جلد 2016 -                   جلد 2016 - صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Marcela Junqueira Brunelli, Álvaro N Atallah, Edina MK da Silva. Enzyme replacement therapy with galsulfase for mucopolysaccharidosis type VI. 3 2016; 2016
URL: http://cochrane.ir/article-1-260-fa.html
پیشینه
موکوپلی‌ساکاریدوز نوع VI یا سندرم ماروتولامی (Maroteaux-Lamy) اختلال ژنتیکی نادری است که در اثر کمبود آریل‌سولفاتاز B ایجاد می‌شود. تجمع حاصل از درماتان‌سولفات (dermatan sulphate) منجر به آسیب لیزورومی می‌شود.
علایم بالینی مربوط به دیسپلازی اسکلتی هستند (به عنوان مثال کوتاهی قد و بیماری دژنراتیو مفصلی). نشانه‌های دیگر شامل بیماری قلبی، اختلال درعملکرد ریوی، مشکلات چشمی، بزرگی کبد و طحال، التهاب سینوس‌ها (سینوزیت)، از دست دادن شنوایی و آپنه خواب (وقفه تنفسی) می‌شوند. اختلال و آسیب ذهنی به طور کلی وجود ندارد. نشانه‌های بالینی معمولا تا دو یا سه سالگی ظاهر می‌شوند اما در موارد پیش‌رونده ممکن است این نشانه‌ها تا زمان بلوغ آشکار نشوند.
درمان جایگزینی آنزیم با گالسولفاز (galsulfase) روش جدیدی برای درمان موکوپلی‌ساکاریدوز نوع شش در نظرگرفته شده است.
اهداف
ارزیابی اثربخشی و ایمنی درمان موکوپلی‌ساکاریدوز نوع شش با درمان جایگزینی آنزیم با گالسولفاز در مقایسه با دیگر مداخلات، استفاده از دارونما یا حالت عدم مداخله.
روش های جستجو
جست‌وجوی الکترونیکی در ثبت کارآزمایی‌های مشکلات مادرزادی متابولیسم گروه فیبروز سیستیک و اختلالات ژنتیکی در کاکرین (Cystic Fibrosis and Genetic Disorders Group) در CENTRAL؛ MEDLINE؛ LILACS؛ مجله بیماری‌های متابولیکی موروثی و ClinicalTrials.gov انجام شد.
تاریخ آخرین جست‌وجو در ثبت کارآزمایی‌های مشکلات مادرزادی متابولیسم گروه فیبروز سیستیک و اختلالات ژنتیکی در کاکرین 5 فوریه 2015 می‌باشد.
معیارهای انتخاب
مطالعات بالینی تصادفی‌سازی و شبه‌تصادفی‌سازی و کنترل شده راجع به درمان جایگزینی آنزیم با گالسولفاز در مقایسه با دیگر مداخلات یا دارونما.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده این مطالعه مروری به صورت جداگانه مطالعات را بررسی، خطر سوگیری (Bias) را برآورد کرده و داده‌ها را استخراج کردند.
نتایج اصلی
یک مطالعه شامل 39 شرکت کننده بود که درمان جایگزینی آنزیم با گالسولفاز (ترکیب آریل‌سولفاتاز B انسانی) یا دارونما دریافت کرده بودند. این مطالعه کوچک، مطالعه‌ای با کیفیت نامعلوم درنظرگرفته شد، چون نویسندگان چگونگی اجرای تخصیص و پنهان‌سازی را گزارش نکردند. یافته‌های کلیدی در 24 هفته از تست راه رفتن 12 دقیقه‌ای، برای 92 متر، میانگین تفاوت معنی‌داری را از لحاظ آماری بین دوگروه، به نفع گروه گالسولفاز (95٪ فاصله اطمینان (CI)؛ 11 تا 72) نشان داد. درحالی که نتایج هفته 24 برای تست بالارفتن سه دقیقه‌ای از پله‌ها نشان‌دهنده بهبود درگروه تحت درمان در مقایسه با گروه دریافت کننده دارونما بود، این نتایج معنی‌دار گزارش نشدند، میانگین تفاوت (MD)؛ 5.70 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.10- تا 11.50).
کاهش قابل‌ملاحظه‌ای در سطح گلیکوزآمینوگلیکان ادراری به نفع گروه گالسولفاز در24 هفته مشاهده شد، MD؛ 227.00 - (95% فاصله اطمینان (CI): 264.0- تا 190.00).
به طور کلی، دوز گالسولفاز به خوبی تحمل شد و تفاوت معنی‌داری در رابطه با عوارض جانبی وجود نداشت. این عوارض عبارتند از عوارض جانبی مربوط به دارو، عوارض جانبی جدی و شدید، عوارض حین تزریق، عوارض جانبی دارو در حین تزریق و مرگ و میر. بیشتر واکنش‌های مربوط به تزریق در گروه گالسولفاز مشاهده شد که با توقف یا کاهش میزان تزریق یا تجویز داروهای آنتی‌هیستامین یا کورتیکواستروئیدها کنترل می‌شد. هیچ مرگ و میری در طول مطالعه رخ نداد.
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
نتایج یک مطالعه کوچک (براساس فاز تصادفی مطالعه 24 هفته‌ای و قبل از برچسب گشایی) نشان داد که در افراد مبتلا به MPS نوع شش، گالسولفاز بسیار موثرتر از دارونما بوده و موجب پیشرفت‌های قابل توجه در تست راه رفتن 12 دقیقه‌ای و کاهش در گلیکوزآمینوگلیکان‌های ادراری می‌شود.
هیچ تغییر قابل‌توجهی در عملکرد قلبی یا ریوی، حجم کبد یا طحال، آپنه شبانه - هیپو آپنه، قد و وزن، کیفیت زندگی و عوارض جانبی وجود نداشت. مطالعات بیشتری برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد تأثیر طولانی‌مدت و ایمنی درمان جایگزینی آنزیم با گالسولفاز مورد نیاز است.
خلاصه به زبان ساده
درمان جایگزینی آنزیم با گالسولفاز برای موکوپلی‌ساکاریدوز نوع IV
سوال مطالعه مروری
ما شواهد مربوط به اثربخشی و ایمنی درمان موکوپلی‌ساکاریدوز نوع شش برای درمان جایگزینی آنزیم با گالسولفاز (یک مدل مصنوعی آنزیم آریل‌سولفاتازB ) را در مقایسه با دیگر مداخلات، عدم مداخله و دارونما بررسی کردیم.
پیشینه
موکوپلی‌ساکاریدوز نوع IV اختلال ژنتیکی نادری است که در آن کمبود آنزیم آریل‌سولفاتاز B وجود دارد. این اختلال، شرایطی پیش‌رونده و محدودکننده زندگی را با طیف وسیعی از علائم ایجاد می‌کند که ممکن است شامل تغییرات صورت، کاهش تحرک مفصل، کوتاهی قد و مشکلاتی در چشم‌ها، ریه‌ها و قلب باشد.
قبل از درمان جایگزینی آنزیم، تنها علائم قابل درمان بودند و نه شرایط زمینه‌ای. درمان جایگزینی آنزیم که به منظور کاهش تاثیرات بیماری و جلوگیری از پیشرفت بیماری انجام می‌شود، سبب می‌شود آنزیم از دست‌رفته جایگزین شود.
تاریخ جست‌وجو
شواهد تا 5 فوریه 2016 موجود هستند.
ویژگی‌های مطالعه
این مطالعه مروری شامل مطالعه‌ای با 39 شرکت‌کننده مبتلا به موکوپلی‌ساکاریدوز نوع شش در محدوده سنی 4 تا 20 سال است. این مطالعه گالسولفاز را با دارونما مقایسه کرد (ماده‌ای که حاوی هیچ دارویی نیست) و افراد برای شرکت در هر روش به‌صورت تصادفی انتخاب شدند. مطالعه به مدت 24 هفته به طول انجامید (با دوره تمدید برچسب‌گشایی از 24 هفته اضافی).
نتایج اصلی
باتوجه به اینکه این بررسی تنها شامل یک مطالعه کوچک درنظرگرفته شده، شواهد برای این درمان محدود است. مطالعه در نظرگرفته شده نشان داد که عملکرد حرکتی، مخصوصا توانایی راه رفتن، در افرادی که گالسولفاز دریافت کرده بودند، بهبود یافت. همچنین بهبود در تست‌های ادراری نیز مشاهده شد که سطوح پایین‌تری را از مواد شیمیایی مرتبط با MPS نوع شش نشان داد (سطوح گلیکوزآمینوگلیکان). نتایج در یک مطالعه کوتاه‌مدت مشاهده شدند و ممکن است تنها اثرات کوتاه‌مدت را منعکس کنند. در مورد عوارض جانبی، تفاوت قابل‌توجهی میان درمان با گالسولفاز و دارونما وجود نداشت.
تحقیقات بیشتری جهت مطالعه تاثیرات طولانی‌مدت بر قلب و عملکرد ریه‌ها، کیفیت زندگی و بقا لازم است.
کیفیت شواهد
طراحی روش‌های استفاده شده در مطالعه به صورت واضح توصیف نشده و تاثیر آن بر سوگیری مشخص نیست.

(1539 مشاهده)
متن کامل [PDF 4 kb]   (83 دریافت)    

پذیرش: 1394/11/26 | انتشار: 1394/12/14