پس از زایمان، حدود یکسوم از زنان به بیاختیاری ادراری، و تا یکدهم به بیاختیاری مدفوعی مبتلا میشوند. تمرین عضلات کف لگن (PFMT) معمولاً در حین بارداری و پس از زایمان هم برای پیشگیری، و هم برای درمان بیاختیاری توصیه میشود.
این نسخه یک بهروزرسانی از مطالعه مروری قبلی منتشرشده در سال 2012 است.
هدف این بررسی، تعیین اثربخشی تمرین عضلات کف لگن (PFMT) در پیشگیری یا درمان بیاختیاری ادراری و مدفوعی در زنان باردار یا پس از زایمان است.
ما ثبت تخصصی گروه بیاختیاری در کاکرین (16 فوریه 2017) و فهرست منابع مطالعات بازیابیشده را جستوجو کردیم.
کارآزماییهای تصادفی و کنترلشده (RCT) یا شبه RCT را در زنان باردار یا پس از زایمان نظر گرفتیم. یک بازوی کارآزمایی شامل PFMT بود. بازوی دیگر، عدم PFMT، مراقبت معمول پیش از زایمان یا پس از زایمان، شرایط شاهد دیگر یا یک مداخله جایگزین PFMT بود.
نویسندگان این مطالعه مروری، بهصورت مستقل کارآزماییها را برای ورود به مطالعه و خطر سوگیری (bias) را ارزیابی کردند. ما دادهها را استخراج و آنها را از نظر دقت بررسی کردیم. جمعیتها عبارت بودند از: زنانی که توانایی نگهداری ادرار یا مدفوع را داشتند یعنی بیاختیاری نداشتند (PFMT برای پیشگیری)، زنانی که بیاختیاری داشتند و بهطور تصادفی انتخاب شده بودند (PFMT برای درمان) و یک جمعیت مخلوط از زنانی که در یکی از این دو گروه قرار داشتند (PFMT برای پیشگیری یا درمان). ما کیفیت شواهد را با استفاده از رویکرد GRADE ارزیابی کردیم.
در این مطالعه مروری، 38 کارآزمایی (17 مورد از آنها برای این بهروزرسانی جدید بودند) شامل 9892 زن از 20 کشور انتخاب شده بودند. کارآزماییها در مجموع دارای اندازه کوچک تا متوسط بودند. برنامههای PFMT و شرایط گروه کنترل بهطور چشمگیری متنوع بوده و اغلب به صورت ضعیف تشریح شده بودند. بسیاری از کارآزماییها، خطر سوگیری متوسط تا بالایی داشتند. به غیر از دو گزارش از درد کف لگن، کارآزماییها هیچ اثرات مضری از PFMT ذکر نکرده بودند.
پیشگیری از بیاختیاری ادراری: زنان بارداری که توانایی نگهداری ادرار و مدفوع را داشته و PFMT پیش از زایمان را انجام داده بودند، در مقایسه با مراقبت معمول خطر کمتری را از بیاختیاری ادراری در اواخر بارداری داشتند (62% کمتر؛ خطر نسبی (RR) برای بیاختیاری: 0.38، 95% فاصله اطمینان (CI): 0.20 تا 0.72؛ 6 کارآزمایی، 624 زن؛ شواهد با کیفیت پائین). PFMT پیش از زایمان بهطور مشابهی خطر بیاختیاری ادراری را در اواسط دوران پس از زایمان کاهش میدهد (29% کمتر؛ RR: 0.71؛ 95% CI: 0.54 تا 0.95؛ 5 کارآزمایی، 673 زن؛ شواهد با کیفیت متوسط). اطلاعات کافی برای اواخر دوران پس از زایمان (بیش از شش تا 12 ماه) موجود نبود تا اثرات را در این محدوده زمانی تعیین کند.
درمان بیاختیاری ادراری
این عدم قطعیت وجود دارد که آیا PFMT پیش از زایمان در زنان دچار بیاختیاری، بیاختیاری را در اواخر بارداری در مقایسه با مراقبت معمول کاهش میدهد یا خیر (RR: 0.70؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.44 تا 1.13؛ 3 کارآزمایی، 345 زن؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). این عدم قطعیت به اواسط (RR: 0.94؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.70 تا 1.24؛ 1 کارآزمایی، 187 زن؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) و اواخر دوران پس از زایمان (RR: 0.50؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.13 تا 1.93؛ 2 کارآزمایی، 869 زن؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) تسری مییابد. در زنان مبتلا به بیاختیاری ادراری مزمن بعد از زایمان، مشخص نبود که آیا PFMT، بیاختیاری ادراری را در بیش از 6 تا 12 ماه پس از زایمان کاهش میدهد یا خیر (RR: 0.55؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.29 تا 1.07؛ 3 کارآزمایی، 696 زن؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین).
رویکرد مختلط پیشگیری و درمان برای بیاختیاری ادراری
PFMT قبل از زایمان در زنان مبتلا به بیاختیاری ادراری یا سالم (جمعیت مخلوط)، ممکن است خطر بیاختیاری ادراری را در اواخر بارداری (26% کمتر؛ RR:0.74 ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.61 تا 0.90؛ 9 کارآزمایی، 3164 زن؛ شواهد با کیفیت پائین) و اواسط دوره پس از زایمان کاهش دهد (RR: 0.73؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.55 تا 0.97؛ 5 کارآزمایی، 1921 زن؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). این عدم اطمینان وجود دارد که آیا PFMT پیش از زایمان، خطر بیاختیاری ادراری را در اواخر دوران پس از زایمان کم میکند یا خیر (RR: 0.85؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.63 تا 1.14؛ 2 کارآزمایی، 244 زن؛ شواهد با کیفیت پائین). تردید قابلتوجهی درباره تأثیر PFMT آغازشده پس از زایمان بر خطر بیاختیاری ادراری در اواخر دوران پس از زایمان وجود داشت (RR: 0.88؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.71 تا 1.09؛ 3 کارآزمایی، 836 زن؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین).
بیاختیاری مدفوعی
شش کارآزمایی، پیامدهای بیاختیاری مدفوعی را گزارش کرده بودند. در زنان مبتلا به بیاختیاری مدفوعی مزمن پس از زایمان، عدم قطعیت وجود داشت که آیا PFMT بیاختیاری را در اواخر دوره پس از زایمان در قیاس با مراقبت معمول کاهش داده یا خیر (RR: 0.68؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.24 تا 1.94؛ 2 کارآزمایی، 620 زن؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). PFMT قبل از زایمان در زنان مبتلا به بیاختیاری مدفوعی یا سالم (جمعیت مخلوط)، منجر به تفاوت اندک یا عدم تفاوت در بروز بیاختیاری مدفوعی در اواخر بارداری شده بود (RR: 0.61؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.30 تا 1.25؛ 2 کارآزمایی، 867 زن؛ شواهد با کیفیت متوسط). تردید زیادی در مورد تأثیر PFMT پس از زایمان در یک جمعیت مخلوط بر بیاختیاری مدفوعی در اواخر دوران پس از زایمان وجود داشت (RR: 0.73؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.13 تا 4.21؛ 1 کارآزمایی، 107 زن؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). شواهد کمی پیرامون اثرات بر بیاختیاری ادراری یا مدفوعی بعد از گذشت 12 ماه از زایمان وجود داشت. دادههای کمی از کیفیت زندگی اختصاصی مرتبط با بیاختیاری موجود بود و اجماع اندکی درباره نحوه محاسبه آن وجود داشت. ما هیچ دادهای را در مورد پیامدهای اقتصاد سلامت نیافتیم.
هدف قرار دادن زودهنگام زنان بارداری که قبل از زایمان، اختیار (یعنی بیاختیاری ادراری یا مدفوعی ندارند) خود را دارند و پیشنهاد یک برنامه ساختارمند PFMT، میتواند از شروع بیاختیاری ادراری در اواخر بارداری و پس از زایمان پیشگیری کند. با این حال، هزینه-اثربخشی آن مشخص نیست. ممکن است رویکردهای جمعیتی (بررسی زنان پیش از زایمان بدون توجه به وضعیت توانایی نگهداری ادرار)، تأثیر کمتری بر بیاختیاری ادراری داشته باشد؛ اگرچه دلایل این امر روشن نیست. این عدم قطعیت وجود دارد که آیا یک رویکرد مبتنی بر جمعیت برای انجام PFMT پس از زایمان در کاهش بیاختیاری ادراری مؤثر است یا خیر. عدم قطعیتی که اثرات PFMT را به عنوان درمان برای بیاختیاری ادراری در زنان قبل و پس از زایمان احاطه کرده، با اثربخشی تثبیتشدهتر آن در زنان میانسال مغایرت دارد.
احتمال دارد که اثرات PFMT با رویکردهای پیشگیری و درمان هدفمند بهجای مخلوط و در گروههای خاصی از زنان، بتواند بیشتر شود. برای مثال بهطور فرضی، زنان دارای شاخص توده بدنی بالا در معرض خطر ابتلا به بیاختیاری ادراری قرار دارند. چنین عدم قطعیتهایی نیازمند آزمایش بیشتر است و درباره مدت تأثیر نیز دادههایی مورد نیاز هستند. برای افزایش درک از نحوه عملکرد آنها و اینکه برای چه کسانی کارایی دارد، باید جنبههای فیزیولوژیک و رفتاری برنامههای تمرینی برای هر دو گروه PFMT و شاهد و میزان انجام PFMT توسط زنان در هر گروه تشریح شده باشند.
دادههای کمی در مورد بیاختیاری مدفوعی یا هزینهها وجود دارد و این موضوع مهم است که هر دو در کارآزماییهای آینده گنجانده شوند. ضروری است که کارآزماییهای آینده از معیارهای معتبر کیفیت زندگی اختصاصی مرتبط با بیاختیاری برای هر دو بیاختیاری ادراری و مدفوعی استفاده کنند.