جلد 2016 -                   جلد 2016 - صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

MA Youssef, Selma Mourad. Volume expanders for the prevention of ovarian hyperstimulation syndrome. 3 2016; 2016
URL: http://cochrane.ir/article-1-660-fa.html
پیشینه
سندرم تحریک بیش از حد تخمدان‌ (OHSS ؛Ovarian hyperstimulation syndrome) یک عارضه بالقوه کشنده و جدی ناشی از تحریک تخمدان‌ها است که 14-1% از تمامی لقاح‌های مصنوعی خارج رحمی (IVF ؛in vitro fertilisation) یا تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم (intracytoplasmic sperm injection) را تحت تاثیر قرار می‌دهد. تعدادی از مطالعات بالینی با نتایج متعارض، استفاده از افزایش‌دهنده‌های پلاسما (plasma expanders) از جمله آلبومین (albumin)، هیدروکسی اتیل استارچ (HES ؛hydroxyethyl starch)، مانیتول (mannitol)، پلی‌ژلین (polygeline) و دکستران (dextran) را به عنوان یک مداخله محتمل برای پیشگیری از سندرم تحریک بیش از حد تخمدان‌ گزارش کرده‌اند. زنان با سطح بسیار بالایی از استرادیول (estradiol)، تعداد بالای فولیکول‌ها (follicles) یا اووسیت‌های بازیابی شده (oocytes retrieved) و نیز زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک (PCOS ؛polycystic ovary syndrome) منحصراً در معرض خطر بالایی از ابتلا به سندرم تحریک بیش از حد تخمدان‌ قرار دارند. امروزه افزایش‌دهنده‌های پلاسما در درمان تحریک بیش از حد تخمدان‌ به صورت رایج مورد استفاده قرار نمی‌گیرند. زیرا شواهد بالینی مبنی بر اثربخشی آن‌ها به دلیل بروز کم (low) سندرم تحریک بیش از حد تخمدان‌ متوسط و حاد و معرفی همزمان رویکردهای تحریک‌ خفیف (mild)، پروتکل‌های آنتاگونیست هورمون آزادکننده گنادوتروپین (gonadotropin-releasing hormone (GnRH) antagonist protocols) و استراتژی فریز (freeze-all) برای پیشگیری از سندرم تحریک بیش از حد تخمدان محدود و پراکنده باقی مانده است.
اهداف
بررسی اثربخشی و ایمنی به کارگیری افزایش دهنده‌های حجم پلاسما برای پیشگیری از سندرم تحریک بیش از حد تخمدان‌ متوسط و حاد در زنان با خطر بالا که تحت چرخه‌های درمان لقاح خارج رحمی یا تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم قرار می‌گیرند.
روش های جستجو
ما تا سپتامبر 2015، در پایگاه‌های اطلاعاتی شامل پایگاه ثبت تخصصی کارآزمایی‌های کنترل شده گروه زنان و باروری در کاکرین (Cochrane Gynaecology and Fertility Group Specialised Register of controlled trials)، پایگاه ثبت مرکزی کارآزمایی‌های کنترل شده کاکرین (CENTRAL)؛ MEDLINE؛ Embase و پایگاه‌های ثبت کارآزمایی به جست‌وجو پرداختیم؛ از آن‌جایی که بازوهای مقایسه جدید وارد این پژوهش شدند، هیچ نوع محدودیتی به لحاظ زمانی اعمال نشد. فهرست منابع منتشر شده مرتبط نیز مورد جست‌وجو قرار گرفتند. ما تلاش کردیم برای تدارک یا شفاف‌سازی داده‌های غیرشفاف به دست آمده از کارآزمایی یا چکیده گزارش‌ها با نویسندگان آن‌ها تماس برقرار کنیم.
معیارهای انتخاب
ما کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده (RCT ؛Randomised Controlled Trial) را که به مقایسه افزایش دهنده‌های حجم پلاسما در مقابل «پلاسبو» یا «عدم درمان» برای پیشگیری از بروز سندرم تحریک بیش از حد تخمدان در زنان با خطر بالای ابتلا به تحریک بیش از حد تخمدان به عنوان بخشی از هر یک از انواع تکنیک‌های باروری کمکی پرداخته بودند، وارد مطالعه مروری کردیم.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
2 نویسنده مطالعه مروری به صورت مستقل به انتخاب مطالعات، ارزیابی خطر سوگیری (Bias) و استخراج داده‌های مرتبط پرداختند. پیامد اولیه مطالعه مروری «بروز سندرم تحریک بیش از حد تخمدان متوسط یا حاد» بود. سایر پیامدها عبارت بودند از «تولد زنده»، «بارداری» و «عوارض جانبی». ما برای محاسبه نسبت شانس بروز پِتو تجمعی (OR ؛pooled Peto odds ratios) و 95% فواصل اطمینان (CI) برای هر یک از مداخلات، داده‌ها را ترکیب کردیم. ناهمگونی آماری با استفاده از آماره I2 ارزیابی شد. ما کیفیت کلی شواهد برای هر یک از مقایسه‌ها را با استفاده از روش‌ GRADE مورد ارزیابی قرار دادیم.
نتایج اصلی
ما 9 RCT (شامل 1867 زن) را که به مقایسه آلبومین انسانی (7 RCT) یا هیدروکسی اتیل استارچ (2 RCT) یا مانیتول (1 RCT) در مقابل پلاسبو یا عدم درمان برای پیشگیری از بروز سندرم تحریک بیش از حد تخمدان‌ پرداخته بودند، وارد مطالعه مروری کردیم. کیفیت شواهد در رابطه با تمامی مقایسه‌ها بسیار پائین تا متوسط بود. محدودیت‌های اصلی عبارت بودند از: عدم دقت، گزارش‌دهی ضعیف روش‌های مطالعه و ناکامی در ارزیابی کور پیامد.
شواهدی وجود داشت که نشان می‌داد آلبومین داخل وریدی (intravenous albumin) بر سندرم تحریک بیش از حد تخمدان‌ دارای اثر مفید است، اگرچه ناهمگونی آماری قابل توجه بود (OR بروز پِتو: 0.67؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.95 تا 0.47؛ 7 مطالعه؛ 1452 زن با خطر بالا؛ I2 = 69%؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). این نتیجه نشان می‌دهد که اگر نرخ بروز سندم تحریک بیش از حد تخمدان متوسط یا حاد بدون درمان 12% باشد، آن‌گاه این نرخ در مورد استفاده از آلبومین داخل وریدی حدود 9% (12 - 6%) خواهد بود. با وجود این، شواهد مبنی بر اثر مخرب روی نرخ‌های بارداری وجود داشت (OR بروز پِتو: 0.72؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.94 تا 0.55؛ I2 = 42%؛ 7 مطالعه؛ 1069 زن با خطر بالا؛ شواهد با کیفیت متوسط). این نتیجه نشان می‌دهد که اگر احتمال بارداری بدون درمان 40% باشد، آن‌گاه این احتمال در مورد استفاده از آلبومین حدود 32% (38-27%) خواهد بود.
شواهدی وجود داشت که نشان می‌داد هیدروکسی اتیل استارچ روی سندرم تحریک بیش از حد تخمدان‌ دارای اثر مفید است (OR بروز پِتو: 0.27؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.59 تا 0.12؛ I2 = 0%؛ 2 مطالعه؛ 272 زن؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). این نتیجه نشان می‌دهد که اگر نرخ ابتلا به سندرم تحریک بیش از حد تخمدان‌ متوسط یا حاد بدون درمان 16% باشد، آنگاه این نرخ در مورد استفاده از هیدروکسی اتیل استارچ حدود 5% (10 - 2%) خواهد بود. هیچ شواهدی مبنی بر اثرگذاری هیدروکسی اتیل استارچ بر نرخ‌های بارداری وجود نداشت (OR بروز پِتو: 1.20؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 2.93 تا 0.49؛ 1 مطالعه؛ 168 زن؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین).
شواهدی وجود داشت که نشان می‌داد مانیتول روی سندرم تحریک بیش از حد تخمدان‌ دارای اثر مفید است (OR پِتو: 0.38؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.64 تا 0.22؛ 1 مطالعه؛ 226 زن مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک؛ شواهد با کیفت پائین). این بدان معنا است که اگر خطر بروز سندرم تحریک بیش از حد تخمدان متوسط یا حاد بدون درمان 52% باشد، آنگاه این خطر در مورد استفاده از مانیتول حدود 29% (41 - 19%) خواهد بود. هیچ شواهدی مبنی بر اثرگذاری مانیتول روی نرخ‌های بارداری وجود نداشت (OR بروز پِتو: 0.85؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.55 تا 0.47؛ 1 مطالعه؛ 226 زن؛ شواهد با کیفیت پائین).
نرخ‌های تولد زنده در هیچ یک از مطالعات گزارش نشده بودند. به نظر می‌رسید بروز عوارض جانبی شایع نبوده است، اما برای هر نوع نتیجه‌گیری قطعی، بسیار ضعیف گزارش شده بودند.
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
شواهد نشان می‌دهند که افزایش‌دهنده‌های پلاسما که در این مطالعه مروری مورد ارزیابی قرار گرفتند (شامل آلبومین انسانی، هیدروکسی اتیل استارچ و مانیتول) نرخ‌های بروز سندرم تحریک بیش از حد تخمدان متوسط و حاد را در زنان با خطر بالا کاهش می‌دهند. به نظر می‌رسید که بروز عوارض جانبی شایع نبوده، اما برای هر نوع نتیجه‌گیری قطعی، بسیار ضعیف گزارش شده بودند. هیچ داده‌ای درباره تولد زنده وجود نداشت. با وجود این، شواهدی مبنی بر کاهش نرخ‌های بارداری در موارد استفاده از آلبومین انسانی وجود داشت. در حالی که شواهدی مبنی بر وجود هر نوع اثرگذاری بر نرخ‌های بارداری در موارد استفاده از هیدروکسی اتیل استارچ یا مانیتول وجود نداشت، شواهد موجود مبنی بر اثربخشی بر پایه تعداد بسیار محدودی از کارآزمایی‌هایی قرار داشت که قبل از توصیه به بررسی آن‌ها برای استفاده روتین در عرصه بالینی، باید در کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده بیشتر و بزرگ‌تری مورد تاکید قرار گیرند.
خلاصه به زبان ساده
افزایش‌دهنده‌های پلاسمای داخل وریدی برای پیشگیری از سندرم تحریک بیش از حد تخمدان‌
سوال مطالعه مروری
پژوهشگران در سازمان همکاری کاکرین به مرور شواهد مربوط به انواع مختلف افزایش‌دهنده‌های حجم پلاسما (volume expanders) در زنان در معرض خطر بالای ابتلا به سندرم تحریک بیش از حد تخمدان (OHSS) که به عنوان بخشی از هر یک از انواع تکنیک‌های کمک‌باروری (ART ؛assisted reproductive technique) تحت روش تحریک بیش از حد تخمدان قرار می‌گیرند، پرداختند. زنان دارای سطح بالای استرادیول (estradiol)، تعداد زیاد فولیکول (follicles) یا اووسیت‌های بازیابی شده (oocytes retrieved) و زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک (PCOS ؛polycystic ovary syndrome) منحصراً در معرض خطر بالای ابتلا به سندرم تحریک بیش از حد تخمدان قرار دارند.

پیشینه
سندرم تحریک بیش از حد تخمدان‌ یک عارضه جدی مبنی بر تحریک تخمدان است که تا حداکثر 14% از چرخه‌های تکنولوژی‌ باروری کمکی (ART) را تحت تاثیر قرار می‌دهد. در این حالت تخمدان‌ها متورم شده و به دنبال تحریک بیش از حد هورمونی، مایع درون رگ‌های خونی به داخل فضای خارج سلولی راه پیدا می‌کند. این اتفاق می‌تواند منجر به نفخ ناحیه شکمی (abdominal bloating)، ایجاد لخته‌های خونی (ترومبوزیس (thrombosis)) و کاهش پرفیوژن (reduced perfusion) ارگان‌های حیاتی همچون کلیه‌ها و کبد شوند. تعدادی از مطالعات بالینی استفاده از مایعات داخل وریدی از جمله آلبومین (albumin) و هیدروکسی اتیل استارچ (HES ؛hydroxyethyl starch) را به عنوان راه‌های محتمل پیشگیری از سندرم تحریک بیش از حد تخمدان‌ گزارش کرده‌اند.

ویژگی‌های مطالعه
ما 9 کارآزمایی تصادفی‌سازی و کنترل‌شده (RCTs ؛Randomised Controlled Trial) را به دست آوردیم که به مقایسه استفاده از افزایش دهنده‌های حجم پلاسما (شامل آلبومین، هیدروکسی اتیل استارچ و مانیتول) برای پیشگیری از بروز سندرم تحریک بیش از حد تخمدان متوسط و حاد پرداخته بودند. گروه کنترل تحت درمان با پلاسبو قرار گرفته یا هیچ درمانی دریافت نکردند. این مطالعه 1867 نفر از زنان را با خطر بالای ابتلا به سندرم تحریک بیش از حد تخمدان دربرگرفت. این شواهد تا سپتامبر 2015 بروز هستند.

نتایج اصلی
شواهد نشان داد که افزایش دهنده‌های پلاسبو (شامل آلبومین انسانی، هیدروکسی اتیل استارچ و مانیتول) نرخ‌های بروز سندرم تحریک بیش از حد تخمدان متوسط و حاد را در زنان با خطر بالا کاهش می‌دهند.
اگر نرخ بروز سندرم تحریک بیش از حد تخمدان بدون دریافت درمان 12% باشد، آن‌گاه این نرخ در مورد استفاده از آلبومین داخل وریدی حدود 9% (12 - 6%) خواهد بود. اگر نرخ بروز سندرم تحریک بیش از حد تخمدان بدون دریافت درمان 16% باشد، آن‌گاه این نرخ در مورد استفاده از هیدروکسی اتیل استارچ حدود 5% (10 - 2%) خواهد بود. و اگر نرخ بروز سندرم تحریک بیش از حد تخمدان بدون دریافت درمان 52% باشد، آن‌گاه این نرخ در مورد استفاده از مانیتول حدود 29% (41 - 19%) خواهد بود.
به نظر می‌رسید بروز عوارض جانبی شایع نبوده، اما برای هر نوع نتیجه‌گیری قطعی بسیار ضعیف گزارش شده بودند. هیچ مطالعه‌ای تولد زنده را گزارش نکرده بود، اما شواهدی وجود داشت مبنی بر اینکه آلبومین انسانی نرخ‌های بارداری را کاهش می‌دهد. در حالی که شواهدی مبنی بر وجود هر نوع اثرگذاری بر نرخ‌های بارداری در موارد استفاده از هیدروکسی اتیل استارچ یا مانیتول وجود نداشت، شواهد موجود مبنی بر اثربخشی، بر پایه تعداد بسیار محدودی از کارآزمایی‌ها قرار داشت و از این رو، قبل از توصیه به استفاده از این نتایج برای بهره‌برداری روتین در عرصه بالینی، به شواهد بهتر نیاز است.

کیفیت شواهد
کیفیت شواهد برای تمامی مقایسه‌ها از بسیار پائین تا متوسط متغیر بود. محدودیت‌های اصلی عبارت بودند از عدم دقت، گزارش‌دهی ضعیف روش‌های مطالعه و ناکامی در ارزیابی کور پیامد.

(1271 مشاهده)
متن کامل [PDF 4 kb]   (73 دریافت)    

پذیرش: 1394/6/11 | انتشار: 1395/6/10