پیشینه
آسم شایعترین بیماری مزمن دوران کودکی است. تکنیکهای تمرین تنفسی به طور گسترده توسط پژوهشگران و متخصصان، به منظور یافتن درمانهای مکمل برای درمان آسم استفاده شده است.
اهداف
بررسی تاثیر تمرینات تنفسی در کودکان مبتلا به آسم.
روش های جستجو
ما در جستوجوی کارآزماییها، پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trials)؛ MEDLINE؛ EMBASE؛ PsycINFO؛ CINAHL؛ AMED و به طور دستی ژورنالهای دستگاه تنفسی و خلاصههای سمینارها را جستوجو کردیم. ما همچنین با ثبتهای کارآزماییها و فهرست منابع مقالات گنجانده شده مشورت کردیم. جستوجوی منابع تا سپتامبر 2015 بود.
معیارهای انتخاب
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده را در این مطالعه مروری گنجاندیم که در مورد تکنیکهای تمرین تنفس به تنهایی، در مقابل گروه کنترل یا تکنیکهای تمرین تنفس به عنوان بخشی از یک مداخله پیچیدهتر در مقابل گروه کنترل در کودکان مبتلا به آسم انجام شده بودند.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده مطالعه مروری، به طور مستقل کیفیت کارآزماییها و اطلاعات استخراج شده را ارزیابی کردند. پیآمدهای اولیه شامل کیفیت زندگی، علائم آسم و عوارض جانبی جدی بودند. پیامدهای ثانویه عبارت بودند از: کاهش استفاده از داروها، تعداد حملات حاد، اندازهگیریهای فیزیولوژیک (عملکرد ریه (بخصوص جریان هوای کم) و ظرفیت حیاتی)، روزهای غیبت از مدرسه و عوارض جانبی.
نتایج اصلی
بررسی شامل سه مطالعه با حضور 112 شرکت کننده بود. تمام مطالعات گنجانده شده شامل مقایسه تمرینات تنفسی به عنوان بخشی از یک مداخله پیچیدهتر در مقابل گروه کنترل بودند. هیچ کارآزمایی تمرینات تنفسی را به تنهایی با شیوه کنترل مقایسه نکرده بود. شدت آسم شرکت کنندگان در مطالعات متفاوت بود. مطالعات، پیامدهایی را مانند کیفیت زندگی، علائم آسم، کاهش استفاده از دارو، تعداد حملات حاد و عملکرد ریه اندازهگیری کرده بودند. تکنیکهای تمرین تنفسی استفاده شده توسط مطالعات شامل تنفس جانبی دندهای، تنفس دیافراگمی، الگوهای دمی و لبغنچهای بودند. یک مطالعه گنجانده شده در مطالعه مروری نوع تکنیک تنفسی مورد استفاده را مشخص نکرده بود. گروه کنترل مداخلات مختلف دریافت کرده بودند: یک گروه درمان دارونما دریافت کرده بود، یکی برنامه آموزشی و ویزیت دکتر دریافت کرده بود، و در گروه دیگر شیوه کنترل توصیف نشده بود. هیچ گزارشی در مورد مقایسه بین گروهی برای پیامدهای اولیه وجود نداشت. ما مطالعات گنجانده شده را در خطر نامشخص سوگیری (Bias) ارزیابی کردیم.
نتیجهگیریهای نویسندگان
ما نمیتوانیم هیچ نتیجهگیری قابل اعتمادی در مورد استفاده از تمرینات تنفسی برای کودکان مبتلا به آسم در مطالعات بالینی داشته باشیم. تمرینات تنفسی بخشی از یک بسته جامعتر مراقبت بود، و نمیتواند به خودی خود ارزیابی شود. علاوه بر این، تفاوت روش متودولوژیک در میان سه مطالعه کوچک گنجانده شده و گزارشدهی ضعیف از جنبههای روششناسی و نتایج در اغلب مطالعات وجود داشت.
خلاصه به زبان ساده
تمرینات تنفسی برای کودکان مبتلا به آسم
پیشینه
آسم یک بیماری مزمن (مداوم) التهابی ریههاست که میتواند با انسداد جریان هوا (ایست) باعث مشکل در تنفس شود. شیوع بالا جهانی، آسم را به یک مشکل سلامت عمومی به دلیل هزینههای بهداشتی بالای ناشی از بستری شدن در بیمارستان و داروها تبدیل کرده است. علاوه بر این، آسم شایعترین بیماری مزمن در دوران کودکی است. تمرینات تنفسی یک درمان غیردارویی است که به طور معمول در درمان افراد مبتلا به آسم استفاده میشود. هدف تمرینات تنفسی کنترل علائم هیپرونتیلاسیون (overbreathing) آسم است و میتواند شامل روش Papworth، روش تنفس Buteyko، یوگا یا هر روش مشابه دیگر متمرکز بر تغییر الگوی تنفس باشد.
سوال مطالعه مروری
ما میخواستیم به شواهد تاثیرات تمرینات تنفسی در کودکان مبتلا به آسم نگاهی بیاندازیم.
نتایج اصلی
ما سه مطالعه مربوط به 112 کودک با آسم خفیف تا شدید یافتیم. تمام مطالعات شامل مقایسه تمرینات تنفسی به عنوان بخشی از یک درمان پیچیدهتر (تمرینات عضلات تنفسی، تمرینات آرامشبخشی، تمرینات استقامتی، تمرینات حرکات ریتمیک، ارتعاشات، پرکاشن، تکنیک بازدم پرفشار) با شیوه کنترل بود. حجم نمونه مطالعات انجام شده بین 28 تا60 کودکان متفاوت بود. نمونهها از بیماران بستری و سرپایی گرفته شده بودند. گروه کنترل درمانهای مختلف دریافت کرده بودند: درمان یک گروه دارونما (تظاهر)، دیگری برنامه آموزشی و قرار ملاقات با پزشک، و گروه دیگر هم توصیف نشده بود. ما هیچ کدام از پیآمدهای اولیه (اندازههای کیفیت زندگی، علائم آسم و عوارض جانبی درمان) را که به عنوان مقایسهای بین گروه درمان و شاهد گزارش شده باشد، نیافتیم.
کیفیت شواهد
مطالعات گنجانده شده به طور کلی شامل تعداد کمی شرکت کننده و جلسات تمرین بودند. هیچ مطالعهای تمرینات تنفس را بهتنهایی در مقابل یک شیوه کنترل مقایسه نکرده بود. در عوض، تمرینات تنفسی بخشی از یک بسته درمانی بوده و با یک شیوه کنترل مقایسه شده بودند. روشهای مورد استفاده برای انجام مطالعات آنگونه که ما میخواستیم گزارش نشده بودند و به همین دلیل کیفیت کارآزمایی ها مشخص نبودند. به طور کلی، ما مطالعات گنجانده شده را در معرض خطر نامشخص سوگیری و کیفیت شواهد گنجانده شده در مطالعه مروری را پائین ارزیابی کردیم.
نتیجهگیری
ما نمیتوانیم هیچ نتیجهگیری قابل اعتمادی در مورد استفاده از تمرینات تنفسی برای کودکان مبتلا به آسم در مطالعات بالینی داشته باشیم.