پیشینه
افرادی که مبتلا به بیماری مزمن کلیه (CKD) هستند، دچار طیفی از نشانهها میشوند و غالبا کوموربیدیتیهای پیچیده (complex) دارند. بسیاری از مداخلات فارماکولوژیکال برای افراد مبتلا به بیماری مزمن کلیه عوارض جانبی شناختهشدهای دارند. طب سوزنی بهطور وسیعی برای مدیریت نشانهها در بیماران با بیماری مزمن کلیه و دیگر بیماریهای نیازمند مراقبتهای تسکینی استفاده میشود. اما ایمنی و اثربخشی طب سوزنی برای افراد با CKD عمدتا ناشناخته باقیمانده است.
اهداف
هدف ما در این مطالعه مروری، ارزیابی مزایا و مضرات طب سوزنی، الکترو - طب سوزنی (electro-acupuncture)، طب فشاری (acupressure)؛ moxibustion و دیگر مداخلات مربوط به طب سوزنی (فقط طب سوزنی یا طب سوزنی در ترکیب با دیگر مداخلات مربوط به آن) برای مدیریت نشانهها در CKD بود. مخصوصا برنامهریزی ما به نحوی بود که طب سوزنی و دیگر مداخلات مربوط به آن با پزشکی رایج، مداخلات غیر فارماکولوژیکال و مراقبتهای معمول برای مدیریت نشانهها در CKD مقایسه شود.
روش های جستجو
ما مرکز ثبت تخصصی کلیه و پیوند در کاکرین (Cochrane Kidney and Transplant Specialised Register) را تا 26 ژانویه 2016 جستوجو کردیم و این کار را از طریق تماس با متخصص اطلاعات با استفاده از جستوجوی واژگان مربوط به این مطالعه مروری انجام دادیم. ما همچنین پایگاه اطلاعاتی پزشکی کشور کره (شامل اطلاعات مطالعات کرهای، DBPIA، موسسه اطلاعات علم و تکنولوژی کره، مرکز اطلاعات پژوهشی برای پایگاه اطلاعاتی سلامت، KoreaMed، کتابخانه ملی مجلس (National Assembly Library) و پایگاه اطلاعاتی چینی (شامل China Academic Journal) را جستوجو کردیم.
معیارهای انتخاب
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCT ؛Randomised Controlled Trials) و شبهتصادفیسازی را ا نتخاب کردیم. در این کارآزماییها اثرات طب سوزنی و مداخلات مربوط به تحریک نقطهای با داخلکردن سوزن یا بدون آن که شامل شش دوره یا بیشتر در بزرگسالان مبتلا به CKD مرحله 3 تا 5 بود، بدون توجه به زبان و نوع انتشار بررسی شده بود. ما مطالعاتی را که از پزشکی گیاهی استفاده کرده بودند یا مداخلات با همدیگر بهطور غیر یکسان در میان گروههای مطالعه تجویز شده بود، از این مطالعه مروری کنار گذاشتیم.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده به طور مستقل دادهها را استخراج و خطر سوگیری (Bias) را ارزیابی کردند. ما میانگین تفاوت (DM) یا میانگین تفاوت استاندارد (SDM) را با 95% فاصله اطمینان (CI) برای پیامدهای پیوسته و خطر نسبی (RR) را برای پیامدهای دوتایی محاسبه کردیم. پیامدهای اولیه، تغییرات در درد و افسردگی و رخداد عوارض جانبی جدی بود.
نتایج اصلی
ما 24 مطالعه را که شامل 1787 شرکتکننده بود لحاظ کردیم. این مطالعات انواع گوناگونی را از طب سوزنی و مداخلات وابسته به آن گزارش کرده بودند که شامل این موارد میشد: طب سوزنی دستی و طب فشاری، طب فشاری گوش (ear acupressure)، تحریک نقطهای طب سوزنی الکتریکال ترانس کوتانئوس، رادیاسیون far-infrared روی نقاط طب سوزنی و moxibustion غیرمستقیم. مراحل CKD شامل مراحل 3 و 4 پیشدیالیز و بیماری کلیوی مرحله انتهایی با همودیالیز یا دیالیز صفاقی بود. هیچ یک از مطالعات انتخابشده پیامد درد را ارزیابی نکرده بودند و در هیچ یک به لحاظ صوری رخداد عوارض جانبی جدی نشان داده نشده بود. البته در سه مطالعه مرگ سه شرکتکننده و سه بستری در بیمارستان به عنوان دلایل فرسایشی (attrition) گزارش شده بود. در سه مطالعه نیز آسیبها و مضرات خفیف مربوط به طب سوزنی گزارش شده بود. در باقی مطالعات اگر هم چنین عوارضی رخ داده بود، گزارشی از آنها وجود نداشت. ارزیابی همه مطالعات نشان داد که در خطر سوگیری بالا یا نامشخص به لحاظ تخصیص پنهان (allocation concealment) قرار دارند. در17 مطالعه گزارشی از سنجش پیامدها فقط برای دو ماه وجود داشت. مقایسه مراقبت معمول با طب فشاری دستی با شواهد خیلی پائینی نشان میدهد که طب فشاری دستی موجب کاهش موارد زیر شده است: نمرات پرسشنامه «بک» مربوط به افسردگی (نمرات از 0 تا 63) (3 مطالعه؛28 شرکت کننده؛ MD: 4.29 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.11 - تا 7.48 - ؛ I2 = 0%)، معیار خستگی بازبینی شده Piper (مقیاس از 0 تا 10) (3 مطالعه؛ 128 شرکت کننده؛ MD: 1.19 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.60 - تا 1.77 - ؛ I2 = 0%) و شاخص کیفیت خواب پیتزبورگ (مقیاس از 0 تا 21) (4 مطالعه؛ 180 شرکتکننده؛ MD: 2.46 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.69 - تا 4.23 - ؛ I2 = 50%). ما قادر نبودیم متاآنالیز (meta-analysis) بیشتری انجام دهیم. دلیل آن اندک بودن دادهها و مشکلات همراه با ناهمگونی بالینی مانند مداخلات گوناگون، مقایسهها و زمانهای سنجش مختلف بود.
نتیجهگیریهای نویسندگان
شواهد با کیفیت خیلی پائینی از اثرات کوتاهمدت طب فشاری دستی وجود دارد. براساس این شواهد، طب فشاری دستی میتواند مداخله کمکی برای خستگی، افسردگی، اختلالات خواب و خارشهای اورمیک در بیماران تحت همودیالیز منظم باشد. اندک بودن شواهد نشان میدهد که شواهد کمی از اثرات انواع دیگر طب سوزنی برای پیامدهای دیگر مانند درد، در بیماران با مراحل دیگر CKD وجود دارد. خطر کلی بالا یا نامشخص سوگیری، اعتبار مزایای گزارششده طب سوزنی را تخریب میکند و اثرات تخمین شده را غیرقطعی میسازد. گزارش ناکامل از مضرات مربوط به طب سوزنی اجازه نمیدهد تا ما ایمنی طب سوزنی و مداخلات مربوط به آن را ارزیابی کنیم. مطالعات بیشتری نیاز است تا ایمنی و اثربخشی طب سوزنی برای درد و دیگر نشانههای شایع در بیماران با CKD و افراد تحت دیالیز بررسی شود.
خلاصه به زبان ساده
طب سوزنی و مداخلات مربوط به آن برای مدیریت نشانههای بیماری مزمن کلیه
پیشینه
بیماران با بیماری مزمن کلیه نشانههای روانشناختی و فیزیکی مختلفی دارند، اما گزینههای درمانی محدود هستند. دلیل آن، کاهش فانکشن کلیه و مشکلات سلامت مزمن این بیماران است. طب سوزنی به طور وسیعی برای درمان نشانههای شایع مانند درد، خستگی یا خلق افسرده در بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن استفاده میشود. هدف این مطالعه مروری، ارزیابی شواهد موجود و نقش بالقوه طب سوزنی برای بیماران با بیماری مزمن کلیه بود.
ویژگیهای مطالعه
ما منابع مربوط را تا ژانویه 2016 جستوجو و 24 مطالعه را با 1787 شرکت کننده تجزیه و تحلیل کردیم. از این مطالعات، فقط دادههای 7 مطالعه میتوانست برای تجزیه و تحلیل، ادغام و ترکیب شود. مطالعات گزارش کرده بودند که طب فشاری دستی وقتی به عنوان درمان کمکی همراه با مراقبتهای معمول در بیماران با همودیالیز نگهدارنده و پیوسته به مدت 4 هفته (4 هفته از پایه) استفاده شود، خستگی، افسردگی و اختلالات خواب را بهبود میبخشد. در هیچ کدام از مطالعات درد ارزیابی نشده بود و در اکثر مطالعات وقوع عوارض جانبی طب سوزنی گزارش نشده بود.
نتایج اصلی
به طور کلی، ما درباره موثربودن طب سوزنی برای مدیریت نشانههای CKD شواهد با کیفیت پائینی یافتیم. طب فشاری دستی در ترکیب با مراقبتهای معمول میتواند در از بین بردن کوتاهمدت نشانههایی مانند خلق افسرده، خستگی و اختلالات خواب در بیماران با همودیالیز موثر باشد. یافتههای این مطالعه مروری نمیتواند مزایای تکنیکهای طب سوزنی دیگر را در بیماران با CKD حمایت کند. چون مطالعات قابل اعتماد کمی وجود دارد. درد یک وضعیت شایع در بیماران مبتلا به CKD است. بنابراین نقش بالقوه طب سوزنی برای کنترل درد در بیماران با CKD نیازمند مطالعات بیشتر است. پزشکان باید به دقت ایمنی طب سوزنی را در بیماران با CKD پایش کنند مگر اینکه شواهد قوی و محکمی، ایمنی این مداخلات را در بیماران مبتلا به CKD حمایت کنند.
کیفیت شواهد
همه مطالعات در خطر بالا یا نامشخص سوگیری قرار داشتند، خصوصا از لحاظ انتخاب شرکتکنندگان و گزارش پیامدهای انتخاب شده. این نکته اعتبار مطالعات را زیر سوال میبرد.