پیشینه
فیزیوتراپی قفسه سینه، در افراد مبتلا به فیبروز سیستیک به منظور پاکسازی مخاط مجاری تنفسی، به طور گستردهای استفاده میشود. این مطالعه مروری، یک بهروز رسانی از مطالعات مروری منتشر شده است.
اهداف
تعیین اثربخشی و قابلیتپذیرش فیزیوتراپی قفسه سینه در مقایسه با عدم درمان یا سرفه خود به خودی به تنهایی، برای بهبود پاکسازی مخاط (موکوس) در فیبروز سیستیک.
روش های جستجو
جستوجو در مرکز ثبت کارآزماییهای گروه فیبروز سیستیک و اختلالات ژنتیکی در کاکرین (Cochrane Cystic Fibrosis and Genetic Disorders Group Trials Register) انجام شد که شامل منابع تعیین شده در جستوجوهای انجام شده در پایگاههای اطلاعاتی جامع الکترونیکی و جستوجوی دستی مجلات و مجموعه خلاصه مقالات کنفرانسها بود.
تاریخ آخرین جستجوی گروه ثبت کارآزماییهای فیبروز کیستیک: دوم جون .2015
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای بالینی تصادفی یا شبهتصادفی شده، که در آنها به نوعی از روش فیزیوتراپی قفسه سینه (تکنیک پاکسازی مجاری هوا) در افراد مبتلا به فیبروز سیستیک استفاده شده و با عدم درمان به وسیله فیزیوتراپی یا سرفه خود به خودی به تنهایی، مقایسه شده بود.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده به طور مستقل از هم، مناسب بودن مطالعه، استخراج دادهها و امکان وجود سوگیری (bias) را در مطالعات مناسب بررسی کردند. در نتایج منتشر شده، ناهمگونی به صورت پیامدهای گزارش شده وجود داشت که به معنای امکانپذیر نبودن ادغام دادهها برای انجام متاآنالیز (meta-analysis) بود.
نتایج اصلی
در جستوجوها تعداد 157 مطالعه شناسایی شد که از این بین، 8 مطالعه متقاطع (دادهها مربوط به 96 نفر)، معیارهای ورود به مطالعه را داشتند. در میان مطالعات انجام شده، تفاوتهایی از نظر به کار بردن روش مداخله وجود داشت. به این صورت که مداخله در چندین گروه با استفاده از ترکیب بیش از یک روش درمانی انجام شده بود. در یک مطالعه، روش تخلیه اتوژنیک، در 6 مطالعه، فیزیوتراپی متعارف قفسه سینه، در 3 مطالعه، فشار بازدمی مثبت نوسانی، در 7 مطالعه، فشار بازدمی مثبت و در یک مطالعه، فشار بازدمی مثبت با فشار بالا در نظر گرفته شده بود. 6 مطالعه از 8 مطالعه، تکدرمانی بودند و در 2 مطالعه، مداخله درمانی در طول دو روز متوالی (یک بار در روز در یکی از روزها، دو بار در روز در روز دیگر) انجام شد. وجود ناهمگونی بسیار زیاد در مداخلات درمانی، مانع از انجام متاآنالیز شد. کورسازی شرکتکنندهها، سرپرستان یا پزشکان، در مطالعات پاکسازی مجاری هوا غیرممکن است. در نتیجه، این مسئله به عنوان خطر بالای سوگیری در مطالعات انتخاب شده، در نظر گرفته نشد. فقدان اطلاعات پروتکل، مانع از بررسی دقیق خطر سوگیری برای اکثر معیارهای دیگر شد.
4 مطالعه، شامل 28 نفر، مقدار بیشتری از ترشحات پاکسازی شده را در طول فیزیوتراپی قفسه سینه، در مقایسه با گروه کنترل، گزارش دادند. در یک مطالعه، شامل 18 شرکتکننده، تفاوت معنیداری در وزن خلط وجود نداشت. در پنج مطالعه، پاکسازی ردیاب رادیواکتیو، به عنوان متغیر پیامد مورد استفاده قرار گرفت. در سه مورد از آنها (28 نفر)، گزارش شد که انجام فیزیوتراپی قفسه سینه، همراه با سرفه، باعث افزایش پاکسازی ردیاب رادیواکتیو نسبت به گروه کنترل میشود. یک مطالعه (12 نفر)، افزایش در پاکسازی ردیاب رادیواکتیو را در تمام مداخلات، در مقایسه با کنترل، گزارش داد. این مطالعه، تنها موردی بود که تخلیه با ضربه و ارتعاش را معنیدار گزارش کرد و مطالعه باقی مانده (هشت نفر)، تفاوت معنیداری، بین فیزیوتراپی قفسه سینه، بدون سرفه، در پاکسازی ردیاب رادیواکتیو، نسبت به گروه کنترل گزارش نداد. در سه مطالعه، شامل 42 شرکتکننده، اثر معنیداری برای متغیرهای عملکرد ریوی پس از مداخله گزارش نشد. اما در یک مطالعه بهبود قابلتوجهی در عملکرد ریوی پس از مداخله، در برخی از گروههای درمان، گزارش شد.
نتیجهگیریهای نویسندگان
نتایج این مطالعه نشان داد که تکنیکهای پاکسازی مجاری هوا و تنفس، از نظر افزایش مخاط شفاف، اثر کوتاهمدت دارند. شواهدی برای نتیجهگیری درباره اثرات بلندمدت، وجود نداشت.
خلاصه به زبان ساده
فیزیوتراپی در مقایسه با عدم فیزیوتراپی قفسه سینه برای فیبروز سیستیک
سوال مطالعه مروری
در مطالعه حاضر، شواهدی درباره تأثیر استفاده از فیزیوتراپی قفسه سینه در مقایسه با عدم استفاده از آن در پاکسازی مخاط اضافی ترشح شده در ریه افراد مبتلا به فیبروز سیستیک، بررسی و مرور شد.
پیشینه
ریه افراد مبتلا به فیبروز سیستیک، مخاط اضافی تولید میکند. این امر منجر به عفونتهای مکرر و آسیب بافتی در ریهها میشود. بنابراین پاکسازی مخاط، با استفاده از داروها و فیزیوتراپی قفسه سینه، دارای اهمیت است. فیزیوتراپی، مخاط را توسط تکنیکهای مختلف، یا با دستگاههای مکانیکی یا هر دو پاکسازی میکند. فیزیوتراپی روزانه، زمان زیادی میبرد و مشکلات متعددی را به وجود میآورد. لذا آگاهی از مفید بودن آن، حائز اهمیت است. در این مطالعه، جستوجو برای یافتن مطالعاتی انجام شد که در آنها افرادی با شانس برابر برای قرار گرفتن در دو گروه فیزیوتراپی قفسه سینه و عدم فیزیوتراپی قفسه سینه، شرکت کرده بودند. مطالعه حاضر، یک بهروز رسانی از بررسیهایی است که قبلا منتشر شدهاند.
تاریخ جستوجو
شواهد تا دوم جون 2015 بهروز است.
ویژگیهای مطالعه
در مطالعه مروری حاضر، تعداد هشت مطالعه در نظر گرفته شد که نتایج مربوط به 96 فرد مبتلا به فیبروز سیستیک را گزارش داده بودند. تمام مطالعات بسیار متفاوت بودند و در برخی از آنها، درمانهای متعدد با گروهی که هیچ درمانی را دریافت نکرده بودند، مقایسه شده بود. در یک مطالعه، تخلیه اتوژنیک، در شش مطالعه، فیزیوتراپی متعارف قفسه سینه، در سه مطالعه، فشار بازدمی مثبت نوسانی، در هفت مطالعه، فشار بازدمی مثبت و در یک مطالعه، فشار بازدمی مثبت فشار بالا در نظر گرفته شده بود. امکان ترکیب نتایج برای انجام تحلیل آماری وجود نداشت.
نتایج اصلی
خلاصه یافتههای این هشت مطالعه، نشان داد که روشهای پاکسازی مجاری هوایی، برای پاکسازی مخاط، تأثیر کوتاهمدت دارند. در سه مطالعه، مقدار خلط حاصل از سرفه اندازهگیری شده بود. نتایج آنها نشان داد که این دسته از افراد با استفاده از فیزیوتراپی قفسه سینه، خلط بیشتری را در اثر سرفه، خارج میکنند. در چهار مطالعه، پاکسازی ردیاب رادیواکتیو اندازهگیری شده بود. نتایج آنها افزایش پاکسازی را با استفاده از فیزیوتراپی قفسه سینه نشان داد. تنها یک مطالعه، بهبود در عملکرد ریه را در برخی از افراد گروههای درمان نشان داد. اما نتایج سه مطالعه دیگر که این پیامد را گزارش کرده بودند، هیچ اثر قابلتوجهی از فیزیوتراپی قفسه سینه را نشان ندادند. در حال حاضر هیچ شواهد روشنی مبنی بر اثرات طولانیمدت فیزیوتراپی قفسه سینه در پاکسازی قفسه سینه، کیفیت زندگی یا بقا وجود ندارد.
کیفیت شواهد
اکثر مطالعات انتخاب شده، دارای برخی از مشکلات در طراحی بودند که ممکن است بر اعتبار نتایج تاثیرگذار باشد. در کمتر از نیمی از مطالعات، مشخص نبود که آیا همه نتایج گزارش شده یا خیر. در مطالعات فیزیوتراپی، بیمار و فیزیوتراپیست از نوع درمان اطلاع دارند. این موضوع ممکن است برخی از یافتههای مطالعه را تحت تأثیر قرار دهد. در نیمی از مطالعات، مقدار خلط حاصل از سرفه و تست عملکرد ریوی اندازهگیری شده بود که در یک چهارم آنها دیدگاه افراد درباره درمان خواسته شده بود. بنابراین امکان تأثیر گرفتن نتایج این مطالعات به وسیله آگاهی از درمان وجود داشت. در تمامی مطالعات، معلوم نیست که آیا فرد در انجام درمان، باتجربه بوده یا خیر. این موضوع ممکن است بر کیفیت انجام درمان توسط افراد تأثیر داشته باشد و بنابراین بر قابل اطمینان بودن نتایج تاثیر میگذارد.