پیشینه
دمانس (Dementia) یا زوال عقل، یک سندرم پیشرونده اختلال شناختی در دنیا با هزینههای قابل توجه بهداشتی و مراقبتهای اجتماعی است. شیوع جهانی پیشبینی شده این بیماری، به ویژه در محیطهای با منابع محدود، رو به افزایش است. تغییر سیاستهای اخیر کشورهای غربی برای افزایش شناسایی این بیماران، بررسی دقیق دقت تشخیصی آزمونهای عصب روانشناختی را برای زوال عقل اجباری کرده است.
اهداف
تعیین دقت تشخیصی ارزیابی شناختی مونترال (MoCA؛ Montreal Cognitive Assessment) در آستانههای مختلف برای زوال عقل و انواع آن.
روش های جستجو
ما جستوجوی خود را در پایگاه اطلاعاتی زیر تا آگوست 2012 انجام دادیم: MEDLINE؛ EMBASE؛ BIOSIS Previews؛ Science Citation Index؛ Psychinfo و LILACS. علاوه بر این، ما منابع تخصصی زیر را شامل مطالعات تشخیصی و مطالعات مروری، از جمله پایگاه اطلاعاتی MEDION؛ (Meta-analyses van Diagnostisch Onderzoek)؛ DARE (پایگاه اطلاعاتی خلاصههای مرور اثرات؛ Database of Abstracts of Reviews of Effects)؛ HTA (پایگاه اطلاعاتی ارزیابی فناوری سلامت؛ Health Technology Assessment Database)؛ ARIF (تحقیقات قوی تسهیلات هوش؛ Aggressive Research Intelligence Facility) و C-EBLM (فدراسیون بینالمللی شیمی بالینی و کمیته علوم آزمایشگاهی برای علوم آزمایشگاهی مبتنی بر شواهد؛ International Federation of Clinical Chemistry and Laboratory Medicine Committee for Evidence-based Laboratory Medicine) را جستوجو کردیم. همچنین در ALOIS (ثبت تخصصی مطالعات تشخیصی و مداخلهای گروه دمانس و بهبود شناختی در کاکرین؛ Cochrane Dementia and Cognitive Improvement Group specialized register of diagnostic and intervention studies) به جستوجو پرداختیم. مطالعات مرتبط بیشتری را از ویژگیهای مقالات مرتبط در PubMed و به وسیله ردیابی مطالعات کلیدی در Science Citation Index و Scopus شناسایی کردیم. همچنین برای یافتن متون خاکستری (grey literature) مربوطه در مجموعه Web of Science Core Collection، از جمله Science Citation Index و نمایه استنادی چکیده مجموعه مقالات کنفرانسها (Conference Proceedings Citation Index) (Thomson Reuters Web of Science) و پایاننامههای دکترا به جستوجو پرداختیم و با محققان مربوط به مطالعاتی با دادههای بالقوه، تماس گرفتیم.
معیارهای انتخاب
مطالعات مقطعی که در آنها تمام شرکتکنندگان از نمونههای مشابه به کار گرفته شده بودند، انتخاب شدند. مطالعات مورد شاهدی، با توجه به احتمال زیاد سوگیری (Bias) از مطالعه حذف شدند. ما جستوجوی خود را برای یافتن مطالعات از جمعیتهای کلینیکهای حافظه، درمانگاهها، مراقبتهای اولیه و جامعه متمرکز کردیم. ما مطالعات دمانس زودرس، دمانس در اثر یک علت ثانویه، یا مطالعاتی را که در آن شرکتکنندگان بر اساس یک نوع بیماری خاص مانند بیماری پارکینسون یا وضعیتهای خاصی مانند خانههای سالمندان انتخاب شدند، از مطالعه حذف کردیم.
گردآوری و تحلیل دادهها
ما شیوع مطالعه دمانس را استخراج و نتایج را با توجه به آستانه مورد استفاده برای تشخیص زوال عقل به دو بخش آزمون مثبت/آزمون منفی تقسیمبندی کردیم. این کار امکان محاسبه حساسیت و ویژگی را در صورتی که در حال حاضر در مطالعه گزارش نشده باشد، فراهم میکند. در صورتی که در مطالعه، اطلاعات کافی برای تکمیل جداول 2×2 وجود نداشت، با نویسندگان آن مطالعه تماس گرفته شد. ما ارزیابی کیفیت را با توجه به معیارهای QUADAS-2 انجام دادیم.
تغییرات روششناسی در مطالعات انتخاب شده، مانع از انجام متاآنالیز شد. بنابراین نتایج حاصل از مطالعات مجزا به صورت ترکیبهای نقل قولی، ارائه شده است.
نتایج اصلی
هفت مطالعه انتخاب شد: سه مطالعه در کلینیک حافظه، دو مطالعه در درمانگاه بیمارستان، و دو مطالعه در نمونه به دست آمده از جمعیت انجام شده بودند. هیچکدام در مراقبتهای اولیه انجام نشده بود. در کل تعداد 9422 شرکت کنند وجود داشت، اما بسیاری از مطالعات فقط شامل یک نمونه کوچک بودند و تنها یک مطالعه بیش از 350 شرکتکننده را به کار گرفته بود. شیوع دمانس در مطالعات مبتنی بر درمانگاه 22% تا 54%، و در نمونه به دست آمده از جمعیت بین 5% تا 10% بود. در چهار مطالعه که از نمره آستانه توصیه شده 26 یا بیشتر که نشان دهنده شناخت عادی بود، استفاده شده بود، MoCA دارای حساسیت بالایی به اندازه 0.94 یا بیشتر بود اما ویژگی آن کم و برابر 0.60 یا کمتر گزارش شد.
نتیجهگیریهای نویسندگان
کیفیت کلی و مقدار اطلاعات برای ارائه پیشنهاد در مورد کاربرد بالینی MoCA برای تشخیص دمانس در شرایط مختلف کافی نیست. انجام مطالعات بیشتری مورد نیاز است که از شرکتکنندگان که در حال حاضر بیماری آنها تشخیص داده شده (طراحی به صورت مورد شاهدی)، استفاده نکنند، بلکه تستهای تشخیصی و استانداردهای مرجع را به صورت آیندهنگر به کار برند. وضوح روش را میتوان در مطالعات DTA پس از MoCA ، توسط گزارش یافتهها با استفاده از دستورالعملهای توصیه شده (به عنوان مثال STARDdem) بهبود بخشید. آستانههای پایینتر از 26 به احتمال زیاد، برای دقت تشخیصی بهینه MoCA در دمانس مفید است، اما این موضوع نیاز به تایید با استفاده از مطالعات بیشتری است
خلاصه به زبان ساده
ارزیابی شناختی مونترال (MoCA) برای تشخیص بیماری آلزایمر و انواع دیگر دمانس
سوال مطالعه مروری
ما شواهد موجود را در مورد دقت آزمون ارزیابی شناختی مونترال (MoCA) برای تشخیص دمانس و انواع آن بررسی کردیم.
پیشینه
زوال عقل یا دمانس یک بیماری شایع در افراد مسن است، که حداقل 7% از افراد بالای 65 سال در انگلستان به آن مبتلا هستند و تعداد موارد جدید آن در سراسر جهان در حال افزایش است. در این بررسی، هدف ما کشف این موضوع بود که آیا با استفاده از آزمونهای شناختی به خوبی تثبیت شده مانند MOCA، در مقایسه با یک آزمون تشخیصی استاندارد، میتوان بیماران دمانس را به دقت شناسایی کرد یا خیر. MoCA از یک سری از سوالات برای آزمون جنبههای مختلف از عملکرد ذهنی استفاده. میکند.
ویژگیهای مطالعه
شواهدی که ما بررسی کردیم تا آگوست 2012 به روز هستند. ما هفت مطالعه را یافتیم که با معیارهای ما مطابقت داشتند. سه مطالعه مربوط به کلینیکهای حافظه (درمانگاههای تخصصی که در آن مردم مشکوک به دمانس به آنجا ارجاع داده میشوند)، دو مطالعه مربوط به درمانگاه بیمارستان عمومی و دو مطالعه مربوط به جمعیت عمومی بود و هیچ مطالعه مربوط به مراقبتهای اولیه نبود. همه مطالعات شامل افراد مسن بوده و جوانترین میانگین سنی، 61 سال، مربوط به یکی از مطالعات بود. در مجموع 9422 شرکت کننده در تمام 7 مطالعه وجود داشت. هر چند فقط یک مطالعه، بیش از 350 شرکت کننده داشت.
نسبت افراد مبتلا به زوال عقل، در دو مطالعه انجام شده روی نمونهای از جمعیت بین 5% تا 10% و در پنج مطالعه مبتنی بر درمانگاه بین 22% تا 54% بود. تغییرات زیادی در روش مطالعات مختلف وجود داشت. بنابراین ما تصمیم به ارائه نتایج در یک خلاصه به شکل نقلقول گرفتیم، زیرا یک خلاصه آماری (ترکیب تمام برآوردهای در یک حساسیت و ویژگی خلاصه شده) بیمفهوم بود.
نتایج اصلی
نتایج ما نشان داد که MoCA در شناسایی زوال عقل، هنگامی که از نمره آستانه به رسمیت شناخته شده کمتر از 26 استفاده شود، عملکرد خوبی دارد. در مطالعاتی که از این نقطه آستانه استفاده کردند، مشاهده کردیم که این آزمون بیش از 94% از افراد مبتلا به دمانس را در تمام تنظیمات، به درستی شناسایی میکند. از سوی دیگر، این آزمون دارای نسبت بالایی از مثبت کاذب است. یعنی افرادی که دمانس ندارند، اما در نقطه آستانه کمتر از 26، آزمون برای آنها مثبت است. در مطالعاتی که ما مرور کردیم بیش از 40 درصد از افرادی که مبتلا به دمانس نبودند، با استفاده از MoCA به اشتباه مبتلا به دمانس تشخیص داده شدند.
نتیجهگیری
کیفیت کلی مطالعات به اندازه کافی خوب نبود تا بتوان توصیه قاطع به استفاده از MoCA برای تشخیص دمانس در موقعیتهای مختلف مراقبتهای بهداشتی کرد. به طور خاص، هیچ مطالعهای درباره اینکه چگونه MoCA برای تشخیص دمانس در موقعیتهای مراقبتهای اولیه مفید است، وجود ندارد. این احتمال وجود دارد که آستانه MoCA کمتر از 26 میتواند برای دقت تشخیصی مطلوب در دمانس مفید باشد، هر چند این مساله نیاز به تایید گستردهتر دارد.