پیشینه
هیپوگلیسمی (hypoglycaemia) یک اتفاق شایع در افراد مبتلا به دیابت است اما در غیاب دیابت میتواند حاصل عدم تعادل در هوموستاز گلوکز باشد. بهترین روش رودهای برای تجویز گلوکز برای هیپوگلیسمی مشکوک در شرایط کمکهای اولیه ناشناخته است.
اهداف
ارزیابی اثرات کمکهای اولیه تجویز گلوکز به هر روش مناسب برای استفاده توسط ارائهدهندگان کمکهای اولیه (بوکال (buccal)، زیرزبانی، خوراکی، رکتال) برای هیپوگلیسمی علامتدار.
روش های جستجو
ما CENTRAL؛ MEDLINE؛ Embase؛ (CINAHL) Cumulative Index to Nursing and Allied Health Litreture و همچنین منابع خاکستری (رکوردهایی که در پورتال جستوجوی WHO ICTRP؛ ClinicalTrials.gov و پایگاه ثبت کارآزماییهای بالینی EU شناسایی شدند) را تا جولای 2018 جستوجو کردیم. ما فهرست منابع مطالعات واردشده را که توسط جستوجوهای فوق بازیابی شدند، جستوجو کردیم.
معیارهای انتخاب
ما مطالعاتی را وارد کردیم که شامل بزرگسالان و کودکان مبتلا به هیپوگلیسمی تائید شده یا مشکوک و همچنین داوطلبان سالمی بودند، که در آنها گلوکز به هر روش رودهای مناسب برای استفاده توسط ارائهدهندگان کمکهای اولیه تجویز شد.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم کارآزماییها را انتخاب کردند، خطر سوگیری (bias) را ارزیابی و دادهها را استخراج و کارآزماییها را از نظر قطعیت کلی شواهد با استفاده از ابزار GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) ارزیابی کردند. ما از ابزار «خطر سوگیری» کاکرین برای ارزیابی خطر سوگیری در کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCTs ؛randomised controlled trails)، و ابزار «خطر سوگیری در مطالعات غیرتصادفیسازی شده مداخلات» (ROBINS‐I)، علاوهبر توصیههای کتابچه راهنمای کاکرین برای مرورهای ساختارمند مداخلات در مطالعات متقاطع، برای non‐RCTs استفاده کردیم. ما پیامدهای پیوسته را بهصورت میانگین تفاوت (MD) با 95% فاصله اطمینان (CI) و پیامدهای دوتایی را بهصورت خطر نسبی (RR) با 95% فاصله اطمینان (CI) گزارش کردیم. تمام دادههای مربوط به غلظتهای گلوکز بهmg/dL تبدیل شد. ما با نویسندگان مطالعات واردشده برای بهدست آوردن دادههای از دسترفته تماس گرفتیم.
نتایج اصلی
از میان 6394 منبع، ما چهار مطالعه را وارد کردیم که به ارزیابی 77 شرکتکننده پرداختند، شامل دو RCT که بهترتیب، کودکان و بزرگسالان مبتلا به هیپوگلیسمی را مورد مطالعه قرار دادند، و دو non‐RCTs با داوطلبان سالم انجام شدند. این مطالعات شامل سه روش مختلف تجویز گلوکز (زیرزبانی، بوکال و ترکیبی از تجویز خوراکی و بوکال) بودند. تمام مطالعات در معرض خطر بالای سوگیری در یک یا چند حوزه «خطر سوگیری» قرار داشتند.
تجویزگلوکز بهصورت روش زیرزبانی، بهشکل حبه قند زیر زبان، در مقایسه با روش خوراکی در شرایط بسیار خاص کودکان مبتلا به هیپوگلیسمی و علائم همزمان مالاریا یا عفونت دستگاه تنفسی، منجر به غلظت بالاتر گلوکز خون پس از 20 دقیقه شد (mg/dl 17 :MD؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.09- تا 0.06؛ 4.4 تا 29.6؛ 0.008 = P؛ 1 مطالعه؛ 42 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بسیار پایین). برطرف شدن هیپوگلیسمی در 80 دقیقه ممکن است به نفع تجویز زیرزبانی باشد (RR: 2.10؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.24 تا 3.54؛ 0.006 = P؛ 1 مطالعه؛ 42 شرکتکننده؛ شواهد با قطعیت بسیار پایین)، اما تفاوت قابلتوجهی در 20 دقیقه نشان داده نشد (RR: 1.26؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.91 تا 1.74؛ 0.16 = P؛ 1 مطالعه؛ 42 شرکتکننده؛ شواهد با قطعیت بسیار پایین). کاهشی در زمان برطرف شدن هیپوگلیسمی به نفع تجویز زیرزبانی یافت شد (min -51.5 :MD؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 58- تا 45-؛ 0.001 > P؛ 1 مطالعه؛ 42 شرکتکننده؛ شواهد با قطعیت بسیار پایین). هیچ عارضه جانبی در هر دو گروه گزارش نشد. برای برطرف شدن علائم و زمان تا برطرف شدن علائم و تاخیر در درمان، دادهای وجود نداشت.
در یک مطالعه، تجویز گلوکز به روش بوکال باعث کاهش بیشتر غلظت گلوکز پلاسما پس از 20 دقیقه در مقایسه با مصرف خوراکی آن شد (mg/dl -14.4 :MD؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 17.5- تا 11.4- برای ضریب همبستگی منتسب درونی شرکتکنندگان برابر با 0.9؛ 0.001 > P؛ 1 کارآزمایی؛ 16 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بسیار پایین). در مطالعه دیگری، شرکتکنندگان کمتری با افزایش گلوکز خون در 20 دقیقه بهنفع گلوکز خوراکی وجود داشت (RR: 0.07؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.00 تا 0.98؛ 0.05 = P؛ 1 مطالعه؛ 7 شرکتکننده؛ شواهد با قطعیت بسیار پایین). برای برطرف شدن علائم و زمان برطرف شدن علائم، برطرف شدن هیپوگلیسمی و زمان برطرف شدن هیپوگلیسمی، عوارض جانبی و تاخیر در درمان، دادهای وجود نداشت.
برای روش ترکیبی خوراکی و بوکال (بهشکل ژل دکستروز) mg/dl -15.3 :MD؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 33.6- تا 3؛ 0.09 = P؛ 1 مطالعه؛ 18 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بسیار پایین بود. هیچ پیشرفتی برای هر روش در برطرف شدن علائم در 20 دقیقه یا کمتر به دنبال تجویز گلوکز شناسایی نشد (RR: 0.36؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.12 تا 1.14؛ 0.08 = P؛ 1 مطالعه؛ 18 شرکتکننده؛ شواهد با قطعیت بسیار پایین). برای زمان برطرف شدن علائم، برطرف شدن هیپوگلیسمی و زمان برطرف شدن هیپوگلیسمی، عوارض جانبی و تاخیر در درمان، دادهای وجود نداشت.
نتیجهگیریهای نویسندگان
هنگام ارائه کمکهای اولیه به افراد مبتلا به هیپوگلیسمی، تجویز گلوکز خوراکی پس از 20 دقیقه باعث افزایش بیشتر غلظت گلوکز خون در مقایسه با تجویز بوکال گلوکز میشود. تفاوتی در غلظت گلوکز پلاسما هنگام تجویز ژل دکستروز، که بهصورت «ترکیب روش خوراکی و مخاطی بوکال» تعریف شد، در مقایسه با تجویز خوراکی قرص یا محلول گلوکز، تشخیص داده نشد. در جمعیت خاصی از کودکان مبتلا به مالاریا و بیماری تنفسی همزمان، قند زیرزبانی در مقایسه با مصرف خوراکی آن، پس از 20 دقیقه باعث افزایش بیشتر غلظت گلوکز خون میشود. این نتایج باید با احتیاط تفسیر شوند زیرا به دلیل تعداد کم شرکتکنندگان و مطالعات و همچنین نقایص روششناسی در مطالعات وارد شده، اطمینان ما به بدنه شواهد بسیار پایین است.
خلاصه به زبان ساده
روشهای تجویز گلوکز کمکهای اولیه برای هیپوگلیسمی علامتدار
سوال مطالعه مروری
ما اثرات روشهای مختلف تجویز گلوکز را بهعنوان درمان کمکهای اولیه در افراد مبتلا بههیپوگلیسمی مشکوک یا علامتدار مورد بررسی قرار دادیم.
پیشینه
هیپوگلیسمی، یا داشتن سطوح پایین قند خون، یک اتفاق معمول در افراد مبتلا به دیابت است اما ممکن است در افراد دیگر نیز بهدلیل عدم تعادل در تنظیم قندخون اتفاق بیفتد. برای مثال، علائم هیپوگلیسمی خفیف یا متوسط، لرزش، سرگیجه، تعریق یا عصبی شدن هستند، کمکهای اولیه برای این وضعیت معمولا تجویز گلوکز توسط خود فرد است، اما اغلب توسط خانواده یا دوستان ارائه میشود، و نشان داده شده که قرصهای گلوکز در مقایسه با اشکال رژیم غذایی شکر مانند آبمیوه، آبنبات یا نوارهای میوههای خشکشده منجر به رفع بهتر علائم میشوند. گلوکز میتواند بهصورت خوراکی (بلعیدن)، همچنین داخل گونه روی مخاط داخل گونه («تجویز بوکال»)، زیر زبان («مصرف زیرزبانی») یا از طریق روش رکتال ارائه شود. در سه روش درمانی اخیر، گلوکز مانند روش خوراکی بلعیده نمیشود.
ویژگیهای مطالعه
ما چهار مطالعه را شناسایی کردیم. یک مطالعه تصادفیسازیشده (کارآزماییهای بالینی که در آنها افراد بهصورت تصادفی به یکی از دو یا چند گروه درمانی اختصاص داده میشوند)، مصرف گلوکز زیرزبانی را، در قالب حبه قند، با مصرف خوراکی در 42 کودک مبتلا به هیپوگلایسمی بین 1 تا 15 سال مقایسه کرد. دو مطالعه غیرتصادفیسازیشده، مصرف گلوکز بوکال را با مصرف خوراکی آن در 23 داوطلب بزرگسال سالم ناشتا مقایسه کردند. یک مطالعه تصادفیسازیشده، ژل دکستروز را با مصرف خوراکی گلوکز در 18 بیمار مبتلا به دیابت نوع 1 و هیپوگلیسمی مقایسه کرد.
نتایج اصلی
تجویز قند زیر زبان (زیرزبانی) نسبت به تجویز قند بهصورت خوراکی، باعث افزایش بیشتری در قند خون پس از 20 دقیقه شد، اما این نتیجه در شرایط خاص شامل کودکان مبتلا به هیپوگلیسمی و علائم همزمان مالاریا یا عفونت دستگاه تنفسی همراه بود. از سوی دیگر، تجویز گلوکز از طریق روش مخاط بوکال نسبت به روش خوراکی، باعث سطح پائینتر غلظت گلوکز پلاسما میشود. برای ژل دکستروز (که در آن جذب گلوکز از طریق ترکیبی از بلع خوراکی و از طریق مخاط بوکال اتفاق میافتد)، در مقایسه با مصرف گلوکز خوراکی (قرصهای گلوکز یا محلولهای گلوکز) منفعت شفافی نشان داده نشد. اکثر مطالعات زمان برطرف شدن علائم، برطرف شدن هیپوگلیسمی که بر اساس سطوح گلوکز خون بالاتر از یک آستانه مشخص تعریف شد، زمان تا برطرف شدن هیپوگلیسمی، عوارض جانبی، و تاخیر در درمان را گزارش نکردند.
قطعیت شواهد
شواهد بهعلت محدودیتها در طراحی مطالعه، مطالعات اندک و تعداد کم شرکتکننده در مطالعات، و از آنجا که نیمی از این مطالعات به جای افراد مبتلا به هیپوگلیسمی، با داوطلبان سالم انجام شدند، دارای قطعیت بسیار پایینی هستند.