اگرچه تجویز معمول آرامبخش (Sedation) یا آنالژزی (Analgesia) (ضد درد) دارویی در حین ونتیلاسیون مکانیکی در نوزادان نارس توصیه نمیشود؛ استفاده از آن در عملکرد بالینی همچنان رایج است. آگونیستهای آلفا-2، عمدتاً کلونیدین (Clonidine) و دکسمدتومیدین (Dexmedetomidine)، بهعنوان داروهای آرامبخش کمکی (یا جایگزین) در کنار اپیوئیدها (Opioids) و بنزودیازپینها (Benzodiazepines) مصرف میشوند. کلونیدین بهصورت نظاممند برای استفاده در آرامبخشی نوزادان در طی ونتیلاسیون ارزیابی نشده است.
ارزیابی اینکه آیا کلونیدین تجویزشده برای نوزادان تازه متولدشده ترم (term) و پرهترم (preterm) که ونتیلاسیون مکانیکی دریافت میکنند، میزان موربیدیتی و مرگومیر را کاهش میدهد یا خیر. مقایسه این مداخله در مقابل دارونما، عدم درمان و دکسمدتومیدین؛ و ارزیابی ایمنی انفوزیون کلونیدین برای مضرات احتمالی.
انجام تجزیهوتحلیلهای زیرگروه بر اساس سن حاملگی، وزن تولد، شیوه تجویز (انفوزیون یا بلوس (bolus) درمانی)، دوز، مدت و راه مصرف کلونیدین، و آرامبخشی دارویی بهعنوان یک مداخله اضافی (co-intervention).
ما برای جستوجو در پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین ( CENTRAL، Cochrane Central Register of Controlled Trials؛ شماره 12، 2016)؛ در کتابخانه کاکرین (Cochrane Library)، MEDLINE از طریق PubMed (از 1966 تا 10 ژانویه 2017)، Embase (از 1980 تا 10 ژانویه 2017) و Cumulative Index to Nursing and Allied Health Literature (CINAHL؛ 1982 تا 10 ژانویه 2017)، از استراتژی جستوجوی استاندارد گروه مروری نوزادان در کاکرین استفاده کردیم. ما همچنین پایگاههای اطلاعاتی کارآزماییهای بالینی، مجموعه مقالات کنفرانسها و فهرست منابع مقالات بازیابیشده را برای کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده و کارآزماییهای شبهتصادفی جستوجو کردیم.
ما به دنبال کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده، کارآزماییهای کنترلشده شبهتصادفی و کارآزماییهای خوشهای بودیم که کلونیدین را در مقابل دارونما، عدم درمان یا دکسمدتومیدین تجویزشده برای نوزادان ترم و پرهترمی که ونتیلاسیون مکانیکی را از طریق یک لوله داخل تراشه دریافت میکنند، مقایسه کرده بودند.
دو نویسنده این مطالعه مروری بهطور مستقل برای کارآزمایی انتخابی، دادهها (مانند تعداد شرکتکنندگان، وزن تولد، سن حاملگی، مرگ ناشی از تمام علل در طول بستری، مدت حمایت تنفسی، مقیاس آرامبخشی، مدت بستری در بیمارستان) را استخراج کرده و خطر سوگیری (bias) (برای مثال کفایت تصادفیسازی، کورسازی، تکمیل پیگیری) را ارزیابی کردند. در این مطالعه مروری، ما پیامدهای اولیه مرگ ناشی از همه علل نوزادان، مرگ کلی در حین بستری و مدت ونتیلاسیون مکانیکی به روز را در نظر گرفتیم.
یک کارآزمایی که 112 نوزاد را گردآوری کرده بود، واجد شرایط برای ورود به این مطالعه بود. نوزادان تازه متولدشده ترمی که تحت ونتیلاسیون مکانیکی با نیاز به آنالژزی و آرامبخشی مداوم با فنتانیل (Fentanyl) و میدازولام (Midazolam) بودند، برای نامنویسی طی 96 ساعت نخست ونتیلاسیون مناسب بودند. نویسندگان مطالعه، μg/kg/h 1 کلونیدین یا دارونما را در روز 4 بعد از لولهگذاری تجویز کردند.
ما هیچ تفاوتی بین این دو گروه از نظر مرگ ناشی از تمام علل در حین بستری نیافتیم (خطر نسبی (RR): 0.69؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.12 تا 3.98). کیفیت شواهدی که این یافتهها را تأیید میکنند، به دلیل عدم دقت برآوردها پائین است (یک مطالعه؛ رخدادهای اندک). مدت متوسط (دامنه بینچارکی (interquartile range)) ونتیلاسیون مکانیکی، به ترتیب 7.1 روز (5.7 تا 9.1 روز) در گروه کلونیدین، و 5.8 روز (4.9 تا 7.9 روز) در گروه دارونما بود (P = 0.070). ما در بین پیامدهای ثانویه، به هیچ اختلافی از لحاظ مدت بستری در بخش مراقبتهای ویژه پی نبردیم. مقادیر مقیاس آرامبخشی (COMFORT) و نمرات آنالژزی (Hartwig) طی 72 ساعت اول انفوزیون داروی مورد مطالعه در گروه کلونیدین، نسبت به گروه دارونما کمتر بود.
در حال حاضر شواهد برای آنکه نشاندهنده اثربخشی و ایمنی کلونیدین برای آرامبخشی و آنالژزی در نوزادان تازه به دنیا آمده ترم و پرهترمی که ونتیلاسیون مکانیکی دریافت میکنند، باشند؛ ناکافی است.