پیشینه
اختلال پانیک (panic disorder) شایع بوده و برای سلامت روان مضر است. روشهای رواندرمانی (psychological therapies) و مداخلات فارماکولوژیکال (pharmacological) هر دو به عنوان روشهای درمانی برای اختلال پانیک با یا بدون هراس از مکانهای شلوغ (agoraphobia) استفاده میشوند. با وجود این، هیچ مطالعه مروری بهروز شدهای درباره اثر تطبیقی و مقبولیت این دو روش درمانی وجود ندارد و چنین مطالعه مروری برای بهبود برنامهریزی درمان برای این اختلال ضروری است.
اهداف
بررسی اثر و مقبولیت روشهای رواندرمانی در مقابل مداخلات فارماکولوژیکال برای درمان اختلال پانیک، با یا بدون هراس از مکانهای شلوغ در بزرگسالان.
روش های جستجو
ما در 11 سپتامبر 2015، پایگاه ثبت تخصصی گروه اختلالات شایع روانی در کاکرین (Cochrane Common Mental Disorders Group) را جستوجو کردیم. این پایگاه دربرگیرنده گزارش کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده مرتبط از پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trials)؛ MEDLINE (از 1950 تاکنون)، Embase (از 1974 تاکنون)، و PsycINFO (از 1967 تاکنون) است. ما فهرست منابع مقالات و مطالعات مروری نظاممند مرتبط را به صورت متقابل (cross-checked) بررسی کردیم. ما هیچ نوع محدودیتی به لحاظ تاریخ انتشار، زبان یا وضعیت انتشار اعمال نکردیم.
معیارهای انتخاب
ما تمامی کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده را وارد مطالعه مروری کردیم که به مقایسه روشهای رواندرمانی با مداخلات فارماکولوژیکال برای درمان اختلال پانیک با یا بدون هراس از مکانهای شلوغِ تشخیص داده شده بوسیله معیارهای عملیاتی شده در بزرگسالان پرداخته بودند.
گردآوری و تحلیل دادهها
2 نویسنده مطالعه مروری به صورت مستقل به استخراج دادهها و حل هر نوع عدم توافق بهواسطه مشورت با نویسنده سوم مطالعه مروری پرداختند. ما برای دادههای دوتایی، خطر نسبی (RR) را با 95% فواصل اطمینان (CI) محاسبه کردیم. ما دادههای پیوسته را با استفاده از میانگین تفاوت استاندارد شده (با 95% CI) تجزیه و تحلیل کردیم. ما در سراسر مطالعه مروری از مدل اثرات تصادفی استفاده کردیم.
نتایج اصلی
ما 16 مطالعه را با مجموعاً 966 شرکتکننده وارد مطالعه مروری کردیم. 8 مورد از مطالعات در اروپا، 4 مورد در آمریکا، 2 مورد در خاورمیانه و 1 مورد در آسیای جنوبی به اجرا درآمده بودند.
هیچ یک از مطالعات بهبود/ پاسخ به درمان بلندمدت (6 ماه یا بیشتر از زمان شروع درمان) را گزارش نکرده بودند.
هیچ شواهدی مبنی بر وجود اختلاف میان روشهای رواندرمانی و مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (selective serotonin reuptake inhibitors ؛SSRIs) به لحاظ بهبودی کوتاهمدت (RR: 0.85؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.62 تا 1.17؛ 6 مطالعه؛ 334 شرکتکننده) یا پاسخ به درمان کوتاهمدت (RR: 0.97؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.51 تا 0.86؛ 5 مطالعه؛ 277 شرکتکننده) وجود نداشت (شواهد با کیفیت بسیار پائین) و هیچ شواهدی مبنی بر وجود اختلاف میان روشهای رواندرمانی و مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین به لحاظ مقبولیت درمان که با استفاده از انصراف از درمان به هر دلیل اندازهگیری شده بود، وجود نداشت (RR: 1.33؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.80 تا 2.22؛ 6 مطالعه؛ 334 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت پائین).
هیچ شواهدی مبنی بر وجود اختلاف میان روشهای رواندرمانی و داروهای ضدافسردگی سهحلقهای (tricyclic antidepressants) به لحاظ بهبودی کوتاهمدت (RR: 0.82؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.62 تا 1.09؛ 3 مطالعه؛ 229 شرکتکننده)، پاسخ به درمان کوتاهمدت (RR: 0.75؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.51 تا 1.10؛ 4 مطالعه؛ 270 شرکتکننده) یا انصراف از درمان به هر دلیل (RR: 0.83؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.53 تا 1.30؛ 5 مطالعه؛ 430 شرکتکننده) وجود نداشت (شواهد با کیفیت پائین).
هیچ شواهدی مبنی بر وجود اختلاف میان روشهای رواندرمانی و سایر داروهای ضدافسردگی به لحاظ بهبودی کوتاهمدت (RR: 0.09؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.48 تا 1.67؛ 3 مطالعه، 135 شرکتکننده)، و اینکه روشهای رواندرمانی نسبت به داروهای ضدافسردگی پاسخ به درمان کوتاهمدت را به صورت معناداری افزایش یا کاهش داده (RR: 0.96؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.67 تا 1.37؛ 3 مطالعه؛ 128 شرکتکننده) یا به هر دلیلی متوقف شده باشند (RR: 1.55؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.91 تا 2.65؛ 3 مطالعه؛ 180 شرکتکننده) وجود نداشت (شواهد با کیفیت پائین).
هیچ شواهدی مبنی بر وجود اختلاف میان روشهای رواندرمانی و بنزودیازپاینها (benzodiazepines) به لحاظ بهبودی کوتاهمدت (RR: 1.08؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.70 تا 1.65؛ 3 مطالعه؛ 95 شرکتکننده)، پاسخ به درمان کوتاهمدت (RR: 1.58؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.70 تا 3.58؛ 2 مطالعه؛ 69 شرکتکننده)، یا انصراف از درمان به هر دلیل (RR: 1.12؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.54 تا 2.36؛ 3 مطالعه؛ 116 شرکتکننده) وجود نداشت (شواهد با کیفیت بسیار پائین).
هیچ شواهدی مبنی بر وجود اختلاف میان روشهای رواندرمانی و هر یک از داروهای ضدافسردگی به تنهایی یا داروهای ضدافسردگی به صورت ترکیبی با بنزودیازپینها به لحاظ بهبودی کوتاهمدت (RR: 0.86؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.71 تا 1.05؛ 11 مطالعه؛ 663 شرکتکننده) و پاسخ به درمان کوتاهمدت (RR: 0.95؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.76 تا 1.18؛ 12 مطالعه؛ 800 شرکتکننده) وجود نداشت (شواهد با کیفیت پائین)، و هیچ شواهدی مبنی بر وجود اختلاف میان روشهای رواندرمانی و هر یک از داروهای ضدافسردگی به تنهایی یا داروهای ضدافسردگی به صورت ترکیبی با بنزودیازپاینها به لحاظ مقبولیت درمانی که بهواسطه انصراف از درمان به هر دلیل اندازهگیری شده بودند (RR: 1.08؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.77 تا 1.51؛ 13 مطالعه؛ 909 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) وجود نداشت. خطر سوگیری انتخاب و گزارشدهی به طور گستردهای غیرشفاف بود. زیرگروههای از پیش برنامهریزی شده و تجزیه و تحلیل حساسیت که به کارآزماییهای بلندمدت، کنترل شده به لحاظ کیفیت، یا روشهای رواندرمانی فردی محدود میشدند، نشان دادند که در مورد برخی پیامدها، داروهایی ضدافسردگی ممکن است نسبت به روشهای رواندرمانی اثربخشتر باشند.
هیچ دادهای که به مقایسه میان روشهای رواندرمانی و مهارکنندههای بازجذب سروتونین - نوراپینفرین (SNRI ؛serotonin–norepinephrine reuptake inhibitors) و عوارض جانبی پس از آن پرداخته باشد، وجود نداشتند.
نتیجهگیریهای نویسندگان
شواهد به دست آمده در این مطالعه مروری اغلب غیردقیق بودند. ارجحیت هریک از روشهای درمانی بر دیگری به دلیل پائین و بسیار پائین بودن کیفیت شواهد مربوط به اثر کوتاهمدت درمان و مقبولیت درمان، با عدم اطمینان همراه است، و هیچ دادهای که به گزارش عوارض جانبی پرداخته باشد، در دسترس نبود.
تجزیه و تحلیل حساسیت و جستوجوی دقیق منابع ناهمگونی، حاکی از 3 عامل تاثیرگذار ممکن بود: کنترل کیفیت روشهای رواندرمانی، طول مدت زمان مداخله و فردی بودن روشهای رواندرمانی.
توصیه میشود مطالعات آتی به بررسی اثرات بلندمدت پس از مداخلات یا ادامه درمان و تدارک اطلاعات درباره خطر تورش، به ویژه با توجه به سوگیری انتخاب و گزارشدهی بپردازند.
خلاصه به زبان ساده
روشهای رواندرمانی در مقایسه با دارودرمانی برای اختلال پانیک با یا بدون هراس از مکانهای شلوغ در بزرگسالان
چرا این مطالعه مروری مهم است؟
اختلال پانیک (Panic disorder) شایع بوده و برای سلامت روانی خطرناک است. روشهای رواندرمانی (Psychological therapies) و دارودرمانی (معمولا داروهای ضدافسردگی (antidepressants) یا بنزودیازپاینها (benzodiazepines)) در درمان اختلال پانیک اثربخش هستند. با وجود این، هیچ مطالعه مروری بهروز شدهای درباره ارجحیت و مقبولیت این 2 روش درمانی وجود ندارد، و چنین مطالعه مروری برای بهبود برنامهریزی درمان برای این اختلال ضروری است.
این مطالعه مروری مورد توجه و علاقه چه کسانی قرار خواهد گرفت؟
بیماران بزرگسال، متخصصانی که در واحدهای ارائه خدمات سلامت روان مشغول به کار هستند، و پزشکان عمومی.
این مطالعه مروری قصد دارد به چه سوالاتی پاسخ دهد؟
این مطالعه مروری با هدف پاسخ به سوالات زیر طراحی شده است:
• آیا روشهای رواندرمانی نسبت به داروهای ضدافسردگی یا بنزودیازپاینها اثربخشتر هستند؟
• آیا روشهای رواندرمانی نسبت به داروهای ضدافسردگی یا بنزودیازپاینها از مقبولیت بیشتری برخوردار هستند؟
چه مطالعاتی وارد این مطالعه مروری شدند؟
ما برای به دست آوردن تمامی کارآزماییهای منتشر شده بین سالهای 1950 و سپتامبر 2015 که به مقایسه روشهای رواندرمانی با داروهای ضدافسردگی یا بنزودیازپاینها برای درمان اختلال پانیک با یا بدون هراس از مکانهای شلوغ در بزرگسالان پرداخته بودند، پایگاههای اطلاعاتی را جستوجو کردیم. مطالعات برای ورود به این مطالعه مروری باید از نوع کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده میبودند و افراد با یک اختلال پانیک تشخیص داده شده را به صورت شفاف با یا بدون هراس از مکانهای شلوغ (agoraphobia) دربرمیگرفتند.
ما 16 مطالعه را با مجموعاً 966 شرکتکننده وارد مطالعه مروری کردیم. ما کیفیت کلی شواهد به دست آمده را از این مطالعات از بسیار پائین تا متوسط برآورد کردیم.
شواهد به دست آمده از مطالعه مروری چه چیزی را به ما نشان میدهند؟
ارجحیت یا غیرمرجح بودن روشهای رواندرمانی بر داروها به لحاظ اثربخشی و مقبولیت درمانی غیرشفاف باقی میماند.
هیچ یک از مطالعات اطلاعاتی درباره اثربخشی بلندمدت و کیفیت زندگی گزارش نکرده بودند.
در گام بعدی بهتر است چه اتفاقی حادث شود؟
نویسندگان مطالعه مروری توصیه میکنند که پژوهشهای آتی بهتر است از روشهای رواندرمانی با نرخ سوگیری کمتر استفاده کرده، پیامدهای بلند مدت را ارزیابی کرده و اطلاعات مربوط به خطر سوگیری مطالعه را گزارش کنند.