مصرف بیش از حد الکل بهطور قابل توجهی باعث ایجاد بیماریهای فیزیکی و روانی، آسیب و مرگ، و طیف گستردهای از آسیبهای اجتماعی در تمامی گروههای سنی میشود. یک روش اثباتشده برای کاهش سطوح مصرف بیش از حد الکل، فراهم کردن مداخلهای مبتنی بر گفتوگوی کوتاه در مراکز مراقبتهای اولیه است؛ اما مداخلات فناوری جدیدتر این امکان را فراهم میکنند که افراد مستقیما از طریق رایانه، گوشی همراه یا گوشیهای هوشمند به مداخلات دیجیتالی دسترسی داشته باشند که برای حل مشکلات مصرف الکل طراحی شدهاند.
بررسی اثربخشی و هزینه-اثربخشی مداخلات دیجیتالی برای کاهش مصرف خطرناک و مضر الکل، مشکلات مرتبط با الکل، یا هر دو، در افرادی که در یک جامعه زندگی میکنند، خصوصا: 1) آیا مداخلات دیجیتالی نسبت به عدم مداخله، موثرتر و در هزینه-اثربخشی بهتر هستند؟ 2) آیا مداخلات دیجیتالی حداقل به اندازه مداخلات رودرروی کوتاه مصرف الکل موثر هستند؟ 3) مولفههای موثر روشهای تغییر رفتار (BCT) چنین مداخلاتی و مکانیسمهای عمل آنها چیست؟ 4) برای ایجاد و ارزیابی این مداخله از چه نظریهها یا مدلهایی استفاده شدهاست؟
پیامدهای ثانویه شامل موارد زیر است: 1) بررسی اینکه آیا نتایج بین کارآزماییهایی که مداخلات دیجیتال، افراد مشارکتکننده را در حیطه سلامت، مراقبت اجتماعی، آموزش یا دیگر مراکز مبتنی بر جامعه هدف قرار میدهند و کارآزماییهایی که از راه دور از طریق اینترنت یا پلتفرمهای گوشی همراه ارائه خدمت میکنند، تفاوتی دارد یا خیر؛ 2) اختصاصی کردن مداخلات بر اساس روش انتقال آنها (مثل ویژگیهای عملکردی) و بررسی اثر روش انتقال بر پیامدها.
برای این مطالعه مروری، پایگاههای اطلاعاتی زیر را تا تاریخ آپریل 2017 جستوجو کردیم: CENTRAL ،MEDLINE ،PsycINFO ،CINAHL ،ERIC ،HTA و پایگاههای اطلاعاتی Web of Knowledge ،ClinicalTrials.com و مراکز ثبت کارآزماییهای WHO ICTRP و وبسایتهای مرتبط. همچنین، فهرست منابع کارآزماییهای گردآوریشده و مطالعات مروری نظاممند مرتبط را بررسی کردیم.
کارآزماییهای تصادفی و کنترل شدهای (RCT) را گردآوری کردیم که اثرگذاری مداخلات دیجیتال را در مقایسه با عدم مداخله یا در مقایسه با مداخلات رودررو برای کاهش مصرف خطرناک و مضر در افراد جامعه ارزیابی کرده و گزارشی از میزان مصرف الکل دادند.
از روشهای استاندارد روششناسی مورد انتظار بنیاد همکاری کاکرین استفاده کردیم.
ما 57 مطالعه را گردآوری کردیم که مجموعا 34390 شرکتکننده را تصادفیسازی کردند. منابع اصلی سوگیری (bias) حاصل سوگیری فرسایشی و کورسازی شرکتکنندهها بود (به ترتیب 36% و 21%، خطر بالای سوگیری). 41 مطالعه (42 مقایسه، 19241 شرکتکننده) دادههایی برای متاآنالیز (meta-analysis) اولیه فراهم کردند، که نشان داد شرکتکنندههایی که از یک مداخله دیجیتالی استفاده کردند، تقریبا نسبت به شرکتکنندههایی که هیچ مداخلهای را در پایان پیگیری دریافت نکردند؛ در هفته 23 گرم (حدود 3 واحد انگلیس) الکل کمتری مصرف کردند (95% فاصله اطمینان (CI): 15 تا 30) (شواهد با کیفیت متوسط).
15 مطالعه (16 مقایسه، 10862 شرکتکننده) نشان داد شرکتکنندههایی که مداخلات دیجیتال داشتند در ماه یک روز کمتر از کسانی که هیچ مداخلهای نداشتند، الکل مصرف کردند (شواهد با کیفیت متوسط)، 15 مطالعه (با 3587 شرکتکننده) نشان داد که در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل حدود یک وعده پرخوری الکل در ماه کمتر شده (شواهد با کیفیت متوسط)، و در 15 مطالعه (با 9791 شرکتکننده)، شرکتکنندههای گروه مداخله در مقایسه با شرکتکنندههای گروه کنترل، در هر وعده خوردن الکل، یک واحد الکل کمتری خوردند (شواهد با کیفیت متوسط).
فقط 5 مطالعه کوچک (با 390 شرکتکننده) مداخلات دیجیتالی را با مداخلات رودررو مقایسه کردند. در پایان دوره پیگیری هیچ تفاوتی در مصرف الکل وجود نداشت (میانگین تفاوت (MD): 52.0 گرم در هفته؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 24.59 - تا 25.63؛ شواهد با کیفیت پائین). بنابراین، مداخلات دیجیتالی الکل نتایج بسیار مشابهی در این مطالعات داشت. هیچ مطالعهای نشان نداد که آیا این مداخلات عوارض جانبی دارند یا خیر.
در بازویهای آزمایشی به طور متوسط از 9 BCT استفاده شد (محدوده = 1 تا 22). "B" تخمینی است از اثر (MD در کمیت نوشیدن، که با گرم/هفته بیان میشود) به ازای افزایش واحد در BCT، و نیز روشی است برای گزارش اینکه آیا BCTها با اثر مداخله مرتبط هستند یا خیر. BCTهای تعیین هدف (B: - 43.94؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 78.59 - تا 30.9 - )، حل مشکل (B: - 48.03؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 77.79 - تا 18.27 - )، اطلاعات درباره سوابق (B: - 47.20؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 117.72 - تا 30.68 - )، جایگزینی رفتار (B: - 123.71؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 184.63 - تا 62.80 - ) و منبع معتبر (B: - 39.89؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 72.66 - تا 11.7 - ) بهطور چشمگیری با کاهش مصرف الکل در مدلهای اصلاحنشده مرتبط بودند.
در یک مدل چندمتغیره که شامل BCTهای با B بیشتر از 23 در مدل غیراصلاح شده میشد، BCTهای جایگزینی رفتار (B: - 95.12؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 162.90 - تا 27.34 - )، حل مشکل (B: - 45.92؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 90.97 - تا 0.87 - )، و منبع معتبر (B: - 32.09؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 60.64 - تا 3.55 - ) با کاهش مصرف الکل همراه بود.
بیشترین نظریه یا مدلی که در مطالعات به آن اشاره شد، نظریه Motivational Interviewing (20/7)، مدل Transtheoretical (20/6) و نظریه Social Norms (20/6) بود. بیش از نیمی از مداخلات (n = 21؛ 51%) هیچ اشارهای به نظریه نکردند. فقط 2 مطالعه برای انتخاب شرکتکنندهها یا تناسب مداخله از نظریه استفاده کردند. هیچ شواهدی از رابطه بین گزارش استفاده از نظریه و اثرگذاری مداخله وجود نداشت.
شواهد با کیفیت متوسطی وجود دارد که مداخلات دیجیتالی ممکن است مصرف الکل را به طور متوسط به اندازه 3 واحد استاندارد (UK) در هفته در مقایسه با شرکتکنندههای گروه کنترل کاهش دهد. ناهمگونی زیاد و خطر اجرایی و سوگیری انتشار ممکن است به این معنی باشد که این کاهش کمتر است. شواهد با کیفیت پائین حاصل از مطالعات کمتر نشان داد که ممکن است هیچ تفاوت اثری در مصرف الکل بین مداخلات دیجیتالی و رودررو وجود نداشته باشد. BCTهای جایگزینی رفتار، حل مشکل و منبع معتبر با اثرگذاری مداخلات دیجیتالی در راستای کاهش مصرف الکل همراه بودند؛ و نیاز به پژوهشهای بیشتر را در زمینه تجربی نشان میدهد.
گزارش استفاده از نظریه بسیار محدود بود و وقتی که وجود داشت، اغلب مبهم بود. بیش از نیمی از پژوهشها به هیچ نظریهای اشاره نکردند. گزارش محدود استفاده از نظریه، مربوط به ناهمگونی در اثرگذاری مداخلات نبود.