جلد 2019 -                   جلد 2019 - صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Amanda O Leopoldino, Gustavo C Machado, Paulo H Ferreira, Marina B Pinheiro, Richard Day, Andrew J McLachlan, et al . Paracetamol versus placebo for knee and hip osteoarthritis. 3 2019; 2019
URL: http://cochrane.ir/article-1-2623-fa.html
پیشینه
پاراستامول (paracetamol) (استامینوفن (acetaminophen)) به‌عنوان داروی مسکن خط اول برای استئوآرتریت (osteoarthritis) هیپ یا زانو بسیار توصیه می‌شود. با این حال، با توجه به این‌که مطالعات اخیر، اثرات کوچکی را از پاراستامول در مقایسه با دارونما (placebo) نشان داده‌اند، در مورد این توصیه اختلاف‌نظر وجود دارد. با این وجود، مطالعات گذشته منابع را به‌طور سیستماتیک برای بررسی اثرات این دارو بر مکان‌های خاص استئوآرتریت، یعنی، هیپ یا زانو یا دوز مورد استفاده، مرور و ارزیابی نکرده‌اند.
اهداف
ارزیابی منافع و آسیب‌های پاراستامول در مقایسه با دارونما در درمان استئوآرتریت هیپ یا زانو.
روش های جستجو
ما پایگاه ثبت مرکزی کارآزمایی‌های کنترل‌شده کاکرین؛ MEDLINE؛ Embase؛ AMED؛ (CINAHL) Cumulative Index to Nursing and Allied Health Litreture؛ Web of Science؛ LILACS؛ پایگاه اطلاعاتی خلاصه‌های دارویی را تا 3 اکتبر 2017 و ClinicalTrials.gov و پورتال پلت‌فرم بین‌المللی ثبت کارآزمایی‌های بالینی سازمان جهانی بهداشت (ICTRP) را تا 20 اکتبر 2017 جست‌وجو کردیم.
معیارهای انتخاب
ما کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده‌ای را وارد کردیم که به مقایسه پاراستامول با دارونما در بزرگسالان مبتلا به استئوآرتریت هیپ یا زانو پرداخته بودند. پیامدهای اصلی عبارت بودند از درد، عملکرد، کیفیت زندگی، عوارض جانبی و خروج از مطالعه به علت عوارض جانبی، عوارض جانبی جدی و تست‌های عملکرد غیرطبیعی کبدی.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مرور از روش‌های استاندارد کاکرین برای گردآوری داده‌ها، و ارزیابی خطر سوگیری (bias) و کیفیت شواهد استفاده کردند. برای ‌ترکیب اهداف، ما نمرات درد و عملکرد فیزیکی (عملکرد Western Ontario and McMaster Universities Osteoarthritis Index) را به مقیاس معمول 0 (بدون درد یا ناتوانی) تا 100 (بدترین درد یا ناتوانی ممکن) تبدیل کردیم.
نتایج اصلی
ما 10 کارآزمایی تصادفی‌سازی و کنترل‌شده را با دارونما شامل 3541 شرکت‌کننده مبتلا به استئوآرتریت هیپ یا زانو شناسایی کردیم. دوز پاراستامول از 1.95 گرم/روز تا 4 گرم/روز متغیر بود، و اغلب کارآزمایی‌ها فقط به مدت سه ماه شرکت‌کنندگان را پیگیری کردند. اکثر کارآزمایی‌ها، روش‌های تصادفی‌سازی و پنهان‌سازی را به‌روشنی گزارش نکردند و در معرض خطر نامشخص سوگیری انتخابی قرار داشتند. کارآزمایی‌ها در معرض خطر پایین سوگیری عملکردی، تشخیصی، و گزارش‌دهی قرار داشتند.
در 3 هفته تا 3 ماه پیگیری، شواهدی با کیفیت بالا وجود داشت که نشان دادند پاراستامول هیچ بهبودی مهمی را از نظر بالینی در درد و عملکرد فیزیکی ارائه نکرد. میانگین کاهش درد با دارونما 23 نقطه (مقیاس 0 تا 100، نمرات پایین‌تر، نشان‌دهنده درد کمتر) و با پاراستامول، 3.23 نقطه بهتر بود (5.43 بهتر تا 1.02 بهتر)، کاهش مطلق 3% (1% بهتر تا 5% بهتر؛ 9% حداقل تفاوت بالینی مهم) و کاهش نسبی 5% (2% بهتر تا 8% بهتر) (7 کارآزمایی؛ 2355 شرکت‌کننده) بود. عملکرد فیزیکی به میزان 12 نقطه در مقیاس 0 تا 100 با دارونما بهبود یافت (نمرات پایین‌تر نشان‎دهنده عملکرد بهتر) و با پاراستامول 2.9 نقطه بهتر بود (0.95 بهتر تا 4.89 بهتر)، بهبودی مطلق، 3% (1% بهتر تا 5% بهتر، 10% حداقل تفاوت بالینی مهم) و بهبودی نسبی 5% (2% بهتر به 9% بهتر) (7 کارآزمایی؛ 2354 شرکت‌کننده).
شواهدی با کیفیت بالا از هشت کارآزمایی نشان داد که میزان بروز عوارض جانبی بین گروه‌ها مشابه بود: 1586.515 (325 به ازای هر 1000) در گروه دارونما در مقابل 1666.537 (328 به ازای هر 1000؛ بین 299 تا 360) در گروه پاراستامول (خطر نسبی (RR): 1.01؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.92 تا 1.11). به دلیل CI‌های گسترده یا میزان اندک عوارض که نشان‌دهنده عدم دقت بود، قطعیت کم‌تری (شواهدی با کیفیت متوسط) در مورد خطر عوارض جانبی جدی، خروج به علت عوارض جانبی و میزان تست‌های عملکرد غیرطبیعی کبد وجود داشت. 70 نفر از 1480 فرد (11 نفر به ازای هر 1000 نفر) تحت درمان با دارونما و 1729.28 فرد (16 نفر به ازای هر 1000 نفر؛ بین 8 تا 29) تحت درمان با پاراستامول، دچار عوارض جانبی جدی شدند (RR: 1.36؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.73 تا 2.53؛ 6 کارآزمایی). میزان خروج از مطالعه به دلیل عوارض جانبی عبارت بود از: 1000.65 شرکت‌کننده در گروه دارونما و 1000.77 (بین 59 تا 100) شرکت‌کننده با پاراستامول (RR: 1.19؛ 95% فاصله اطمینان (CI):
0.91 تا 1.55؛ 7 کارآزمایی). عملکرد غیرطبیعی کبدی در 1000.18 شرکت‌کننده تحت درمان با دارونما و در 1000.70 شرکت‌کننده تحت درمان با پاراستامول رخ داد (RR: 3.79؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.94 تا 7.39) اما اهمیت بالینی این اثر نامشخص بود. هیچ‌یک از این کارآزمایی‌ها، کیفیت زندگی را گزارش نکردند.
تجزیه‌وتحلیل زیرگروه نشان داد که اثر پاراستامول بر درد و عملکرد، با توجه به دوز پاراستامول (3.0 گرم/ روز یا کم‌تر در مقابل 3.9 گرم/ روز یا بیش‌تر) متفاوت نبود.
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
بر اساس شواهدی با کیفیت بالا، این مرور تایید می‌کند که پاراستامول فقط منجر به حداقل بهبودی در درد و عملکرد در افراد مبتلا به استئوآرتریت هیپ یا زانو می‌شود، بدون اینکه خطر عوارض جانبی را در کل افزایش دهد. تجزیه‌وتحلیل زیرگروه نشان می‌دهد که اثرات بر درد و عملکرد بر اساس دوز پاراستامول متفاوت نیست. با توجه به تعداد کم عوارض، ما در مورد این موضوع که آیا استفاده از پاراستامول، خطر عوارض جانبی جدی، خروج از مطالعه به دلیل عوارض جانبی و میزان تست‌های عملکرد غیرطبیعی کبد را افزایش می‌دهد یا خیر، اطمینان اندکی داریم.
دستورالعمل‌های بالینی فعلی، پاراستامول را با توجه به فراوانی مطلق کم آسیب جدی آن، به‌عنوان داروی مسکن خط اول برای استئوآرتریت هیپ یا زانو همواره توصیه می‌کنند. با این حال، نتایج ما نیاز به بازنگری این توصیه‌ها دارد.
خلاصه به زبان ساده
پاراستامول برای درمان افراد مبتلا به استئوآرتریت هیپ یا زانو
پیشینه
استئوآرتریت هیپ یا زانو، یک بیماری ناتوان‌کننده پیشرونده است که افراد زیادی را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار می‌دهد. با اینکه پاراستامول به‌عنوان یک گزینه درمانی، به‌طور گسترده‌ای برای این بیماری مورد استفاده قرار می‌گیرد، مطالعات اخیر این سوال را مطرح کرده‌اند که این داروی تسکین درد چقدر موثر است.

زمان انجام پژوهش
 
این مرور، تمام کارآزمایی‌های منتشر شده را تا 3 اکتبر 2017 وارد کرد.

ویژگی‌های مطالعه
 
ما کارآزمایی‌های بالینی تصادفی‌سازی شده‌ای (که افراد به‌صورت تصادفی در یکی از دو یا چند گروه درمان قرار می‌گیرند) را وارد کردیم که به بررسی اثرات پاراستامول بر افراد مبتلا به درد هیپ یا زانوی ناشی از استئوآرتریت در برابر دارونما (یک «قرص شکر» بدون ماده‌ای که بتواند به‌عنوان یک دارو عمل کند) پرداختند. ما 10 کارآزمایی را با 3541 شرکت‌کننده یافتیم. به‌طور متوسط، سن شرکت‌کنندگان در مطالعه بین 55 تا 70 سال و اکثر آن‌ها مبتلا به استئوآرتریت زانو بودند. دوز درمانی پاراستامول 1.95 گرم/روز تا 4 گرم/روز بود و شرکت‌کنندگان در تمام مطالعات بین یک تا دوازده هفته پیگیری شدند، به جز یک مطالعه که در آن افراد به مدت 24 هفته پیگیری شدند. شش کارآزمایی از شرکت‌هایی که پاراستامول تولید می‌کردند، حمایت مالی دریافت کردند.

نتایج اصلی
در مقایسه با قرص‌های دارونما، پاراستامول در 12 هفته منجر به منفعت اندکی شد.
درد (نمرات پایین‌تر به معنای درد کم‌تر)
بهبودی تا 3% (1% بهتر تا 5% بهتر)، یا 3.2 نقطه (1 بهتر تا 5.4 بهتر) در یک مقیاس 0 تا 100 نقطه‌ای.
- افرادی که پاراستامول دریافت کردند، گزارش کردند که درد آن‌ها تا 26 نقطه بهبود یافت.
- افرادی که دارونما دریافت کردند، گزارش کردند که درد آن‌ها تا 23 نقطه بهبود یافت.
عملکرد فیزیکی (نمرات پایین‌تر به معنای عملکرد بهتر)
بهبودی تا 3% (1% بهتر تا 5% بهتر) یا 2.9 نقطه (1.0 بهتر تا 4.9 بهتر) در یک مقیاس 0 تا 100 نقطه‌ای.
- افرادی که پاراستامول دریافت کردند، گزارش کردند که عملکرد آن‌ها به میزان 15 نقطه بهبود یافت.
- افرادی که دارونما دریافت کردند، گزارش کردند که عملکرد آن‌ها به میزان 12 نقطه بهبود یافت.
عوارض جانبی (بیش‌از 12 تا 24 هفته)
افراد زیادی، با پاراستامول عوارض جانبی نداشتند (3% کم‌تر تا 3% بیش‌تر)، یا 0 نفر بیش‌تر از هر 100 نفر.
- 33 نفر از هر 100 نفر، یک عارضه جانبی را با پاراستامول گزارش کردند.
- 33 نفر از هر 100 نفر، یک عارضه جانبی با را دارونما گزارش کردند.
عوارض جانبی جدی (بیش‌از 12 تا 24 هفته)
افراد گروه پاراستامول، 1% بیش‌تر عوارض جانبی جدی داشتند (0% کم‌تر تا 1% بیش‌تر)، یا یک نفر بیش‌تر از بین 100 نفر.
- 2 نفر از هر 100 نفر، یک عارضه جانبی جدی را با پاراستامول گزارش کردند.
- 1 نفر از هر 100 نفر، یک عارضه جانبی جدی را با دارونما گزارش کردند.
خروج از مطالعه به علت عوارض جانبی (بیش‌از 12 تا 24 هفته)
1% بیش‌تر از درمان با پاراستامول خارج شدند (1% کم‌تر تا 3% بیش‌تر)، یا یک نفر بیش‌تر از بین 100 نفر.
- 8 نفر از هر 100 نفر، از گروه درمان با پاراستامول خارج شدند.
- 7 نفر از هر 100 نفر، از گروه درمان با دارونما خارج شدند.
تست‌های عملکرد غیرطبیعی کبدی (بیش‌از 12 تا 24 هفته)
5% بیش‌تر، تست‌های عملکرد غیرطبیعی کبدی (به معنای وجود التهاب یا آسیب اندک در کبد بود) با پاراستامول داشتند (1% بیش‌تر تا 10% بیش‌تر)، یا 5 نفر بیش‌تر از هر 100 نفر.
- 7 نفر از هر 100 نفر، تست عملکرد غیرطبیعی کبدی با پاراستامول داشتند.
- 2 نفر از هر 100 نفر، تست عملکرد غیرطبیعی کبدی با دارونما داشتند.

کیفیت شواهد
 
شواهدی با کیفیت بالا نشان دادند که پاراستامول، فقط منجر به حداقل بهبودی در درد و عملکرد افراد مبتلا به استئوآرتریت هیپ یا زانو می‌شود، بدون این‌که خطر عوارض جانبی را افزایش دهد. هیچ‌یک از مطالعات، کیفیت زندگی را اندازه‌گیری نکردند. با توجه به تعداد اندک عوارض، ما کم‌تر مطمئن بودیم که آیا استفاده از پاراستامول، خطر عوارض جانبی جدی یا خروج را از مطالعه به علت عوارض جانبی افزایش داده و میزان تست‌های عملکرد غیرطبیعی کبدی را تغییر داد. با این وجود، اگر چه ممکن است تست‌های عملکرد غیرطبیعی کبدی با پاراستامول وجود داشته باشد، کاربردهای بالینی ناشناخته هستند.

(769 مشاهده)
متن کامل [PDF 4 kb]   (91 دریافت)    

پذیرش: 1396/7/11 | انتشار: 1397/12/6