جلد 2016 -                   جلد 2016 - صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Guilherme C Gracitelli, Vinícius Y Moraes, Carlos ES Franciozi, Marcus V Luzo, João Carlos Belloti. Surgical interventions (microfracture, drilling, mosaicplasty, and allograft transplantation) for treating isolated cartilage defects of the knee in adults. 3 2016; 2016
URL: http://cochrane.ir/article-1-591-fa.html
پیشینه
نقص غضروف زانو اغلب ناتوان‌کننده است و زمینه را برای بروز استئوآرتریت مهیا می‌کند. ریزشکستگی Microfracture، حفر کردن drilling، موزاییک‌پلاستی mosaicplasty و پیوند آلوگرافت allograft transplantation چهار گزینه درمان جراحی هستند که به طور فزاینده در سراسر جهان انجام می‌شوند. ما تأثیرات نسبی این روش‌های مختلف را مورد بررسی قرار دادیم.
اهداف
بررسی تأثیرات نسبی (فواید و مضرات) مداخلات مختلف جراحی (Microfracture ،drilling، موزاییک‌پلاستی و پیوند آلوگرافت) برای درمان نقص غضروف جداشده از زانو در بزرگسالان.
روش های جستجو
ما این منابع را جست‌وجو کردیم: ثبت تخصصی گروه ترومای استخوان، مفصل و عضله در کاکرین (Cochrane Bone, Joint and Muscle Trauma Group Specialised Register)؛ CENTRAL؛ EMBASE؛ MEDLINE؛ SPORTDiscus؛ LILACS؛ کارآزمایی‌های ثبت‌شده و مقالات طرح‌شده در کنفرانس‌ها تا تاریخ فوریه .2016
معیارهای انتخاب
هر کارآزمایی تصادفی یا شبه‌تصادفی شده که در آن، مداخلات مبتنی بر جراحی (Microfracture ،drilling، موزاییک‌پلاستی و پیوند آلوگرافت) برای درمان نقص غضروف جداشده از زانو در بزرگسالان ارزیابی شده باشد.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
حداقل دو نویسنده مطالعه مروری مستقلا به گزینش مطالعات، ارزیابی خطر سوگیری (Bias) و استخراج داده‌ها پرداختند. تأثیرات مداخله با استفاده از خطر نسبی (RR) برای داده‌های دوتایی و میانگین تفاوت (MD) برای داده‎های پیوسته، با 95% فاصله اطمینان (CI) بررسی شدند. هرجا که ممکن بود، داده‌ها با استفاده از مدل اثر ثابت (fixed-effect model) در هم ادغام شدند.
نتایج اصلی
ما سه کارآزمایی تصادفی‌سازی و کنترل‎شده را در نظر گرفتیم که در آن‌ها موزاییک‌پلاستی در برابر Microfracture برای درمان نقص غضروف جداشده در بزرگسالان مقایسه شده بود. دو کارآزمایی، تک‌محور (single-centre) و دیگری سه‌محور بود. این کارآزمایی‌های کوچک نتایج مربوط به کل 133 شرکت‌کننده را گزارش دادند که 79 نفر از شرکت‌کنندگان (%59) مرد بودند. متوسط سن شرکت‌کنندگان در این سه کارآزمایی بین 24.4 تا 32.3 سال بود. همه مطالعات به ضایعات غضروفی درجه 3 و 4 پرداخته بودند (مطابق با طبقه‌بندی انجمن بین‌المللی ترمیم غضروف (ICRS)). ناحیه دارای نقص (The defect area)، مساحتی را بین یک تا شش سانتی‌متر مربع شامل می‌شد و متوسط مساحت دارای نقص در کل این سه کارآزمایی برابر 2.8 سانتی‌متر مربع بود. هیچ کارآزمایی‌ای با موضوع پیوند آلوگرافت یا drilling شناسایی نشد.
خطر عملکرد (risk of performance) در تمام کارآزمایی‌ها در حد بالا یا نامشخص ارزیابی شده بود و در آن‌ها وجود سوگیری گزارش شد. ما کیفیت شواهد را برای تمام پیامدها در حد بسیار پائین ارزیابی کردیم. برای پیامدهای مجزا سطح کیفیت شواهد را به میزان مشخص‌شده و به دلایل زیر به این شرح تنزل دادیم: به اندازه یک یا دو سطح، به علت خطر سوگیری؛ به اندازه یک سطح، به علت انحراف که در آن، داده‌ها فقط از یک کارآزمایی تک‌محور استخراج شده بودند؛ به اندازه یک یا دو سطح، به علت عدم دقت که از گستردگی فواصل اطمینان و کافی نبودن شمار عوارض ناشی می‌شد؛ و به اندازه یک سطح به دلیل وجود ناسازگاری که بازتاب‌دهنده ناهمگونی بود. این امر به این معنا است که ما درباره برآوردها برای همه پیامدها تردید بسیاری داریم.
شواهدی با کیفیت بسیار پائین از یک کارآزمایی تک‌محوری (57 شرکت‌کننده) در دست است که فقط شامل ورزشکاران می‌شود. در این کارآزمایی، استفاده از موزاییک‌پلاستی به نمرات بالاتر عملکرد مبتنی بر گزارش بیمار (احتمالا نمره ذهنی ارزیابی زانو IKDC 2000) در مقایسه با Microfracture (محدوده بین صفر تا 100؛ نمره بالاتر = عملکرد بهتر) در یک سال پیگیری (میانگین تفاوت (MD): 10.29 به نفع موزاییک‌پلاستی؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 7.87 تا 12.71) منجر شد. شواهد با کیفیت بسیار پائین حاصل از همان کارآزمایی نشان داد که این اثر در بلندمدت طی 10 سال پیگیری همچنان ادامه داشته است. با این حال، شواهدی با کیفیت بسیار پائین حاصل از دو کارآزمایی دیگر (72 شرکت‌کننده) نشان داد که در عملکرد بیمار که از طریق نمره لیشُلم (Lysholm) (محدوده بین صفر تا 100؛ نمره بیشتر = عملکرد بهتر) ارزیابی شده، بین دو گروه در پیگیری درازمدت تفاوت ناچیزی وجود دارد (MD: 1.10 - به نفع Microfracture؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 4.54 - تا 2.33). در یک کارآزمایی (25 شرکت‌کننده) شواهدی با کیفیت بسیار پائین نشان داد که بین دو گروه از لحاظ کیفیت زندگی یا درد در پیگیری درازمدت تفاوت معناداری وجود ندارد. نتایج تلفیقی در خصوص شکست درمان (عود اولیه نشانه‌های بیماری) در پیگیری بلندمدت (یعنی بین 6.3 تا 1.4 سال) در سه کارآزمایی (129 شرکت‌کننده) به نفع موزاییک‌پلاستی (10/64 در برابر 20/65؛ خطر نسبی (RR): 0.47؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.24 تا 0.90) گزارش شد. بر اساس خطر روشنگر (illustrative)، یعنی 379 شکست درمان در هر 1000 بیمار تحت درمان با Microfracture، شواهدی با کیفیت بسیار پائین در دست است، مبنی بر اینکه برای 201 بیمار کمتر ( 95% فاصله اطمینان (CI): 38 تا 288 کمتر) ممکن است روند درمان را پس از موزاییک‌پلاستی با شکست روبه‌رو کند. در هر سه کارآزمایی گزارشی از نمرات فعالیت ارائه شد، اما با توجه به ناهمگونی واضح آماری و بالینی، ما نتایج نمرات تگنر (Tegner) را در بلندمدت ادغام نکردیم. شواهدی با کیفیت بسیار پائین از یک مطالعه (57 شرکت‌کننده) در خصوص نمرات بالای تگنر (که نشان‌دهنده فعالیت بیشتر است) طی پیگیری میان‌مدت و بلند‌مدت در گروه موزاییک‌پلاستی در دست است؛ با این حال، تفاوت بین‌ گروه‌ها ممکن است از نظر بالینی مهم باشد. در دو کارآزمایی دیگر، شواهدی با کیفیت بسیار پائین در خصوص وجود تفاوت معنادار بین این دو گروه در نمرات مربوط به فعالیت به دست آمد.
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
با انجام کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده ما به هیچ شاهدی درباره پیوند آلوگرافت یا drilling برنخوردیم. درخصوص مقایسه موزاییک‌پلاستی با Microfracture، برای نتیجه‌گیری در مورد اثرات نسبی این دو مداخله در درمان نقص غضروف جداشده از زانو در بزرگسالان، شواهد با کیفیت بسیار پائین به دست آمده ازRCTها کافی نبودند. توجه داشته باشید که شکست درمان، همراه با عود نشانه‌ها در هر دو روش رخ داده است. به منظور تعریف بهترین گزینه جراحی برای درمان نقص غضروف جداشده به تحقیقات بیشتری نیاز است. به نظر ما انجام کارآزمایی‌های چندمحوری که در آن‌ها روش‌های ترمیمی (موزاییک‌پلاستی در برابر پیوند آلوگرافت) برای ضایعات بزرگ اوستئوکندرال osteochondral و روش‌های reparative؛ (Microfracture در برابر drilling) برای ضایعات کوچک غضروفی مورد مقایسه قرار گرفته باشند، بیشترین ضرورت را دارد.
خلاصه به زبان ساده
استفاده از گزینه‌های درمان جراحی (ریزشکستگی (microfracture)، حفر کردن (drilling)، موزاییک‌پلاستی (mosaicplasty) و پیوند آلوگرافت) برای ترمیم صدمات غضروف زانو در بزرگسالان.
این مشکل پزشکی چیست؟
لایه‌ای از غضروف که سطوح مفصل زانو را می‌پوشاند، به محافظت از مفاصل و کاهش اصطکاک حین حرکت کمک می‌کند. صدمات واردشده به غضروف زانو در بزرگسالان ممکن است از ضربه، مثلا حین ورزش کردن، یا از یک بیماری غضروفی (مانند اوستئوکندریت osteochondritis) ناشی شوند. اگر این صدمات درمان نشوند، صدمات غضروف به‌خودی‌خود ترمیم نمی‌شوند و این امر ممکن است منجر به تخریب چشمگیر مفاصل (استئوآرتریت) شود.

چه درمان‌هایی در دسترس هستند؟
برای ترمیم صدمات واردشده به غضروف، چند گزینه درمانی وجود دارد، اما هدف اغلب آن‌ها نه درمان خود بیماری، بلکه درمان نشانه‌های آن مانند درد است. روش‌های غیر از جراحی مانند فیزیوتراپی ممکن است نشانه‌ها را تسکین دهند، اما نمی‌توانند صدمات غضروفی را بهبود بخشند. درمان‌های جراحی مانند Microfracture drilling؛ موزاییک‌پلاستی و پیوند آلوگرافت به طور روزافزون در دسترس هستند و هدف آن‌ها تلاش برای حفظ مفصل است.

Microfracture؛ drilling، موزاییک‌پلاستی و پیوند آلوگرافت چیستند؟
Microfracture و drilling، جراحی‌هایی با حداقل تهاجم (جراحی سوراخ کلید) هستند که برای ایجاد لخته در ناحیه نقص غضروف موجب خونریزی از استخوان می‌شوند. سپس این لخته می‌تواند بافتی مشابه را با غضروف ایجاد کند. موزاییک‌پلاستی پیوند اوستئوکندرال است که در آن بافت، از یک منطقه کم‌اهمیت‌تر زانو برداشته می‌شود تا با آن نقص غضروف در یک منطقه مهم‌تر پوشانده شود. در روش پیوند آلوگرافت، بافت مورد نیاز از اجساد تازه برداشته می‌شود تا با آن فقط منطقه آسیب‌دیده پوشانده شود.

کدام‌یک از این روش‌های جراحی در عمل اثربخشی بهتری دارند؟
در این مطالعه مروری، شواهد به دست آمده از کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده مورد ارزیابی قرار گرفت. این کارآزمایی‌ها به مقایسه دو یا بیش از دو روش جراحی مورد اشاره در بالا حین عمل بالینی اختصاص داشتند.
ما شماری از پایگاه‌های اطلاعاتی پزشکی را تا فوریه 2016 جست‎وجو کرده و سه مطالعه را یافتیم که در آن‌ها به مقایسه روش موزاییک‌پلاستی در برابر Microfracture پرداخته شده بود. در این مطالعات، نتایج مربوط به جمعا 133 شرکت‌کننده گزارش شده بود که اکثر آن‌ها را جوانان و مردان تشکیل می‌دادند. هیچ‌ کارآزمایی‌ای شناسایی نشد که به پیوند آلوگرافت یا drilling اختصاص داشته باشد.
در مطالعه‌ای که در یک مرکز انجام شده بود، گزارشی از عملکرد بهتر بیمار پس از انجام موزاییک‌پلاستی در پیگیری یک، دو، سه و 10 ساله مشاهده شد. با این حال، در سایر مطالعات، تفاوتی در عملکرد (دو مطالعه)، درد (یک مطالعه) یا فعالیت‌های روزمره زندگی (یک مطالعه) بین موزاییک‌پلاستی و Microfracture در بلندمدت (6 تا 10 سال پیگیری) یافت نشد. شکست درمان همراه با عود نشانه‌ها در هر دو روش رخ داده است. داده‌های تلفیقی حاصل از سه کارآزمایی نشان داد که شکست درمان در نیمی از مشارکت‌کنندگان در گروه موزاییک‌پلاستی اتفاق داده است. با این حال، به شواهد بیشتری نیاز است تا این معلوم شود که آیا این یافته صحت دارد یا خیر. شواهد مربوط به سطح فعالیت در درازمدت بی‌نتیجه بود.
ما کیفیت همه شواهد را برای این پیامدها در حد بسیار پائین در نظر گرفتیم. این بدان معنا است که ما درباره صحت این نتایج که به احتمال زیاد با دسترسی به شواهد بیشتر تغییر خواهند کرد، اطمینان نداریم.

نتیجه‌گیری
شواهد موجود برای نتیجه‌گیری در این خصوص که آیا موزاییک‌پلاستی یا Microfracture برای درمان نقص غضروف جداشده از زانو در بزرگسالان مناسب‌تر است یا خیر، کافی نیستند. شکست درمان در هر دو روش رخ داده است. به تحقیقات بیشتری برای تعیین بهترین گزینه جراحی به منظور درمان نقص غضروف جداشده نیاز است.

(1523 مشاهده)
متن کامل [PDF 4 kb]   (78 دریافت)    

پذیرش: 1394/11/16 | انتشار: 1395/6/13