اولتراسونوگرافی (انجامشده با استفاده از سونوگرافی 4 محور و ارزیابی متمرکز برای تروما (FAST)) به عنوان یک ابزار کلیدی برای ارزیابی اولیه بیماران مبتلا به ترومای مشکوک بلانت شکمی و قفسهسینه-شکمی در بخش اورژانس شناخته میشود. FAST در تشخیص و رد کردن صدمات ویسرال اختصاصیت بالا اما حساسیت کمی دارد. طرفداران این روش معتقدند که روشهای بالینی مبتنی بر اولتراسوند سرعت ارزیابی اولیه تروما را تقویت کرده، تعداد موارد نیاز به انجام اسکنهای توموگرافی کامپیوتری چند آشکارساز (MDCT) غیر ضروری را کاهش داده و تریاژ مراقبتهای جراحی و غیر جراحی را سریعتر میکند. با توجه به دقت اثبات شده این روش، افزایش در دسترس قرار گرفتن آن و اندیکاسیون انجام MDCT در میان بیماران مبتلا به صدمات بلانت شکمی و متعدد، هدف ما این بود که بهترین شواهد موجود را در زمینه استفاده از ارزیابیهای مبتنی بر FAST گردآوری کرده و با دیگر پروتکلهای ارزیابی اولیه تروما مقایسه کنیم.
ارزیابی اثرات الگوریتمهای تشخیصی با استفاده از اولتراسونوگرافی از جمله آزمونهای FAST در بخش اورژانس در ارتباط با مرگومیر اولیه، دیرهنگام و کلی بیماران مشکوک به ترومای بلانت شکمی.
جدیدترین جستوجو در تاریخ 30 جون 2015 انجام شد. ما پایگاه تخصصی گروه صدمات در کاکرین، کتابخانه کاکرین، MEDLINE (OvidSP)، EMBASE (OvidSP)، ISI Web of Science (SCI-EXPANDED, SSCI, CPCI-S, and CPSI-SSH)، پایگاههای ثبت کارآزماییهای بالینی و فهرست منابع را بررسی کردیم. برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر و دادههای شخصی بیمار با نویسندگان کارآزماییها تماس گرفته شد.
ما کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی و کنترلشده (RCT) را در نظر گرفتیم. شرکتکنندگان، بیماران با ترومای تورسو (torso)، شکمی یا متعدد بودند که برای صدمات ارگانهای شکمی تحت بررسیهای تشخیصی قرار گرفته بودند. مداخله عبارت بود از الگوریتمهای تشخیصی که شامل اولتراسونوگرافی اورژانس هم میشد. کنترل عبارت بود از الگوریتمهای تشخیصی بدون بررسیهای اولتراسونوگرافی (مثلا، توموگرافی کامپیوتری (CT) اولیه یا لاواژ تشخیصی پریتونئال (DPL)). پیامدها شامل مرگومیر، استفاده از CT یا روشهای تهاجمی (DPL، لاپاروسکوپی، لاپاروتومی) و هزینه ـ اثربخش بودن آنها.
دو نویسنده (DS و CG) بهطور مستقل از هم کارآزماییها را برای ورود به مطالعه انتخاب کردند، کیفیت متودولوژی آنها را بررسی کرده و دادهها را استخراج کردند. کیفیت متودولوژی با استفاده از ابزار خطر سوگیری بنیاد همکاری کاکرین بررسی شد. در جایی که امکانپذیر بود، دادهها ادغام شده و نسبت خطر (RR)، تفاوت خطر (RD) و میانگین تفاوت وزندهی شده، هر کدام با 95% فاصله اطمینان (CI)، با استفاده از مدلهای اثر–ثابت و اثر–رندوم محاسبه شدند.
ما 4 مطالعه را پیدا کردیم که واجد شرایط ورود به این مطالعه بودند. در مجموع، کیفیت متودولوژی کارآزماییها از ضعیف تا متوسط متغیر بود. تعداد کمی از نویسندگان کارآزماییها به سوالات نوشته شده ما پاسخ دادند که به دنبال حل مسائل بحثبرانگیز و به دست آوردن اطلاعات شخصی بیماران بودیم. ناهمگونی قوی میان کارآزماییها موجب ایجاد بحث بین نویسندگان شد که آیا دادهها در هم ادغام شوند یا خیر. ما به نفع سنتز کمی (quantitative) تصمیم گرفتیم تا تصور سختی درباره اندازه اثر قابل دسترس با الگوریتمهای تریاژ مبتنی بر اولتراسوند فراهم آوریم. ما دادههای مرگومیر را از 3 کارآزمایی با 1254 بیمار به دست آوردیم؛ RR به نفع بازوی FAST، معادل 1.00 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.50 تا 2.00) بود. راههای مبتنی بر FAST تعداد سیتی اسکنها را کاهش داد (RD مدل اثرات-رندوم: 0.52 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.83 - تا 0.21 - )، اما معنای این نتیجه نامشخص است.
شواهد تجربی در توجیه راههای بالینی مبتنی بر FAST در تشخیص بیماران با ترومای مشکوک بلانت شکمی یا متعدد ضعیف هستند. به دلیل ناهمگونی قوی میان نتایج کارآزماییها، اطلاعات کمی فراهم شده در این مطالعه ممکن است فقط به روش اکتشافی استفاده شوند. بعید است که FAST در آینده در یک RCT با مقیاس بزرگ و تائیدکننده بررسی شود. بنابراین، این مرور کاکرین میتواند به عنوان یک مطالعه مروری که بهترین شواهد را برای گایدلاینهای کار بالینی و توصیههای درمانی فراهم آورده، در نظر گرفته شود. از تعداد کمی مطالعات سر به سر فقط میتوان نتیجهگیری کرد که اسکنهای منفی اولتراسونوگرافی احتمالا نیاز به اسکنهای MDCT را کاهش میدهند که با توجه به حساسیت پائین FAST (یا قابل اعتماد بودن نتایج منفی)، اثر معکوسی بر زمینه تشخیصی بررسی تروما خواهد داشت در بهترین حالت، سونوگرافی تاثیر منفی بر مرگومیر و موربیدیتی ندارد. با فرض اینکه ترومای ماژور بلانت شکمی یا ترومای متعدد با 15 درصد مرگومیر همراه است و بررسی تشخیصی بر پایه سیتی استاندارد کنونی مراقبت در نظر گرفته میشود، 874، 3495 یا 21838 بیمار باید در گروه مداخله باشند تا عدم کفایت FAST بر الگوریتمهای مبتنی بر سیتی با عدم کفایت حاشیههای 5%، 2.5%، و 1%، قدرت 90% و خطای نوع I آلفا 5% نشان داده شود.