پیشینه
عفونت کیسه (pouchitis) در حدود 50 درصد بیماران متعاقب انجام آناستاموز کیسه ایلئوم ـ آنال (IPAA ؛ileal pouch‐anal anastomosis)؛ برای کولیت اولسراتیو (UC) مزمن رخ میدهد.
اهداف
هدف اولیه، تعیین اثربخشی و ایمنی درمانهای دارویی برای پیشگیری یا درمان عفونت حاد یا مزمن کیسه بود.
روش های جستجو
ما MEDLINE؛ Embase و CENTRAL را از ابتدا تا 25 جولای 2018 جستوجو کردیم. ما همچنین منابع، پایگاههای ثبت کارآزماییها و خلاصهمقالات کنفرانسها را جستوجو کردیم.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشدهای برای ورود در نظر گرفته شدند که پیشگیری یا درمان عفونت مزمن یا حاد کیسه را در بزرگسالانی بررسی کرده بودند که به دلیل UC تحت IPAA قرار گرفته بودند.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده بهطور مستقل از هم مطالعات را برای واجد شرایط بودن غربالگری کردند، دادهها را استخراج و خطر سوگیری (bias) را بررسی کردند. قطعیت شواهد با استفاده از سیستم GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد وقدرت توصیهها) ارزیابی شدند. پیامد اولیه، پیشرفت بالینی یا بهبود در شرکتکنندگان مبتلا به عفونت حاد یا مزمن کیسه، یا نسبت شرکتکنندگانی بود که پس از IPAA دچار هیچ اپیزودی از عفونت کیسه نشده بودند. عوارض جانبی (AEs) پیامد دوم بود. ما خطر نسبی (RR) و 95% فاصله اطمینان (CI) را برای هر پیامد دوتایی محاسبه کردیم.
نتایج اصلی
پانزده مطالعه (با 547 شرکتکننده) در این مطالعه مروری وارد شدند. پنج مطالعه درمان عفونت حاد کیسه را بررسی کردند. شش مطالعه پیشگیری از عفونت کیسه را ارزیابی کردند. سه مطالعه خطر پائین سوگیری داشتند. سه مطالعه در معرض خطر بالای سوگیری و بقیه مطالعات نامشخص بودند.
عفونت حاد کیسه: همه شرکتکنندگان در گروه سیپروفلوکساسین (ciprofloxacin) (7.7) در دو هفته به بهبودی دست یافتند، در مقایسه با 33% (3.9) از شرکتکنندگان در گروه مترونیدازول (metronidazole) (RR: 2.68؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.13 تا 6.35؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین). هیچ شرکتکنندهای از گروه سیپروفلوکساسین (0.7)، در مقایسه با 33% (3.9) از شرکتکنندگان در گروه مترونیدازول دچار AE شدند (RR: 0.18؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.01 تا 2.98؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین). AEs شامل استفراغ، اختلال در حس چشایی (dysgeusia) یا نوروپاتی محیطی گذرا بودند. چهلوسه درصد (6.14) از شرکتکنندگان در گروه مترونیدازول در مقایسه با 50% (6.12) از شرکتکنندگان در گروه انمای بودزوناید (budesonide) در 6 هفته به بهبودی رسیدند (RR: 0.86؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.37 تا 1.96؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین). پنجاه درصد (7.14) از شرکتکنندگان در گروه مترونیدازول در مقایسه با 58% (7.12) از شرکتکنندگان در گروه انمای بودزوناید در 6 هفته پیشرفت بالینی داشتند (RR: 0.86؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.42 تا 1.74؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین). پنجاهوهفت درصد (8.14) از شرکتکنندگان در گروه مترونیدازول در مقایسه با 25% (3.12) از شرکتکنندگان در گروه انمای بودزوناید، دچار یک عارضه جانبی شدند (RR: 2.29؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.78 تا 6.73؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین). AEs شامل آنورکسی، تهوع، سردرد، آستنی، طعم فلز در دهان، استفراغ، پارستزی و افسردگی بودند. بیستوپنج درصد (2.8) از شرکتکنندگان در گروه ریفاکسیمین (rifaximin) در مقایسه با 0% (0.10) از شرکتکنندگان در گروه دارونما به بهبودی در 4 هفته رسیدند (RR: 6.11؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.33 تا 111.71؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین). سیوهشت درصد (3.8) از شرکتکنندگان در گروه ریفاکسیمین در مقایسه با 30% (3.10) از شرکتکنندگان در گروه دارونما در 4 هفته به پیشرفت بالینی رسیدند (RR: 1.25؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.34 تا 4.60؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین). هفتادوپنج درصد (6.8) از شرکتکنندگان در گروه ریفاکسیمین در مقایسه با 50% (5.10) از شرکتکنندگان در گروه دارونما یک عارضه جانبی داشتند (RR: 1.50؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.72 تا 3.14؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین). AEs شامل اسهال، نفخ، تهوع، پروکتالژی، استفراغ، تشنگی، کاندیدا، عفونت راه تنفسی فوقانی، افزایش آنزیمهای کبدی و سردرد خوشهای بودند. ده درصد (1.10) از شرکتکنندگان در گروه Lactobacillus GG در مقایسه با 0% (0.10) از شرکتکنندگان در گروه دارونما در 12 هفته به پیشرفت بالینی دست یافتند (RR: 3.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.14 تا 65.90؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین).
عفونت مزمن کیسه: هشتادوپنج درصد (34.40) از شرکتکنندگان در گروه De Simone Formulation (یک فرمولاسیون از پروبیوتیک) در مقایسه با 3% (1.36) از شرکتکنندگان در گروه دارونما در 9 تا 12 ماه در وضعیت بهبودی باقی ماندند (RR: 20.24؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 4.28 تا 95.81؛ 2 مطالعه؛ شواهد با قطعیت پائین). دو درصد (1.40) از شرکتکنندگان در گروه De Simone Formulation در مقایسه با 0% (0.36) از شرکتکنندگان در گروه دارونما، دچار یک عارضه جانبی شدند (RR: 2.43؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.11 تا 55.89؛ شواهد با قطعیت پائین). AEs شامل کرامپهای شکمی، استفراغ و اسهال بودند. پنجاه درصد (3.6) از شرکتکنندگان در گروه آدالیموماب (adalimumab) در مقایسه با 43% (3.7) از شرکتکنندگان در گروه دارونما، در 4 هفته به پیشرفت بالینی رسیدند (RR: 1.17؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.36 تا 3.76؛ شواهد با قطعیت پائین). شصت درصد (6.10) از شرکتکنندگان در گروه گلوتامین (glutamine) در مقایسه با 33% (3.9) از شرکتکنندگان در گروه بوتیرات (butyrate) در وضعیت بهبودی در 3 هفته باقی ماندند (RR: 1.80؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.63 تا 5.16؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین). چهلوپنج درصد (9.20) از شرکتکنندگان در گروه انمای فوم بیسموت کاربومر (bismuth carbomer) در مقایسه با 45% (9.20) از شرکتکنندگان در گروه دارونما در 3 هفته به پیشرفت بالینی رسیدند (RR: 1.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.50 تا 1.98؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین). بیستوپنج درصد (5.20) از شرکتکنندگان در گروه انمای فوم بیسموت کاربومر در مقایسه با 35% (7.20) از شرکتکنندگان در گروه دارونما دچار یک AE شدند (RR: 0.71؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.27 تا 1.88؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین). عوارض جانبی عبارت بودند از اسهال، بدتر شدن علایم، کرامپ شکمی، سینوزیت و درد شکمی.
پیشگیری: در 12 ماه، 90% (18.20) از شرکتکنندگان در گروه De Simone Formulation در مقایسه با 60% (12.20) از شرکتکنندگان در گروه دارونما هیچ اپیزودی از عفونت حاد کیسه نداشتند (RR: 1.50؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.02 تا 2.21؛ شواهد با قطعیت پائین). مطالعه دیگر دریافت که 100% (16.16) از شرکتکنندگان در گروه De Simone Formulation در مقایسه با 92% (11.12) از شرکتکنندگان در گروه کنترل عدم درمان هیچ اپیزودی از عفونت حاد کیسه در 12 ماه نداشتند (RR: 1.10؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.89 تا 1.36؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین). هشتادوشش درصد (6.7) از شرکتکنندگان در گروه Bifidobacterium longum در مقایسه با 60% (3.5) از شرکتکنندگان در گروه دارونما هیچ اپیزودی از عفونت حاد کیسه در 6 ماه نداشتند (RR: 1.43؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.66 تا 3.11؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین). یازده درصد (1.9) از شرکتکنندگان در گروه Clostridium butyricum MIYAIRI در مقایسه با 50% (4.8) از شرکتکنندگان در گروه دارونما هیچ اپیزودی از عفونت حاد کیسه در 24 ماه نداشتند (RR: 0.22؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.03 تا 1.60؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین). چهلوشش درصد (43.94) از شرکتکنندگان در گروه آلوپورینول (allopurinol) در مقایسه با 43% (39.90) از شرکتکنندگان در گروه دارونما هیچ اپیزودی از عفونت حاد کیسه در 24 ماه نداشتند (RR: 1.06؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.76 تا 1.46؛ شواهد با قطعیت پائین). هشتادویک درصد (21.26) از شرکتکنندگان در گروه تینیدازول (tinidazole) در مقایسه با 58% (7.12) از شرکتکنندگان در گروه دارونما هیچ اپیزودی از عفونت حاد کیسه در 12 ماه نداشتند (RR: 1.38؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.83 تا 2.31؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین).
نتیجهگیریهای نویسندگان
اثرات آنتیبیوتیکها، پروبیوتیکها و سایر مداخلات برای درمان و جلوگیری از pouchitis نامشخص هستند. برای تعیین روش درمان بهینه برای درمان و پیشگیری از pouchitis، به مطالعات با طراحی خوب و با قدرت کافی نیاز است.
خلاصه به زبان ساده
درمان برای درمان و پیشگیری از عفونت کیسه
عفونت کیسه چیست؟
در برخی از بیماران مبتلا به کولیت اولسراتیو، کولون و رکتوم برداشته شده و یک کیسه (pouch) ساخته میشود (ساخته شده از یک حلقه از روده کوچک) تا به جای رکتوم کار کند. این عمل به عنوان جراحی آناستاموز کیسه ایلئوم ـ آنال (IPAA) شناخته شده است. عفونت کیسه (pouchitis)، التهاب کیسهای است که به صورت جراحی ساخته شده است. علائم عفونت کیسه فعال عبارتند از: اسهال، افزایش دفعات دفع، کرامپ شکمی، احساس فوریت دفع مدفوع، تنسموس (احساس نیاز مداوم به دفع مدفوع)، و بیاختیاری مدفوع. وضعیت حاد به علائمی بازمیگردد که کمتر از 4 هفته طول کشیده و وضعیت مزمن به علائمی باز میگردد که بیش از 4 هفته طول کشیدهاند. دورههای زمانی که علائم متوقف میشوند بهبودی نامیده میشود.
چه روشهای درمانی برای عفونت کیسه استفاده میشود؟
درمانهای استفاده شده برای عفونت کیسه شامل آنتیبیوتیکها (داروهایی که با عفونتهای باکتریایی مبارزه میکنند)، انمای بودزوناید (یک داروی استروئیدی)، پروبیوتیکها (باکتریهای خوب یا مفید)، عوامل بیولوژیک که فاکتور نکروزدهنده تومور را هدف قرار میدهند، شیافهای گلوتامین (یک اسید آمینه)، شیافهای بوتیرات (یک اسید چرب با زنجیره کوتاه)، انمای بیسموت (داروی اسهال)، آلوپورینول (یک داروی آنالوگ پورین) و تینیدازول (یک داروی ضدانگل) هستند.
محققان چه چیزی را بررسی کردند؟
محققان بررسی کردند که آیا این داروها باعث بهبودی در افراد مبتلا به عفونت فعال کیسه، حفظ بهبودی در افراد مبتلا به عفونت غیرفعال کیسه یا جلوگیری از عفونت کیسه در افرادی که جراحی IPAA داشتهاند، میشود یا خیر. عوارض جانبی نیز بررسی شدند. محققان منابع پزشکی را تا 25 جولای 2018 جستوجو کردند.
محققان چه چیزی یافتند؟
ما 15 مطالعه را یافتیم که در مجموع 547 شرکتکننده را انتخاب کرده بودند. در چهار مطالعه درمان عفونت حاد کیسه ارزیابی شده بود. 5 مطالعه درمان عفونت مزمن کیسه را بررسی کردند. 6 مطالعه پیشگیری از عفونت کیسه را بررسی کردند.
عفونت حاد کیسه: مشخص نیست که آیا سیپروفلوکساسین موثرتر از مترونیدازول برای درمان عفونت حاد کیسه است (1 مطالعه؛ 16 شرکتکننده). عوارض جانبی شامل استفراغ، مزه فلز در دهان و آسیب موقت به اعصاب بود. مشخص نیست که آیا تفاوتی بین مترونیدازول و انمای بودزوناید از نظر بهبود بالینی، پیشرفت نشانهها یا عوارض جانبی وجود دارد (1 مطالعه؛ 26 شرکتکننده). عوارض جانبی شامل آنورکسی، تهوع، سردرد، فقدان انرژی و قدرت، طعم فلز در دهان، استفراغ، سوزنسوزن شدن و افسردگی بود. مشخص نیست که آیا تفاوتی بین ریفاکسیمین و دارونما از نظر بهبود بالینی، پیشرفت نشانهها، یا عوارض جانبی وجود دارد (1 مطالعه؛ 18 شرکتکننده). عوارض جانبی شامل اسهال، نفخ شکم، تهوع، درد مقعد، استفراغ، تشنگی، عفونتهای قارچی، سرماخوردگی معمولی، افزایش آنزیمهای کبدی و سردرد خوشهای میشد. مشخص نیست که آیا تفاوتی بین لاکتوباسیلوس GG و دارونما در بهبود علایم وجود دارد (1 مطالعه، 20 شرکتکننده). نتایج این مطالعات به دلیل تعداد کم تعداد حوادث که ناشی از تعداد کم افرادی بود که در این مطالعات شرکت کردند، نامشخص است.
عفونت مزمن کیسه: مشخص نیست که آیا De Simone Formulation (یک فرمولاسیون پروبیوتیک) موثرتر از دارونما برای حفظ بهبودی در افراد مبتلا به بیماری غیرفعال است (2 مطالعه، 76 شرکتکننده). عوارض جانبی شامل کرامپهای شکمی، استفراغ و اسهال میشود. مشخص نیست که آیا تفاوتی در اثربخشی بین آدالیموماب و دارونما برای درمان عفونت مزمن کیسه وجود دارد (1 مطالعه، 13 شرکتکننده). مشخص نیست که آیا تفاوتی بین گلوتامین و شیافهای بودزوناید برای حفظ بهبودی (1 مطالعه، 19 شرکتکننده) وجود دارد. مشخص نیست که آیا تفاوتهایی در بهبود نشانهها یا عوارض جانبی بین انمای فوم بیسموت کاربومر و دارونما (1مطالعه، 40 شرکتکننده) وجود دارد. عوارض جانبی شامل اسهال، بدتر شدن علایم، کرامپ، عفونت سینوسی و درد شکمی است. نتایج این مطالعات به دلیل تعداد کم افرادی که در این مطالعات شرکت کردند، نامشخص است.
پیشگیری از عفونت کیسه: مشخص نیست که De Simone Formulation از دارونما برای جلوگیری از عفونت کیسه (1 مطالعه؛ 40 شرکتکننده) موثرتر است یا نه. با این حال، مشخص نیست که آیا تفاوتی در جلوگیری از عفونت کیسه بین De Simone Formulation و یک گروه کنترل درمان وجود دارد (1 مطالعه؛ 28 شرکتکننده). مشخص نیست که آیا تفاوتی در جلوگیری از عفونت کیسه بین Clostridium butyricum MIYAIRI و دارونما (1 مطالعه؛ 17 شرکتکننده). Bifidobacterium longum و دارونما (1 مطالعه، 12 شرکتکننده)، آلوپورینول و دارونما (1 مطالعه، 148 شرکتکننده)، و تینیدازول و دارونما (1 مطالعه؛ 38 شرکتکننده) وجود داشته باشد. نتایج این مطالعات به دلیل تعداد کم افرادی که در این مطالعات شرکت کردند، نامشخص است.
اثرات آنتیبیوتیکها، پروبیوتیکها و سایر مداخلات برای درمان و جلوگیری از عفونت کیسه نامشخص هستند. تحقیقات بیشتری برای تعیین این که کدامیک از این داروهای مختلف برای درمان عفونت کیسه بهترین هستند، مورد نیاز است.