داروهای آنتیسایکوتیک (نورولپتیک) بهطور گستردهای برای درمان افراد مبتلا به بیماریهای مزمن روانی مورد استفاده قرار میگیرد. با این وجود، استفاده از آن با عوارض جانبی مانند اختلالات حرکتی مثل تاردیو دیسکینزی (TD) -مشکلی که اغلب با حرکات ناخواسته تکراری در اطراف دهان و صورت دیده میشود، همراه است. ویتامین E بهعنوان درمانی برای جلوگیری یا کاهش TD پیشنهاد شده است.
هدف اولیه تعیین اثرات بالینی ویتامین E در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی یا سایر بیماریهای روانی مزمن که بهعلت مصرف آنتیسایکوتیکها دچار TD شده بودند، بود.
اهداف ثانویه عبارت بودند از:
.1 بررسی اینکه آیا تأثیر ویتامین E در طول زمان حفظ میشود یا خیر؛
.2 آزمودن این فرضیه که استفاده از ویتامین E برای کسانی که مبتلا به TD زودهنگام میشوند (کمتر از 5 سال) موثرتر است.
ما پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه اسکیزوفرنی را در کاکرین (جولای 2015 و اپریل 2017) جستوجو کردیم، تمامی ارجاعات مطالعات شناسایی شده را برای ارزیابیهای بیشتر بررسی کردیم و با نویسندگان کارآزماییها برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر تماس گرفتیم.
ما گزارشهایی را در این مرور گنجاندیم که شامل افراد مبتلا به TD ناشی از آنتیسایکوتیکها و اسکیزوفرنی بودند و داروهای آنتیسایکوتیک خود را ادامه داده و به صورت تصادفی به گروههای دریافت کننده ویتامین E یا دارونما، بدون مداخله یا هر مداخله دیگری تخصیص یافته بودند.
ما بهطور مستقل دادهها را از این کارآزماییها استخراج کردیم و خطر نسبی (RR) یا میانگین تفاوت (MD) را با 95% فاصله اطمینان (CI) برآورد کردیم. ما فرض کردیم افرادی که زودهنگام مطالعه را ترک کرده بودند، بهبودی نداشتند. ما احتمال سوگیری را ارزیابی کردیم و جدول «خلاصه یافتهها» را با استفاده از GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) شکل دادیم.
در حال حاضر، این مرور شامل 13 کارآزمایی تصادفیسازی شده ضعیف در گزارش است (مجموع 478 نفر)، تمام شرکتکنندگان، بزرگسالان مبتلا به اختلالات روانپزشکی مزمن، اغلب اسکیزوفرنی و TD ناشی از آنتیسایکوتیک بودند. اختلاف واضح بین ویتامین E و پلاسبو برای پیامد TD وجود نداشت: به اندازه کلینیکی معنادار نبود (6 RCT؛ N = 264؛ RR: 0.95؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.89 تا 1.01؛ شواهد با کیفیت پائین). با این حال، افرادی که به گروه پلاسبو اختصاص داده شده بودند ممکن است علائم آنها در مقایسه با کسانی که ویتامین E دریافت کرده بودند، بدتر شود (5 RCT؛ N = 85؛ RR: 0.23؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.07 تا 0.76؛ شواهد با کیفیت پائین). شواهدی از تفاوت در میزان بروز عوارض جانبی (9 RCT؛ N = 205؛ RR: 1.21؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.35 تا 4.15؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین)، عوارض جانبی اکستراپیرامیدال (1 RCT؛ N = 104؛ MD: 1.10؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.02 - تا 3.22؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) یا پذیرش درمان (اندازهگیری شده با تعداد شرکتکنندگانی که زودهنگام از مطالعه کنار کشیدند) (میانمدت؛ 8 RCT؛ N = 232؛ RR: 1.07؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.64 تا 1.80؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). هیچ کارآزمایی درباره اعتمادبهنفس اجتماعی، اجتماعی شدن، شبکههای اجتماعی یا کیفیت زندگی فردی، پیامدهایی که برای بیماران مهم هستند، گزارش نداده بود. هیچ اطلاعات مبتنی بر کارآزمایی در مورد تأثیر ویتامین E برای کسانی که مبتلا به TD زودرس هستند، وجود ندارد.
کارآزماییهای کوچک با کیفیت محدود نشان میدهد که ویتامین E میتواند در برابر بدتر شدن TD نقش محافظتی داشته باشد. شواهدی وجود ندارد که ویتامین E علائم این شرایط مشکلساز و ناراحتکننده را پس از تثبیت بیماری بهبود ببخشد. کارآزماییهای جدید و بهتر در این حوزه پژوهش ضرورت دارد، و از میان درمانهای متعدد کمکی که برای TD تجویز شده است، ویتامین E انتخاب خوبی برای ارزیابیهای بیشتر خواهد بود.