آنها دشوار است.
ارزیابی دقت تشخیصی اولتراسوند برای تایید جایگذاری لوله در داخل معده
ما در کتابخانه کاکرین (2016، شماره 3)، MEDLINE (تا مارچ 2016)، Embase (تا مارچ 2016)، مرکز ثبت PROSPERO موسسه ملی تحقیقات سلامت (NIHR) (تا می 2016)، Aggressive Research Intelligence Facility Databases (تا می 2016)، clinicalTrials.gov (تا می 2016)، مرکز ثبت ISRCTN (می 2016)، پلتفرم بینالمللی ثبت کارآزماییهای بالینی سازمان جهانی بهداشت (تا می 2016) و فهرست منابع مقالات جستوجو کرده و با نویسندگان مطالعات تماس گرفتیم.
ما مطالعاتی را انتخاب کردیم که به ارزیابی دقت تشخیصی لولهگذاری نازوگاستریک (بینی-معدهای) (nasogastric) و اروگاستریک (دهانی-معدهای) (orogastric) تایید شده توسط تصویربرداری اولتراسوند با استفاده از اشعه ایکس به عنوان استاندارد مرجع پرداخته بودند. ما مطالعات «مقطعی» (cross-sectional) و «مورد- کنترل» (case-control) را وارد مرور کردیم. ما مطالعات «بررسی موارد» (case series) و «گزارشهای موردی» (case reports) را از مرور خارج کردیم. مطالعاتی که در آنها تصویربرداری توسط اشعه ایکس، استاندارد مرجع نبود یا در صورتی که لوله جایگذاری شده از نوع گاستروستومی (gastrostomy) یا رودهای (enteric tube) بود، از مطالعه خارج میشدند.
دو نویسنده مرور بهصورت مستقل به ارزیابی ریسک سوگیری و استخراج دادهها از هر یک از مطالعات منتخب پرداختند. ما برای دستیابی به دادههای گمشده در مطالعات منتخب با نویسندگان آنها تماس گرفتیم.
ما 10 مطالعه (شامل 545 مشارکتکننده و 560 لولهگذاری) را که با معیارهای ورود ما سازگار بودند، شناسایی کردیم.
هیچیک از مطالعات دارای ریسک سوگیری پائین یا ارتباط کم (low concern) در هیچیک از حیطههای QUADAS-2 نبودند. از نظر ما فقط 3 مطالعه (30%) در حیطه انتخاب مشارکتکننده دارای ریسک سوگیری پائین بودند. زیرا آنها بعد از تایید محل قرارگیری لوله توسط سایر روشها از اولتراسوند استفاده کرده بودند.
به دلیل پائینبودن تعداد موارد وقوع لولهگذاری ناصحیح، دادههای کمی (43 مشارکتکننده) برای تعیین عدم جاگذاری صحیح لوله (حساسیت (sensitivity)) در دسترس بودند. ما به دلیل ناهمگونی قابل توجه تست ایندکس از جمله تفاوت در پنجره اِکو (echo window)، ترکیب اولتراسوند با سایر روشهای تاییدی (برای مثال تصویربرداری سالین فلاش از طریق اولتراسوند (saline flush visualization by ultrasound) و اولتراسوند در طول جاگذاری لوله، متاآنالیز را اجرا نکردیم. برای تمامی شرایط، برآوردهای حساسیت برای مطالعات مجرد از 0.50 تا 1.00 و برآوردهای اختصاصیت (specificity) از 0.17 تا 1.00 متغیر بود. در شرایطی که اشعه ایکس به آسانی در دسترس نبود و مشارکتکنندگان برای تخلیه (drainage) تحت لولهگذاری گاستریک قرار گرفته بودند (4 مطالعه، 305 مشارکتکننده)، برآوردهای حساسیت اولتراسوند در ترکیب با سایر تستهای تاییدی از 0.86 تا 0.98 و براوردهای اختصاصیت با فواصل اطمینان گسترده برابر با 1.00 متغیر بودند.
برای مطالعاتی که از اولتراسوند بهتنهایی استفاده شده بود (4 مطالعه، 314 مشارکتکننده)، برآوردهای حساسیت از 0.91 تا 0.98 و برآوردهای اختصاصیت از 0.67 تا 1.00 متغیر بودند.
از 10 مطالعهای که به ارزیابی دقت تشخیصی لولهگذاری گاستریک پرداخته بودند، تعداد کمی از مطالعات دارای ریسک سوگیری پائین بودند. بر مبنای شواهد محدودشده، اولتراسوند به عنوان یک تست تکی برای تایید لولهگذاری گاستریک، دقت کافی را ندارد. با وجود این، در شرایطی که اشعه ایکس به آسانی در دسترس نیست، اولتراسوند ممکن است برای تشخیص لولهگذاری اشتباه مفید باشد. برای تعیین احتمال بروز عوارض جانبی در استفاده از اولتراسوند برای تایید لولهگذاری، به مطالعات بزرگتری نیاز است.