پایبندی ضعیف به مصرف داروهای ضدصرع (antiepileptic medication) منجر به افزایش نرخ مرگ، عوارض و هزینههای بهداشتی درمانی میشود. ما در این مرور روی مداخلات طراحی و آزمون شده در کارآزماییهای کنترل شده تصادفی شده و کارآزماییهای کنترل شده شبهتصادفی شده برای کمک به افراد برای پایبند به مصرف داروهای ضدصرع، تمرکز میکنیم. این مرور نسخه بهروز شده از مرور کاکرین اصیلی است که در کتابخانه کاکرین، شماره 1، سال 2010 منتشر شده بود.
تعیین اثربخشی مداخلاتی که با هدف بهبود پایبندی به داروی ضدصرع در بزرگسالان و کودکان مبتلا به صرع طراحی شدهاند.
ما برای آخرین نسخه بهروز شده، در تاریخ 4 فوریه 2016، در پایگاه ثبت تخصصی شده گروه صرع کاکرین، پایگاه مرکزی ثبت کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL) از طریق پایگاه ثبت مطالعات آنلاین کاکرین (CRSO)، MEDLINE (Ovid، 1946 تا 4 فوریه 2016)، CINAHL Plus (EBSCOhost، 1937 تا 4 فوریه 2016)، PsycINFO (EBSCOhost، 1887 تا 4 فوریه 2016)، ClinicalTrials.gov، و مرجع بینالمللی ثبت کارآزماییهای بالینی سازمان جهانی بهداشت به جستوجو پرداختیم. ما همچنین فهرست منابع مقالات مرتبط را نیز مورد جستوجو قرار دادیم.
کارآزماییهای کنترلشده تصادفیشده و شبهتصادفیشده درباره مداخلات افزایشدهنده پایبندی به درمان (adherence-enhancing interventions) در افراد مبتلا به صرع به تشخیص رسیده به لحاظ بالینی (همانطور که در مطالعات مجرد تعریف شده)، از هر گروه سنی که در مراکز ارائهدهنده خدمات بهداشتی اولیه، مراکز سرپایی یا سایر مراکز جامعهمحور (community setting) با استفاده از داروهای ضدصرع تحت درمان قرار گرفته بودند.
تمامی نویسندگان مرور به صورت مستقل به بررسی فهرست چکیدهها و استنادهایی پرداختند که به طور بالقوه با موضوع مطالعه مرتبط بودند. حداقل 2 نویسنده مرور به صورت مستقل به استخراج دادهها و ارزیابی کیفیت هر یک از مطالعات بر اساس ابزار ارزیابی ریسک تورش کاکرین پرداختند. ما سطح کیفی شواهد را مربوط به هر یک پیامدها بر اساس مقیاس کارگروه درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE working group scale) درجهبندی کردیم. مطالعات به طور گستردهای به لحاظ «نوع مداخله» و «سنجههای پایبندی» با یکدیگر متفاوت بودند؛ بنابراین ترکیب دادهها مناسب و مقتضی نبود.
ما 12 مطالعهای را که دادههای مربوط به 1642 شرکتکننده (گروه مداخله: 833 نفر، گروه کنترل:809 نفر) را گزارش کرده بودند، وارد مرور کردیم. 8 مطالعه بزرگسالان مبتلا به صرع را هدف قرار داده بودند، 1 مطالعه شرکتکنندگان را از تمامی گروههای سنی دربرمیگرفت، 1 مطالعه شرکتکنندگان بزرگتر از 2 سال را دربرمیگرفت، 1 مطالعه مراقبتکنندگان از کودکان مبتلا به صرع را هدف قرار داده، و 1 مطالعه خانواده کودکان مبتلا به صرع را هدف قرار داده بود. ما 6 کارآزمایی در حال اجرا را شناسایی کردیم. دوره پیگیری به طور کلی در بیشتر کارآزماییها کوتاه و از 1 تا 12 ماه متغیربود. کارآزماییها 3 نوع مداخله اصلی را بررسی کرده بودند: مداخلات آموزشی، مداخلات رفتاری و مداخلات ترکیبی. به استثنای 2 مطالعه، تمامی مطالعات به مقایسه معالجه (treatment) در مقابل مراقبت معمول (usual care) یا عدم مداخله پرداخته بودند. ما به دلیل عدم تجانس میان مطالعات از نظر مداخلات، روشهای مورد استفاده برای اندازهگیری پایبندی و نحوه گزارش مطالعات، نتایج آنها را با یکدیگر تجمیع نکردیم و این یافتهها برای قرار گرفتن در یک فراتحلیل مناسب نبودند. آموزش و مشاوره دادن به شرکتکنندگان مبتلا به صرع منجر به موفقیت نسبی (mixed success) شد (شواهد با کیفیت متوسط). مداخلات رفتاری از جمله استفاده از یادآوریهای پرقوت (intensive reminders)، اثرات مطلوب بیشتری روی پایبندی بیماران به درمان ایجاد کرد (شواهد با کیفیت متوسط). اثر ایجاد شده روی پایبندی به داروهای ضدصرع توصیف شده در مطالعات مبتنی بر مداخلات ترکیبی نشان داد که در گروههای تحت مداخله در مقایسه با گروههای کنترل، پایبندی به درمان بهبود یافته بود (شواهد با کیفیت بالا).
مداخلات رفتاری از جمله یادآوریهای پرقوت و استفاده از مداخلات ترکیبی با پارهای از نتایج مثبت توام بودند؛ با وجود این، پیش از آنکه بتوانیم نتیجهگیری قطعی بهعمل آوریم، به شواهد قابل اعتماد بیشتری درباره اثربخشی آنها که از کارآزماییهای کنترل شده تصادفی شده با طراحی دقیق به دست آمده باشند، نیاز داریم. از زمان انتشار آخرین نسخه این مرور، هیچ یک از مطالعات مرتبط جدید اطلاعات تکمیلیای که منجر به تغییرات معنیداری در نتیجهگیری ما شده باشد، فراهم نکردهاند. این نسخه اخیر بهروز شده 12 مطالعه را دربرمیگیرد، که 6 مورد از آنها بعد از آخرین جستوجوی بهعمل آمده، شناسایی شدند.