پیشینه
مردهزایی سالانه 2.6 میلیون بارداری را در سراسر جهان تحتتاثیر قرار میدهد. در حالی که اکثر موارد در کشورهای با درآمد کم و متوسط رخ میدهند، مردهزایی به عنوان یک مساله بالینی مهم برای کشورهای با درآمد بالا (HICs) نیز شمرده میشود- هم بریتانیا و هم آمریکا نرخهای بالای میانگین را برای HICs گزارش میکنند. در HICs، بیشترین ارتباط گزارششده با مردهزایی، اختلال عملکرد جفت است. اختلال عملکرد جفت ممکن است از لحاظ بالینی با ایجاد محدودیت رشد جنین (FGR) و نوزادان کوچک برای زایمان مرتبط باشد. این وضعیت میتواند به دلیل جدا شدن جفت یا اختلالات هیپرتانسیو بارداری و بسیاری دیگر از اختلالات و عوامل دیگر رخ دهد.
اختلالات جفت در 11% تا 56% موارد مردهزایی مورد اشاره قرار گرفتهاند. تشخیص FGR در رحم دشوار است. سن کوچک برای بارداری (SGA)، که بعد از تولد ارزیابی شد، رایجترین معیار جایگزین برای این پیامد است. درجه SGA با احتمال FGR همراه است؛ 30% از نوزادان با وزن هنگام تولد کمتر از صدک 10 با FGR در نظر گرفته میشوند، در حالی که 70% از نوزادان با وزن هنگام تولد کمتر از صدک 3 با FGR در نظر گرفته میشوند. در حالت بحرانی، SGA مهمترین عامل خطر دوران بارداری برای مردهزایی است. تشخیص صحیح از SGA نوزادان با کاهش نرخ مرگومیر پریناتال در ارتباط است. با این حال، تستهایی که اکنون مورد استفاده قرار میگیرند، مانند اندازهگیری ارتفاع symphysis - fundal، حساسیت و ویژگی کمی برای شناسایی نوزادان SGA دارند.
اهداف
هدف اولیه، ارزیابی و مقایسه دقت تشخیصی ارزیابی سونوگرافی رشد جنین توسط وزن تخمینی جنین (EFW) و بیومارکرهای جفت بهتنهایی و در هر ترکیب مورد استفاده پس از 24 هفته بارداری در شناسایی اختلال عملکرد جفت که با مردهزایی یا یا تولد نوزاد با SGA نشان داده میشود. اهداف فرعی، بررسی تاثیر عوامل بالینی و روششناختی در عملکرد تست بودند.
روش های جستجو
ما استراتژیهای کامل جستوجو را بدون محدودیت زبانی یا تاریخ اعمال کردیم. منابع زیر جستوجو شدند: MEDLINE؛ MEDLINE In Process؛ Embase via Ovid Cochrane (Wiley) CENTRAL؛ Science Citation Index (Web of Science)؛ CINAHL (EBSCO) در صورت نیاز با استراتژیهای جستوجوی پذیرفته شده برای هرکدام از بانکهای اطلاعاتی؛ ISRCTN Registry؛ UK Clinical Trials Gateway؛ پورتال بینالمللی کارآزماییهای بالینی WHO و ClinicalTrials.gov برای کارآزماییهای در حال انجام؛ منابع خلاصهمقالات و چکیدههای کنفرانسهای اختصاصی (British Library’s ZETOC و Web of Science Conference Proceedings Citation Index). آخرین جستوجو در اکتبر 2016 انجام شد.
معیارهای انتخاب
ما مطالعاتی را با حضور زنان باردار در هر سنی از بارداری حداقل 24 هفتهای وارد کردیم، به شرط آنکه پیامدهای بارداری (تولد زنده/مردهزایی؛ نوزاد SGA) مورد ارزیابی قرار گرفته بودند. مطالعات، بدون توجه به این که آیا زنان باردار در معرض خطر پائین یا بالا برای عوارض بودند یا جمعیت مختلط (خطر پائین یا بالا) بودند، در نظر گرفته شدند. بارداریها عارضهدار شده با ناهنجاریهای جنینی و بارداریهای چند جنینی حذف شدند چون خطر بالاتر مردهزایی ناشی از علل غیرجفتی داشتند. با توجه به آزمونهای بیوشیمیایی، ما تستهایی را وارد کردیم که با استفاده از هر تکنیکی و با هر حد آستانهای برای تعیین مثبت بودن تست انجام شدند.
گردآوری و تحلیل دادهها
ما اعداد مثبت حقیقی، مثبت کاذب، منفی کاذب و نتایج آزمون منفی حقیقی را از هر مطالعهای استخراج کردیم. ما خطر سوگیری (bias) و قابلیت کاربرد استفاده از ابزار QUADAS‐2 را ارزیابی کردیم. متاآنالیزها با استفاده از مدل سلسله مراتبی ROC برای تخمین و مقایسه دقت تست انجام شدند.
نتایج اصلی
ما 91 مطالعه را وارد کردیم که هفت آزمایش - تستهای خونی برای لاکتوژن جفتی انسانی (hPL)، اوستریول (oestriol)، فاکتور رشد جفتی (PlGF) و اوریک اسید، و EFW اولتراسوند و اوستریول درجهبندی جفتی و ادراری - را در مجموعا 175,426 زن باردار بررسی کرده بودند که در آنها 15,471 بارداری منجر به تولد یک نوزاد کوچک و 740 بارداری با مردهزایی خاتمه یافت. کیفیت مطالعات واردشده با اکثر دامنهها در معرض خطر پایین سوگیری، متغیر بود، اگرچه 59 درصد از مطالعات با خطر نامشخص سوگیری برای دامنه استاندارد مرجع درنظر گرفته شدند. پنجاه و سه درصد از مطالعات با خطر قابلیت کاربرد مواجه بودند، زیرا فقط زنان با خطر بالا یا پایین وارد شده بودند.
با استفاده از دادههای موجود برای SGA (86 مطالعه، 159,490 بارداری شامل 15,471 نوزاد SGA)، شواهدی از تفاوت در دقت (P < 0.0001) بین 7 آزمایش برای تشخیص بارداریهایی وجود داشت که SGA در زمان تولد داشتند. EFW اولتراسوند دقیقترین تست برای تشخیص SGA در زمان تولد با نسبت شانس تشخیصی (DOR) معادل 21.3 (95% فاصله اطمینان (CI): 13.1 تا 34.6) بود؛ hPL دقیقترین تست بیوشیمیایی با DOR معادل 4.78 (95% فاصله اطمینان (CI): 3.21 تا 7.13) بود. در یک کوهورت فرضی از 1000 زن باردار، میانه اختصاصیت معادل 0.88 و میانه شیوع معادل 19%، تستهای EFW، hPL، اوستریول، اوستریول ادراری، اوریک اسید، PlGF و درجهبندی جفت، به ترتیب 50 (95% فاصله اطمینان (CI): 32 تا 68)، 116 (95% فاصله اطمینان (CI): 97 تا 133)، 124 (95% فاصله اطمینان (CI): 108 تا 137)، 127 (95% فاصله اطمینان (CI): 95 تا 152)، 139 (95% فاصله اطمینان (CI): 118 تا 154)، 144 (95% فاصله اطمینان (CI): 118 تا 161)، و 144 (95% فاصله اطمینان (CI): 122 تا 161) مورد نوزاد SGA را شناسایی نمیکنند. برای تشخیص بارداریهایی که به مردهزایی ختم میشوند (21 مطالعه؛ 100,687 بارداری شامل 740 مردهزایی)، در یک مقایسه غیرمستقیم میان 4 تست بیوشیمیایی، PlGF دقیقترین تست با DOR معادل 49.2 (95% فاصله اطمینان (CI): 12.7 تا 191) بود. در یک کوهورت فرضی از 1000 زن باردار، در میانه ویژگی معادل 0.78 و میانه شیوع معادل 1.7%، تستهای PlGF، hPL، اوستریول ادراری و اوریک اسید به ترتیب 2 (95% فاصله اطمینان (CI): 0 تا 4)، 4 (2 تا 8)، 6 (6 تا 7) و 8 (3 تا 13) مورد مردهزایی را از دست خواهند داد. هیچ مطالعهای به ارزیابی دقت EFW اولتراسوند برای تشخیص خاتمه بارداری با مردهزایی نپرداخته بود.
نتیجهگیریهای نویسندگان
بیومارکرهای بیوشیمیایی اختلال عملکرد جفت که به تنهایی مورد استفاده قرار میگیرند، دقت کافی برای تشخیص بارداریهای منجر به در SGA یا مردهزایی ندارند. مطالعاتی که به ترکیب U و بیومارکرهای جفت میپردازند، برای تعیین اینکه آیا این رویکرد، نسبت به استفاده از تخمین اولتراسوند از اندازه جنین یا مارکرهای بیوشیمیایی اختلال عملکرد جفت بهتنهایی، دقت تشخیصی را افزایش میدهد یا خیر، مورد نیاز هستند. بسیاری از مطالعات وارد شده در این مرور بین سالهای 1974 و 2016 انجام شدهاند. اغلب مطالعات روی مواد جفت قبل از سال 1991 و پس از 2013 انجام شدهاند؛ مطالعات قبلی ممکن است منعکسکننده تحولات در فنآوری تست نباشند.
خلاصه به زبان ساده
تستهای خونی در انتهای بارداری برای شناسایی نوزادان کوچک و مواردی که در معرض خطر مردهزایی هستند
پیشینه
ما در اکتبر 2016 به دنبال مطالعات گشتیم و در مجموع 24,059 مطالعه را یافتیم که 91 مورد از آنها اطلاعاتی را برای ما فراهم کردند که توانستیم در این مرور وارد کنیم. ما به اسکن اولتراسوند و شش آزمایش مختلف از مواد جفت از جمله پروتئینها و هورمونها نگاه کردیم. این مطالعات شامل 175,426 زن و در مجموع 15,471 بارداری بود که به نوزاد کوچک ختم شد و 740 بارداری نیز با مردهزایی تمام شدند.
آنچه ما یافتیم
از میان 91 مطالعه وارد شده، 86 مورد اطلاعاتی در مورد نوزادان کوچک داشتند که از آن تعداد، 18 مورد به مردهزایی هم توجه کرده بودند؛ پنج مطالعه دیگر فقط به مردهزایی نگاه کرده بودند. دقیقترین آزمایش برای تشخیص یک بچه کوچک، اسکن سونوگرافی بود تا وزن کودک را تخمین بزند. از مواد اندازهگیری شده در خون مادر، لاکتوژن جفتی انسان (hPL)، که هورمون تولید شده توسط جفت در دوران بارداری است، بسیار دقیق بود. فقط یک مطالعه وجود داشت که به هر دو مورد اسکن سونوگرافی و اندازهگیری ماده جفت نگاه کرد. فاکتور رشد جفت (PlGF) دقیقترین آزمایش از یک ماده جفت برای تشخیص مردهزایی بود؛ هیچ مطالعهای در مورد اسکن سونوگرافی برای تشخیص یک بچه که ممکن است مرده باشد، وجود نداشت. آزمایشهای مواد جفتی در شناسایی کودک در معرض خطر مردهزایی بهتر از تشخیص کودک کوچک بودند.
دیگر اطلاعات مهم که باید در نظر گرفته شوند
بسیاری از مطالعات وارد شده در این مرور بین سالهای 1974 و 2016 انجام شده بودند. مطالعات روی مواد جفت قبل از سال 1991 و پس از 2013 انجام شده بودند؛ مطالعات قبلی ممکن است منعکسکننده تحولات در فنآوری تست نباشند. انجام مطالعات بیشتری برای یافتن این موضوع مورد نیاز است که آیا تلفیقی از اسکنهای اولتراسوند و آزمونهای خون مادر، میتوانند تشخیص بارداریهایی را که به تولد یک نوزاد کوچک یا یک نوزاد مرده به پایان میرسند، بهبود بخشند. هیچ مطالعهای برای این مرور پیدا نشد که به بررسی دقت اولتراسوند و آزمایشهای خونی مورد استفاده با هم پرداخته باشند.