پیشینه
اگرچه ترومبوفلبیت سطحی (superficial thrombophlebitis) اندام فوقانی یک عارضه شایع در نتیجه استفاده از کاتتر داخل وریدی در وریدهای محیطی (peripheral veins) ناحیه ساعد یا دست است، هیچ اجماعی درباره مدیریت بهینه این وضعیت در اقدامات بالینی وجود ندارد.
اهداف
تلخیص شواهد به دست آمده از کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCT ؛Randomised Controlled Trials) در زمینه بررسی کارایی و ایمنی درمان مدیکال ترومبوفلبیت سطحی اندام فوقانی (موضعی، خوراکی یا تزریقی).
روش های جستجو
کارآزماییهای گروه عروق در کاکرین (Cochrane Vascular Group Trials) به طور هماهنگ در پایگاه ثبت تخصصی (Cochrane Register of Studies) (آخرین جستوجو در آپریل 2015) و پایگاه ثبت مطالعات کاکرین (2015، شماره 3) جستوجو شدند. همچنین پایگاه ثبت کارآزماییهای بالینی تا آپریل 2015 مورد جستوجو قرار گرفتند.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشدهای که به مقایسه هر یک از انواع روشهای درمانی مدیکال (موضعی، خوراکی یا تزریقی) با عدم مداخله یا پلاسبو، یا به مقایسه دو نوع مداخله پزشکی مختلف (برای مثال یک برنامه یا رژیم متنوع مختلف از یک مداخله مشابه یا یک نوع روش درمانی فارماکولوژیکال مختلف) پرداخته باشند.
گردآوری و تحلیل دادهها
ما دادههای مربوط به کیفیت روششناسی، ویژگیهای بیمار، مداخلات و پیامدهایی شامل بهبود علائم و نشانهها به عنوان «پیامد اثربخشی اولیه»، و تعداد شرکتکنندگانی که دچار عوارض جانبی ناشی از روشهای درمانی مطالعه میشدند را به عنوان «پیامد ایمنی اولیه» استخراج کردیم.
نتایج اصلی
ما 13 مطالعه (شامل 917 شرکتکننده) را شناسایی کردیم. روشهای درمانی مورد ارزیابی عبارت بودند از: روش درمانی موضعی (11 مطالعه)، روش درمانی خوراکی (2 مطالعه) و روش درمانی تزریقی (2 مطالعه). 7 مطالعه از پلاسبو یا عدم مداخله روی گروه کنترل استفاده کرده بودند، در حالی که تمامی سایر مطالعات مضافا یا منحصرا به مقایسه گروههای درمانی فعال پرداخته بودند. هیچ یک از مطالعات به ارزیابی اثرات یخ یا استفاده از بانداژ گرم یا سرد نپرداخته بودند. در مجموع، خطر سوگیری (Bias) در هر یک از کارآزماییها از متوسط تا بالا متغیر بود، اگرچه شیوه گزارشدهی ضعیف مانع از آن شد تا درک کاملی از خطر در رابطه با اکثر مطالعات حاصل شود. کیفیت کلی شواهد برای هر یک از پیامدها از پائین تا متوسط عمدتا به دلیل خطر سوگیری و عدم دقت متغیر بود، به طوری که فقط کارآزماییهای مجرد دادههای مربوط به اکثر مقایسهها را فراهم میآوردند.
به دلیل تفاوتهای موجود میان مطالعات در زمینه مقایسهها، پیامدها و نوع ابزارهای مورد استفاده برای اندازهگیری پیامدها، امکان تجمیع آماری دادههای مربوط به پیامدهای اولیه بهبود در علائم و نشانهها و عوارض جانبی ناشی از روشهای درمانی مطالعه وجود نداشت.
تعدادی از روشهای درمانی موضعی، از جمله ژلهای هپارینوئید (heparinoid) یا دیکلوفناک (diclofenac)، در مقایسه با پلاسبو یا عدم مداخله، درد را بهبود بخشیدند. داروهای ضدالتهابی استروئیدی خوراکی، در مقایسه با پلاسبو، شدت علائم نشانهها را کاهش دادند. موضوعهای مربوط به ایمنی به صورت پراکنده گزارش شده و در مورد برخی مداخلات در دسترس نبودند، از جمله کرمهای نوتوجینسینگ (notoginseny creams)، دیفایبروتاید (defibrotide) یا هپارین تزریقی با وزن مولکولی پائین (parenteral low-molecular-weight heparin). اگرچه کارآزماییهای متعددی عوارض جانبی ناشی از برخی از کرمهای هپارینوئید موضعی (tropical heparinoid creams)، ژل اِساون (Essaven gel) یا فلبولن (phlebolan) را در مقابل گروه کنترل گزارش کرده بودند، این کارآزماییها قدرت لازم را برای اندازهگیری هر نوع تفاوت میان مدلها / روشهای درمانی به میزان کافی نداشتند. در مواردی از روشهای درمانی موضعی که عوارض جانبی گزارش شده بودند، این عوارض عمدتا شامل واکنشهای آلرژیک موضعی (local allergic reactions) میشدند. فقط 1 مطالعه، شامل 15 نفر شرکتکننده، گسترش ترومبوز (thrombus) و ترومبوآمبولی وریدی علامتدار (symptomatic venous thromboembolism) را که ناشی از استفاده از داروهای ضدالتهابی غیراستروئیدی خوراکی یا هپارین با وزن مولکولی پائین بود، مورد ارزیابی قرار داده بود، و هیچ موردی از هیچیک از عوارض نامبرده را گزارش نکرده بود. هیچ مطالعهای توسعه فلبیت چرکی (suppurative phlebitis)، عفونتهای جریان خون مربوط به کاتتر یا کیفیت زندگی را گزارش نکرده بودند.
نتیجهگیریهای نویسندگان
شواهد مربوط به درمان ترومبوفلبیت حاد سحطی تزریقی محدود بوده و دارای کیفیت پائینی است. به نظر میرسد دادهها برای ارزیابی اثربخشی و ایمنی روشهای درمانی موضعی، داروهای ضدانعقاد سیستمیک (systemic anticoagulation) یا ضدالتهابی غیراستروئیدی خوراکی بسیار مقدماتی هستند.
خلاصه به زبان ساده
روشهای درمانی برای ترومبوفلبیت سطحی تزریقی در اندام فوقانی
پیشینه
ترومبوفلبیت سطحی (Superficial thrombophlebitis) وضعیت التهابی وریدهای زیر سطح پوست است. توسعه ترومبوفلبیت سطحی اغلب فرو کردن سوزنها را داخل وریدها برای کاتتر تحویل دارو یا مایعات به بیماران بستری شده در بیمارستان دچار مشکل میکند. بهترین شیوه درمان برای این لختههای خونی به وجود آمده در ناحیه دستها و بازوها غیرشفاف باقی مانده است. در حالی که درمانهای موضعی به صورت بالقوه باعث بهبود علائم دردناک و آسایش بیمار میشود، این شیوه درمانی ممکن است از بروز عوارضی چون عفونت یا پیشرفت یا مهاجرت لخته به سیستم ورید عمقی پیشگیری نکند.
ویژگیهای مطالعه و نتایج اصلی
در این مطالعه مروری، که به جستوجوی مطالعات صورت گرفته تا آپریل 2015 پرداخته شد، ما 13 مطالعه شامل 917 شرکتکننده را شناسایی کردیم. 11 مطالعه به ارزیابی روشهای درمانی موضعی (داروهایی که روی سطح پوست استعمال میشوند)، 2 کارآزمایی به مطالعه روش درمانی خوراکی و 2 مطالعه به ارزیابی روش درمانی تزریقی (از طریق تزریق یا اینفیوژن) پرداخته بودند. 7 مطالعه از یک گروه کنترل استفاده کرده بودند که تحت هیچ روش درمانی قرار نگرفته یا یک پلاسبو دریافت کرده بودند، در حالی که سایر مطالعات مضافا یا منحصرا به مقایسه 2 گروه روش درمانی فعال پرداخته بودند. هیچ یک از مطالعات به ارزیابی اثرات یخ یا استفاده از بانداژ گرم یا سرد نپرداخته بودند. در مجموع، روشهای درمانی موضعی در مقایسه با پلاسبو یا عدم مداخله منجر به بهبود بیشتر و سریعتر علائم و نشانههای بالینی شدند. گزارشهای ارائه شده از دادههای مربوط به ایمنی محدود بود و هیچ نوع اطلاعاتی درباره برخی روشهای درمانی (کرمهای نوتوجینسینگ (notoginseny creams)، هپارین با وزن مولکولی پائین یا دیفایبروتاید (defibrotide)) در دسترس نبودند. اگرچه برخی مطالعات بروز عوارض جانبی خطرناک ناشی از استفاده از کرمهای موضعی هپارانوئید (heparinoid)، ژل اساون (Essaven gel) یا فلبولن (phlebolan) را گزارش کرده بودند، این دسته از کارآزماییها به لحاظ اندازه، جهت اندازهگیری هر نوع تفاوت میان روشهای درمانی به اندازه کافی، بسیار کوچک بودند. عوارض جانبی گزارش شده ناشی از روشهای درمانی موضعی عمدتا شامل واکنشهای آلرژیک موضعی میشدند. فقط 1 مطالعه شامل 15 نفر شرکتکننده به ارزیابی هر چیزی به جز کنترل موضعی موقعیت پرداخته بود. مطالعهای که به گزارش گسترش لخته یا ترومبوآمبولی وریدی علامتدار (symptomatic venous thromboembolism) (زمانی که لخته خون شکسته شده و همراه با جریان خون به حرکت درمیآید) پرداخته بود، به هنگام درمان به شیوه خوراکی با داروهای غیرالتهابی غیراستروئیدی یا با هپارین با وزن مولکولی پائین هیچ موردی مشاهده نکرده بود. هیچ یک از مطالعات، پیشرفت فلبیت (phlebitis) چرکی یا عفونی (زمانی که چرک در داخل ورید یا اطراف دیواره ورید یا هر دو شکل میگیرد)، عفونتهای جریان خون مربوط به کاتتر، یا کیفیت زندگی را گزارش نکرده بودند.
کیفیت شواهد
برخی از مطالعات منتخب ممکن است به دلیل محدودیتهای مربوط به طرح مطالعه دارای سوگیری بوده باشند، اما ما نمیتوانیم به دلیل اینکه پژوهشگران اصلی اطلاعات کافی برای قضاوت ارائه نکردند، همواره این خطر را مورد ارزیابی قرار دهیم. کیفیت کلی شواهد برای هر یک از پیامدها عمدتا به دلیل اینکه مطالعات دارای نواقصی در طرح مطالعه بوده یا بسیار کوچک بودند، از پائین تا متوسط متغیر بودند. به دلیل آنکه کارآزماییها روشهای درمانی مختلفی را به روشهای مختلف و مبتنی بر پیامدهای مختلف بررسی کرده بودند، ما نتوانستیم دادههای مربوط به پیامدهای اولیه را با یکدیگر تجزیه و تحلیل کنیم. به طور خلاصه، شواهد درباره درمان ترومبوفلبیت حاد سطحی تزریقی محدود و دارای کیفیت پائینی بودند و ما برای توصیه مبنی بر استفاده از هر یک از انواع روشهای درمانی مورد مطالعه اطلاعات کافی نداریم.