پیشینه
در افراد مبتلا به هموفیلی، ممکن است عامل درمان لخته خون به عنوان یک پروتئین خارجی شناخته شود و آنتیبادی ضدعامل VIII که تحت عنوان مهارکننده شناخته میشود، ترشح شود. داروهای غیرحساس به چنین آنتیبادیهایی، چه نوترکیب و چه مشتق از پلاسما، به عنوان فاکتور VIII شناخته شده و برای درمان خونریزی در افراد مبتلا استفاده میشوند.
اهداف
این مروری به منظور تعیین اثربخشی بالینی عامل نوترکیب VIIA نسبت به کنسانتره مشتق شده از پلاسما برای درمان خونریزی حاد در افراد مبتلا به هموفیلی دارای مهارکنندهها انجام گرفته است.
روش های جستجو
در این مطالعه، مرکز ثبت کارآزماییهای گروه فیبروز سیستیک و اختلالات ژنتیکی در کاکرین (Cochrane Cystic Fibrosis and Genetic Disorders Group Coagulopathies Trials Register) بررسی شد که شامل منابع جامع پایگاههای اطلاعاتی الکترونیکی و مجلات مرتبط و چکیده مقالات کنفرانسها است.
تاریخ آخرین جستوجوی مربوط به مرکز ثبت کارآزماییهای اختلالات انعقادی: 23 سپتامبر 2015
معیارهای انتخاب
در این مطالعه کارآزماییهای بالینی تصادفی و شبهتصادفیسازی و کنترل شده که در آنها عامل نوترکیب VIIa با کنسانتره حاصل از پلاسمای خون انسان (کنسانتره با دوز بالای انسان یا عامل نوترکیب VIIa یا فاکتور IX، کنسانترههای پیچیده غیرفعال شده پروترومبین (Prothrombin)، کنسانترههای پیچیده فعال شده پروترومبین) در افراد مبتلا به هموفیلی مقایسه شده بود، بررسی شدند. مقایسات با محصولات حیوانی از این مطالعه حذف شدند.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده به طور مستقل از هم، کارآزماییها را از نظر مناسب بودن یا خطر تورش (risk of bias) ارزیابی و دادهها را استخراج کردند. با توجه به در دسترس نبودن نتایج و مقایسه دادههای به ثبت رسیده، هیچ متاآنالیزی (meta-analysis) انجام نشد.
نتایج اصلی
در مجموع 15 مطالعه بالینی شناسایی شد که از بین آنها دو مطالعه (با دادههای مشتمل بر 69 شرکتکننده) برای تجزیه و تحلیل، مناسب بودند. هر دو کارآزمایی دارای معایب روششناسی بودند و برتری هیچ کدام از درمانها را بر دیگری نشان ندادند. به نظر میرسد هر دو روش درمان عامل نوترکیب VIIa و کنسانتره فعال شده پروترومبین اثر هموستاتیک مشابه و بدون افزایش خطر ترومبوآمبولیک داشته باشند.
نتیجهگیریهای نویسندگان
براساس تجزیه و تحلیل جداگانه از دو کارآزمایی تصادفیسازی شده موجود، عامل نوترکیب VIIa و کنسانتره فعال شده پروترومبین دارای اثربخشی و ایمنی مشابهی هستند. با این حال، در آینده نیاز به انجام کارآزماییهای تصادفیسازی شده با طراحی مناسب، برای ارزیابی منفعت و ضررهای استفاده از عامل نوترکیب VIIa در مقایسه با کنسانتره مشتق شده از پلاسمای افراد مبتلا به هموفیلی دارای مهارکنندههای نسبی وجود دارد. بهتر است که محققان این زمینه، مقیاسهای پیامدهای عینی یکسانی را در مطالعات خود به کار گیرند تا بتوانند نتایج مطالعات خود را با نتایج حاصل از مطالعات دیگر ترکیب کنند. بنابراین با انجام این کار توان مقایسهها افزایش خواهد یافت. تا به امروز، امکان ترکیب دادهها برای انجام متاآنالیز وجود ندارد. به همین دلیل، گزارش زوجهای هماهنگ و ناهماهنگ (سازگار و ناسازگار) در کارآزماییهای بالینی متقاطع توصیه میشود.
خلاصه به زبان ساده
عامل نوترکیب VIIa در مقابل کنسانتره مشتق شده از پلاسما برای درمان خونریزی حاد در افراد مبتلا به هموفیلی دارای مهارکننده
سوال مطالعه مروری
این lمطالعه برای پیدا کردن شواهدی در مورد تاثیر عامل نوترکیب VIIa (حاوی پروتئینهای انسانی) در مقایسه با کنسانتره مشتق شده از پلاسمای افراد مبتلا به به هموفیلی دارای مهارکننده در درمان خونریزی حاد صورت گرفته است.
پیشینه
هموفیلی یک اختلال خونریزی دهنده ارثی ناشی از فقدان یک فاکتور انعقادی است که با خونریزی داخل مفاصل مشخص شده و از طریق تزریق داروهای حاوی فاکتورهای انعقادی از دست رفته به داخل رگها درمان میشود. در برخی افراد مبتلا به هموفیلی، با تزریق این فاکتور به درون بدن، به عنوان یک پروتئین خارجی شناسایی شده و بدن شروع به تولید آنتیبادی برای نابود کردن این پروتئین (مهارکننده) میکند. به این ترتیب، این افراد مقاوم به درمان شناخته میشوند. هنگامی که شخصی با هموفیلی دارای مهارکننده، برای حذف آنتیبادی (القای تحمل ایمنی) و خونریزی حاد با یکی از دو عامل فاکتور نوترکیب فعال شده VIIa با نام نوووسون Novoseven یا کنسانتره ترکیبی فعال شده انسانی پروترومبین (FEIBA) درمان میشود، مشخص نیست کدام یک بهتر از دیگری باشد. این مطالعه برای مقایسه اثربخشی (زمان توقف خونریزی، اثر روی حرکت مفصل، نیاز به درمان مجدد) و ایمنی نوووسون و FEIBA در درمان خونریزی حاد افراد مبتلا به هموفیلی دارای مهارکننده صورت گرفته است.
تاریخ جستوجوی شواهد موجود مربوط به 23 سپتامبر 2015 است.
ویژگیهای مطالعه
این بررسی شامل دو کارآزمایی انجام شده شامل 69 نفر (55-1 ساله) مبتلا به هموفیلی شدید دارای مهارکننده بود. در هر دو کارآزمایی، عامل نوترکیب VIIa با کنسانتره ترکیب شده و فعال شده پروترومبین در افرادی که بطور تصادفی برای تعیین نوع درمان انتخاب شده بودند، مقایسه شدند.
نتایج اصلی
دو کارآزمایی بالینی برای مقایسه نوووسون و FEIBA وجود داشت. در هیچ کدام از کارآزماییها، تفاوتی از نظر عملکرد و تحملپذیری دو روش، بدون عوارض لخته شدن خون، مشاهده نشد. میتوان نتیجه گرفت که هر دو عامل نوترکیب VIIa و کنسانتره مشتق شده از پلاسما میتواند برای درمان خونریزی در افراد مبتلا به هموفیلی دارای مهارکننده استفاده شود.
کیفیت شواهد
برخی مشکلات عمده در رابطه با طراحی کارآزماییها از نظر مشخص بودن نوع درمان افراد در هر گروه (در زمان شروع مطالعه و در طول مطالعه) و برخورد با دادههای گم شده، وجود داشت.