شیوع سوءتغذیه ناشی از بیماری در بیمارستانهای اروپای غربی حدود 30% تخمین زده شده است. در مورد این موضوع که آیا وضعیت تغذیهای ضعیف موجب پیامد بالینی ضعیفتر میشود یا اینکه آیا فقط با آن مرتبط است، هیچ توافقی وجود ندارد. هدف تمام اشکال حمایت تغذیهای، افزایش جذب مواد مغذی ضروری و بهبود پیامد بالینی است. مرورهای پیشین با توجه به اثرات حمایت تغذیهای، نتایج متضادی نشان دادهاند.
ارزیابی مزایا و معایب حمایت تغذیهای در مقابل عدم مداخله، درمان معمول یا دارونما در بزرگسالان بستریشده در بیمارستان در معرض خطر تغذیهای.
پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL) را در کتابخانه کاکرین (Cochrane library)، MEDLINE (Ovid SP)، Embase (Ovid SP)، LILACS (BIREME)، و Science Citation Index Expanded (Web of Science) جستوجو کردیم. ما همچنین پلتفرم بینالمللی ثبت کارآزماییهای بالینی سازمان جهانی بهداشت (www.who.int/ictrp)؛ ClinicalTrials.gov؛ Turning Research Into Practice (TRIP)؛ Google Scholar و BIOSIS، همچنین فهرست کتب مقالات مرور و فایلهای/مدارک شخصی را جستوجو کردیم. تمام جستوجوها تا فوریه 2016 بهروز هستند.
ما کارآزماییهای تصادفی و کنترل شده بالینی را صرف نظر از نوع انتشار، تاریخ انتشار و زبان، برای مقایسه حمایت تغذیهای در مقابل کنترل در بزرگسالان بستریشده در بیمارستان در معرض خطر تغذیه انتخاب کردیم. ما کارآزماییهای مربوط به ارزیابی حمایت تغذیهای غیر استاندارد را حذف کردیم/کنار گذاشتیم.
ما از روشهای متدولوژیکی استاندارد مورد انتظار کاکرین و گروه هپاتوبیلیاری کاکرین استفاده کردیم. ما برای ارزیابی خطرات خطای نظاممند (سوگیری) از حوزههای کارآزمایی استفاده کردیم. ما تحلیل متوالی کارآزمایی را برای خطرات خطاهای تصادفی انجام دادیم. ارزش P (P value ) 0.025 یا کمتر را از نظر آماری، معنیدار در نظر گرفتیم. ما از متدولوژی GRADE استفاده کردیم. پیامدهای اولیه ما مرگومیر به هر علت، عوارض جانبی جدی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بود.
ما 244 کارآزمایی بالینی تصادفیشده را با 28619 شرکتکننده انتخاب کردیم که معیارهای ورود را به مطالعه ما داشتند. ما تمام کارآزماییها را در معرض خطر بالای سوگیری (Bias) در نظر گرفتیم. دو کارآزمایی، یک سوم تمام شرکتکنندگان انتخابشده را دربرگرفتند. شرکتکنندگان انتخابشده با توجه به بیماری، ناهمگن بودند (20 تخصص مختلف پزشکی). مداخلات آزمایشی شامل تغذیه تزریقی (parenteral nutrition) (86 کارآزمایی)؛ تغذیه رودهای (enteral nutrition) (لوله تغذیه) (80 کارآزمایی)؛ حمایت تغذیهای دهانی (oral nutrition support) (55 کارآزمایی)؛ مداخله آزمایشی ترکیبی (mixed experimental intervention) (12 کارآزمایی)؛ حمایت تغذیهای عمومی (general nutrition support) (9 کارآزمایی)؛ و مواد غذایی غنیشده (fortified food) (2 کارآزمایی) بودند. مداخلات کنترل شامل درمان معمول (122 کارآزمایی)؛ عدم مداخله (107 کارآزمایی)؛ و دارونما (15 کارآزمایی) بودند. مداخله در 244/204 کارآزمایی، سه روز یا بیشتر ادامه یافت.
هیچ مدرکی مبنی بر تفاوت بین حمایت تغذیهای و کنترل مرگومیر در کوتاهمدت (پایان مداخله) یافت نشد. خطر مطلق، 3.8% در گروههای کنترل در مقایسه با 8.7% (1.7% تا 5.8%) در گروه مداخله، براساس نسبت خطر (RR): 0.94 بود (95% فاصله اطمینان (CI): 0.86 تا 1.03، 16/0 = P، 21758 شرکتکننده، 114 کارآزمایی، شواهد با کیفیت پائین). ما هیچ مدرکی مبنی بر تفاوت بین حمایت تغذیهای و کنترل مرگومیر در درازمدت نیافتیم (پایان دوره مداخله). خطر مطلق (absolute risk)، 2.13% در گروه کنترل در مقایسه با 2.12% (6.11% تا 13%) پیگیری مداخلات تغذیهای بر اساس RR: 0.93 بود (95% فاصله اطمینان (CI): 0.88 تا 0.99، 0.03 =P ، 23170 شرکتکننده، 127 کارآزمایی، شواهد با کیفیت پائین). تحلیل متوالی کارآزمایی نشان داد که ما فقط اطلاعات کافی را برای ارزیابی کاهش نسبت خطر حدودا 10% یا بیشتر را در اختیار داشتیم. کاهش نسبت خطر 10% یا بیشتر ممکن بود رد شود.
ما هیچ مدرکی را مبنی بر تفاوت بین حمایت تغذیهای و کنترل عوارض جانبی جدی کوتاهمدت نیافتیم. خطر مطلق، 9.9% در گروه کنترل در مقابل 2.9% (5.8% تا 10%)، تغذیه بر اساس RR: 0.93 بود (95% فاصله اطمینان (CI): 0.86 تا 1.01، 0.07 =P ، 22087 شرکتکننده، 123 کارآزمایی، شواهد با کیفیت پائین). در پیگیری طولانیمدت، کاهش خطر ابتلا به عوارض جانبی جدی، 5.1% بود، از 2.15% در گروه کنترل تا 8.13% (9.12% تا 14.7%) در گروه پیگیری حمایت تغذیهای بود (RR: 0.91؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.85 تا 0.97، 0.004 = P، 23413 شرکتکننده، 137 کارآزمایی، شواهد با کیفیت پائین). با این حال، تحلیلهای متوالی کارآزمایی نشان داد که فقط تنها اطلاعات کافی را برای ارزیابی کاهش نسبت خطر در حدود 10% یا بیشتر در اختیار داشتیم. کاهش نسبت خطر تا 10% یا بیشتر ممکن بود رد شود.
تحلیلهای متوالی کارآزمایی فقط در مورد تغذیه رودهای نشان داد که تغذیه رودهای ممکن است عوارض جانبی جدی را در انتهای دوره مداخه در افراد مبتلا به بیماریهای مختلف کاهش دهد. ما نتوانستیم تاثیر مثبتی از حمایت تغذیهای دهانی یا حمایت تغذیهای تزریقی بر مرگومیر به هر علت و عوارض جانبی جدی در هر زیرگروه بیابیم.
فقط 16 کارآزمایی، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت را ارزیابی کردند. ما یک متاآنالیز درباره دو کارآزمایی که نمره مفید EuroQoL را در پیگیری طولانیمدت گزارش کردند، انجام دادیم و شواهد با کیفیت بسیار پان را درباره اثرات حمایت تغذیهای بر کیفیت زندگی یافتیم (میانگین تفاوت (MD): 0.01 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.03 - تا 0.01؛ 3961 شرکتکننده، 2 کارآزمایی). تحلیلهای متوالی کارآزمایی نشان داد که ما برای تأیید یا رد اثرات بالینی مداخله مرتبط بر کیفیت زندگی، اطلاعات کافی نداشتیم.
حمایت تغذیهای ممکن است وزن را در پیگیری کوتاهمدت افزایش دهد (MD: 1.32 کیلوگرم؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.65 تا 2.00، 5445 شرکتکننده، 68 کارآزمایی، شواهد با کیفیت بسیار پائین).
در مورد اثرات حمایت تغذیهای بر مرگومیر و عوارض جانبی جدی، شواهدی با کیفیت پائین وجود دارد. بر اساس نتایج مرور ما، بهنظر نمیرسد که حمایت تغذیهای منجر به کاهش نسبت خطر حدودا 10% یا بیشتر در مرگومیر به هر علت یا عوارض جانبی جدی در پیگیری کوتاهمدت و طولانیمدت شود.
شواهدی با کیفیت بسیار پائین در مورد افزایش وزن با حمایت تغذیهای در پایان درمان در بزرگسالان بستریشده در بیمارستان که مشخص شده در معرض خطر تغذیهای هستند؛ وجود دارد. اثرات حمایت تغذیهای بر تمام پیامدهای باقیمانده، نامشخص است.
علیرغم جمعیت بالینی ناهمگن و خطر بالای سوگیری تمام کارآزماییهای انتخابشده، تحلیل ما نشانههای محدودی را از ناهمگنی آماری نشان داد. کارآزماییهای بیشتر ممکن است برای ارزیابی تغذیه رودهای (لوله تغذیه) برای گروههای بیماران مختلف ضروری باشد. کارآزماییهای آینده باید با خطرات پائین خطاهای نظاممند و خطرات پائین خطاهای تصادفی انجام شوند و همچنین باید کیفیت زندگی مرتبط با سلامت را ارزیابی کنند.