پیشینه
درد مزمن به دردی گفته میشود که بیش از زمان نرمال برای ترمیم نسج آسیبدیده که معمولا 12 هفته است، طول کشیده باشد و ناتوانی، اضطراب، افسردگی، مشکلات خواب، کیفیت پائین زندگی و هزینه مراقبت بهداشتی را دربرمیگیرد. درد مزمن شیوعی در حد 20% در میان بزرگسالان دارد.
تا مدتها، تنها درمانی که برای درد مزمن توصیه میشد، استراحت و عدم فعالیت بود. هرچند، ورزش ممکن است برای کاهش شدت درد مزمن مفید باشد، همانطور که در کل برای بهبود سلامت فیزیکی و روانی و عملکرد فیزیکی سودمند است.
عملکرد فیزیکی و برنامههای ورزشی بهطور فزاینده و در سیستمهای بهداشتی مختلف و در شرایط مختلفی که درد مزمن ایجاد میکنند، توصیه میشوند. بنابراین مهم است که در این مرحله تاثیر این برنامهها و بیخطر بودن آنها اثبات و علاوه بر این، فاکتورهای مهمی که باعث موفقیت یا عدم موفقیت آنها میشود نیز شناسایی شود.
اهداف
هدف این مطالعه، ارزیابی اجمالی مطالعات مروری کاکرین درباره بزرگسالان مبتلا به درد مزمن است تا مشخص شود: 1) تاثیر فعالیتهای فیزیکی مختلف و مداخلات ورزشی در کاهش شدت درد و تاثیر آن بر عملکرد، کیفیت زندگی و استفاده از مراقبتهای بهداشتی و 2) شواهدی برای هر عارضه جانبی یا آسیبی که به فعالیت فیزیکی و مداخلات ورزشی مربوط باشد.
روش های جستجو
ما در پایگاه اطلاعاتی مطالعات مروری ساختارمند در کاکرین (CDSR ؛Cochrane Database of Systematic Reviews)، در کتابخانه کاکرین (Cochrane Library)؛ (شماره 1؛2016) برای یافتن کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشدهای (RCT ؛Randomised Controlled Trials) که به موضوع مرتبط بودند، جستوجو کردیم و پروتکلها را در صورت انتشار کامل مقاله مطالعه مروری تا تاریخ 21 مارچ 2016 ردیابی کردیم. ما کیفیت روششناسی مطالعات را به کمک ابزار AMSTAR مورد ارزیابی قرار دادیم و همچنین بر اساس کیفیت شواهد برای هر موقعیت دردناک، برای تجزیه و تحلیل دادهها برنامهریزی کردیم. ما دادهها را براین اساس استخراج کردیم: 1) خودگزارشدهی شدت درد، 2) عملکرد فیزیکی (که بر اساس ارزیابی عینی و ذهنی فرد بود)، 3) عملکرد روانی، 4)کیفیت زندگی، 5) تبعیت از مداخلهای که تجویز شده، 6) کمک گرفتن از مراقب/پرستار، 7) عوارض جانبی و 8) مرگ.
بهعلت محدودیت دادههای در دسترس، ما نتوانستیم مستقیما مداخلات را مقایسه و تجزیه و تحلیل کنیم و فقط به گزارش کیفی مدارک اکتفا کردیم.
معیارهای انتخاب
گردآوری و تحلیل دادهها
نتایج اصلی
ما 21 مطالعه مروری را که 381 مطالعه و 37143 شرکت کننده را دربر میگرفتند، به مطالعه وارد کردیم. از میان اینها، 264 مطالعه (با 19642 شرکت کننده ) ورزش را در برابر عدم ورزش یا کمترین مداخله، در بزرگسالانی که درد مزمن داشتند آزموده و از تجزیه و تحلیل کیفی استفاده کرده بودند.
شرایطی که دردناک درنظر گرفته شده بود شامل آرتریت روماتوئید، استئوآرتریت، فیبرومیالژیا، کمردرد، لنگی متناوب، دیسمنوره، اختلال مکانیکی گردن، ضربه به کانال نخاعی، سندرم پس از فلج اطفال و درد پاتلافمورال بود. هیچکدام از مطالعات «درد مزمن» یا «درد منتشر مزمن» را نه بهصورت یک عنوان کلی و نه به عنوان یک موضوع خاص مطرح نکرده بودند. مداخلات انجام شده شامل، ایروبیک، ورزشهای کششی، انعطافی، افزایش محدوده حرکتی وانواع تمرینهای تعادلی مانند یوگا، پیلاتس و تایچی میشدند. مطالعات مروری به خوبی دستهبندی و با کمک AMSTAR قابل گزارشدهی شدند. به این صورت که فقط مطالعاتی مورد بررسی قرار گرفتند که خطر سوگیری (Bias) قابل قبولی داشتند. هر چند، کیفیت شواهد، بهخاطر تعداد شرکت کنندگان، (بیشتر مطالعات در کل کمتر از 50 شرکت کننده داشتند)، طول مدت مداخله و پیگیری (به ندرت بین 3 تا 6 ماه)، پائین بود. ما نتایج مطالعات مرتبطی را که مناسب بودند یکپارچه کردیم، هر چند نتایج باید با توجه به کیفیت پائین شواهد با احتیاط تفسیر میشدند.
شدت درد: بعضی مطالعات مروری نتایج مثبتی را برای ورزش گزارش کرده بودند: فقط 3 مطالعه مروری بودند که گزارش کرده بودند ورزش با شدت درد از نظر آماری رابطه معناداری ندارد و در کل تغییری در میزان درد ایجاد نمیکند. هرچند نتایج حاصل از مداخلات و پیگیریها، متناقض بود. بهطور مثال، ورزش درنمرات خودگزارشدهی درد در هیچیک از نشانهها موثر نبود (نه مثبت و نه منفی).
عملکرد فیزیکی: معمولترین چیزی که گزارش شده بود و اندازهگیری شده بود عملکرد فیزیکی بود که بهطور معنادار بر اساس نتایج بهدست آمده از مداخلات در 14 مطالعه مروری، بهبود یافته بود. اگرچه از نظر آماری فقط میزان تاثیر کم تا متوسط گزارش شده بود (فقط یک مطالعه مروری میزان اثر را بزرگ گزارش کرده بود).
عملکرد روانی و کیفیت زندگی: نتایج متفاوت بود: برخی نتایج بهبود را در نتیجه ورزش گزارش کرده بودند( عموما میزان اثر کم تا متوسط، با 2 مطالعه مروری که اثر زیادی برای افزایش کیفیت زندگی گزارش کرده بودند)، اما برخی دیگر نشان داده بودند که بین گروهها تفاوتی وجود نداشت. هیچ مطالعهای اثر منفی را در نتیجه ورزش نشان نداد.
تبعیت از مداخله تجویز شده: در هیچ مطالعهای قابل اندازهگیری نبود. هرچند خطر ترک مطالعه را در گروه ورزش کننده، اندکی بالا برده بود ( 82.8 از 1000 شرکت کننده در گروه ورزش کننده در برابر 81 از 1000 شرکت کننده در گروهی که ورزش نمیکردند)، اما این تفاوت از نظر آماری معنادار نبود.
استفاده از مراقب/پرستار: در هیچ مطالعهای گزارش نشده بود.
عوارض جانبی، احتمال آسیب و مرگ: فقط 25% از مطالعات وارد شده، (در میان 18 مطالعه مروری) فعالانه عوارض جانبی را بررسی کرده بودند. بر اساس شواهد موجود، بیشترین عارضه جانبی، سختی و درد عضلات بود که بعد از چند هفته از مداخله ایجاد میشد. فقط یک مطالعه مروری مرگ را جدای از دیگر عوارض جانبی گزارش کرده بود: مداخله از مرگ پیشگیری کرد (بر اساس شواهد موجود)، گرچه این ادعا پشتوانه آماری محکمی نداشت.
نتیجهگیریهای نویسندگان
تحقیقاتی که اثر فعالیت فیزیکی و ورزش را بر درد مزمن بررسی کرده بودند کیفیت پائینی داشتند. این بیشتر به علت کم بودن تعداد نمونهها و ضعیف بودن مطالعات بود. برخی مطالعات به مقدار کافی از مداخلات استفاده کرده بودند اما پیگیری کافی نداشتند و بهغیر از 6 مطالعه، پیگیریها به کمتر از یک سال محدود شده بود.
اثرات مطلوبی بر کاهش شدت درد و بهبود عملکرد فیزیکی مشاهده شد اما این اثرات اغلب کم تا متوسط بودند و در تمام مطالعات وجود نداشتند. نتایج مختلفی در مورد عملکرد روانی و کیفیت زندگی گزارش شد.
بر اساس شواهد موجود، فعالیت فیزیکی و ورزش، مداخلهای است که با کمترین عارضه جانبی باعث بهبود شدت درد و عملکرد فیزیکی و کیفیت زندگی میشود. گرچه مطالعات آینده که باید بر افزایش تعداد شرکت کنندگان، استفاده از شرکت کنندگانی که در طیف مرزی شدت درد و طولانی کردن، هم مدت مداخله و هم مدت پیگیری، متمرکز باشند، مورد نیاز است.
خلاصه به زبان ساده
فعالیت فیزیکی و ورزش برای درد مزمن در بزرگسالان –یک بررسی اجمالی در مقالات مطالعه مروری کاکرین.
پیشینه
درد مزمن (طولانیمدت) دردی است که بیش از زمان نرمال برای بهبود، طول کشیده باشد. معمولا این درد حداقل حدود 3 ماه به طول میانجامد. درد مزمن، مشکلات بسیاری ایجاد میکند یعنی علاوه بر خود درد، خستگی، اضطراب، افسردگی وکیفیت پائین زندگی را شامل میشود.
در گذشته، به مردم مبتلا به درد مزمن، استراحت توصیه میشد. هرچند امروزه توصیه عمومی، فعال ماندن است (خواه به طور مستقیم بر درد اثر بگذارد و خواه بر مشکلات مرتبط با درد موثر باشد). بنابراین، تحقیقات در تلاشند که تاثیر فعالیت فیزیکی را بر افرادی که درد مزمن دارند بررسی کنند.
این بررسی اجمالی با هدف تجزیه و تحلیل مطالعات مروری منتشر شده توسط کاکرین که نگاهی بر تاثیر فعالیت فیزیکی و ورزش بر انواع درد مزمن داشتهاند، انجام شده است. شرایطی که درد مزمن ایجاد میکنند، شامل آرتریت، درد کمر و گردن، و درد زمان عادت ماهانه میشوند.
نتایج کلیدی و کیفیت شواهد
در ژانویه 2016، ما 21 مطالعه مروری کاکرین را که شامل 10 تشخیص مختلف (استئوآرتریت، آرتریت روماتوئید، فیبرومیالژیا، کمردرد، لنگی متناوب، ضربه به کانال نخاعی، سندرم پس از فلج اطفال درد کشککی رانی) میشد، شناسایی کردیم. فعالیت فیزیکی یا برنامه ورزشی که در این کارآزماییها بهکار رفته بود و از نطر فرکانس و شدت و نوع متفاوت بود، در زمین یا آب انجام میشد و شامل فعالیتهای کششی، استقامتی، انعطافپذیری و محدوده حرکت و فعالیت عضلانی میشد.
کیفیت شواهد پائین بود که بیشتر به دلیل تعداد کم شرکت کنندگان مبتلا به درد مزمن در هر مطالعه مروری بود. ایدهآل است که در هر مطالعه صدها فرد در هر گروه قرار داده شوند در حالی که در بیشتر مطالعاتی که در این مطالعات مروری وجود داشتند، کمتر از 50 شرکت کننده در کل، وجود داشتند.
شواهدی وجود داشت که نشان میداد فعالیت فیزیکی شدت درد را کاهش میدهد، عملکرد فیزیکی را بهبود میبخشد و اثرات متفاوتی بر عملکرد روانی و کیفیت زندگی میگذارد، هرچند این نتایج در همه مطالعات یافت نشد. این تناقض ممکن است به علت کیفیت مطالعات یا بهعلت تلفیق انواع مختلف فعالیت فیزیکی بررسی شده، در این مطالعات باشد. علاوه بر این، شرکتکنندگان عمدتا درد خفیف تا متوسط داشتند نه درد متوسط تا شدید.
بحث و نتیجهگیری
بر اساس شواهد موجود، (فقط 25% از مطالعات وارد شده امکان آسیب یا جراحت ناشی از مداخله را گزارش کرده بودند) فعالیت فیزیکی باعث آسیب نمیشود. سفتی عضلات که برخی اوقات هنگام شروع ورزش جدید ایجاد میشود، هنگامی که فرد با فعالیت جدید تطبیق پیدا میکند، فروکش پیدا میکند. در نتیجه فعالیت فیزیکی در کل قابل پذیرش است و نامحتمل است که باعث آسیب در افراد مبتلا به درد مزمن شود. مطالعات آینده با تاکید بر افزایش تعداد شرکتکنندگان و در نظر گرفتن طیف شدت درد (بیشتر افراد با درد شدیدتر) و طولانی کردن، هم مدت مداخلات و هم مدت پیگیری، مورد نیاز است. این درد ماهیتا مزمن است و بنابراین مداخله طولانی مدتتر با دوره طولانیتر بهبود یا پیگیری ممکن است موثرتر واقع شود.