پیشینه
درد مزمن شایع است و تاثیر قابلتوجهی بر زندگی افراد مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس (pwMS) دارد. انواع مختلفی از مداخلات غیردارویی در بیمارستانها و مراکز سیار/ متحرک برای بهبود کنترل درد در pwMS بهطور گستردهای مورد استفاده قرار میگیرند، اما اثربخشی و ایمنی بسیاری از روشهای غیردارویی هنوز ناشناخته است.
اهداف
هدف این مرور، بررسی اثربخشی و ایمنی درمانهای غیردارویی برای مدیریت درد مزمن در pwMS است. سؤالات خاصی که باید در این مرور مورد توجه قرار گیرند، عبارتند از:
آیا مداخلات غیردارویی (توانبخشی تکرشتهای یا چندرشتهای) در کاهش درد مزمن در pwMS موثر هستند؟
چه نوع مداخلات غیردارویی (توانبخشی یکجانبه و/یا چندجانبه) و در چه مراکزی، در کاهش درد مزمن در pwMS موثر هستند (حداقل و حداکثر اثربخشی)؟
روش های جستجو
جستوجوی منابع با استفاده از پایگاه ثبت تخصصی گروه مالتیپل اسکلروزیس و بیماریهای نادر دستگاه سیستم عصبی مرکزی (CNS) در کاکرین؛ با استفاده از مراکز ثبت تخصصی کارآزماییهای گروه مالتیپل اسکلروزیس در کاکرین انجام شد که شامل CENTRAL؛ MEDLINE؛ Embase؛ (CINAHL) Cumulative Index to Nursing and Allied Health Litreture؛ LILACUS؛ Clinical trials.gov و پلتفرم بینالمللی ثبت کارآزماییهای بالینی سازمان جهانی بهداشت در 10 دسامبر 2017 بودند. جستوجوی دستی مجلات مرتبط و غربالگری فهرست منابع مطالعات مربوطه انجام شد.
معیارهای انتخاب
تمام کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCTs ؛randomised controlled trails) و مطالعات متقاطع منتشر شدهای وارد شدند که درمانهای غیردارویی را با یک مداخله کنترل برای مدیریت درد مزمن در PwMS مقایسه کردند. کارآزماییهای بالینی کنترلشده (CCTs) برای ورود واجد شرایط بودند.
گردآوری و تحلیل دادهها
هر سه نویسنده مرور بهطور مستقل از هم به انتخاب مطالعات، استخراج دادهها و ارزیابی کیفیت روششناسی مطالعات با استفاده از ابزار درجهبندی توصیهها، ارزیابی، ارتقا و بررسی (GRADE ؛Grades of Recommendation, Assessment, Development and Evaluation) برای ترکیب بهترین شواهد پرداختند. ترکیب دادهها برای متاآنالیز (meta‐analysis) به علت ناهمگونی روششناسی، بالینی و آماری مطالعات واردشده، امکانپذیر نبود.
نتایج اصلی
بهطور کلی، 10 RCT با 565 شرکتکننده که به بررسی مداخلات غیردارویی مختلف برای مدیریت درد مزمن در MS پرداخته بودند، معیارهای ورود را به این مرور داشتند. مداخلات غیردارویی ارزیابیشده عبارت بودند از: تحریک الکتریکی عصب از راه پوست (TENS)، رواندرمانی (خود - مدیریتی از طریق تلفن، بیوفیدبک هیپنوز و الکتروانسفالوگرام (EEG))، تحریک نویز تصادفی ترانسکرانیال (tRNS)، تحریک مستقیم ترانسکرانیال (tDCS)، هیدروتراپی (Ai Chi) و رفلکسولوژی.
شواهدی با سطح بسیار پایین در مورد استفاده از مداخلات غیردارویی برای درد مزمن مانند TENS؛ Ai Chi؛ tDCS؛ tRNS؛ برنامه خود - مدیریتی ارائهشده از طریق تلفن، بیوفیدبک EEG و رفلکسولوژی در شدت درد در pwMS وجود دارد. اگر چه تغییرات بهبودیافتهای در نمرات درد و پیامدهای ثانویه (مانند خستگی، علائم روانی، اسپاسم در برخی از مداخلات) وجود داشت، این تغییرات با سوگیریهای روششناسی در داخل مطالعات محدود شدند.
نتیجهگیریهای نویسندگان
علیرغم استفاده از طیف گستردهای از مداخلات غیردارویی برای درمان درد مزمن در pwMS، شواهد مربوط به این مداخلات هنوز هم محدود یا ناکافی یا هر دو هستند. مطالعات بیشتر با روششناسی قوی و تعداد بیشتری از شرکتکنندگان برای توجیه اثر این مداخلات برای مدیریت درد مزمن در PwMS مورد نیاز هستند.
خلاصه به زبان ساده
مداخلات غیردارویی برای درد مزمن در مالتیپل اسکلروزیس
سوال مطالعه مروری
آیا درمانهای غیردارویی در مقایسه با درمان غیرفعال، منجر به بهبود درد مزمن در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروز میشود؟
پیشینه
درد مزمن در افراد مبتلا به MS (pwMS) شایع است، و درمان با داروها میتواند مرتبط با و محدود به عوارض جانبی مانند گیجی، افتادن، سرگیجه و خوابآلودگی باشد. بسیاری از درمانهای غیردارویی برای درمان درد مزمن در pwMS استفاده میشوند که شامل ورزش، روانشناسی، درمان تحریک الکتریکی، رفلکسولوژی و درمانهای دیگر هستند.
زمان انجام پژوهش
ما تمام کارآزماییهای بالینی و تصادفیسازی شده (مطالعات بالینی که در آن افراد بهصورت تصادفی در یکی از دو یا چند گروه مداخله قرار میگیرند) را وارد کردیم که تا دسامبر 2017 منتشر شده بودند.
ویژگیهای مطالعه
بهطور کلی، ما 10 مطالعه را یافتیم که به ارزیابی درمانهای غیردارویی مختلف برای درمان درد مزمن در افراد مبتلا به MS پرداخته بودند. درمانهای ارزیابیشده عبارت بودند از: تحریک الکتریکی عصب از راه پوست، تحریک مستقیم ترانسکرانیال، تحریک نویز تصادفی ترانسکرانیال، رفلکسولوژی، رواندرمانی و هیدروتراپی. این مطالعات شامل 565 شرکتکننده بودند و از طیف وسیعی از روشهای مختلف برای اندازهگیری درد و سایر پیامدها استفاده کردند. گروههای مقایسه نیز متفاوت بودند.
نتایج اصلی
نتایج این مطالعات، شواهدی را با کیفیت بسیار پایین در مورد استفاده از درمانهای غیردارویی برای درد مزمن در افراد مبتلا به MS نشان میدهند.
کیفیت شواهد
ما کیفیت کلی مطالعات را بسیار پایین ارزیابی کردیم، زیرا بسیاری از مطالعات، فقط تعداد اندکی شرکتکننده را وارد کردند و دارای مسائل روششناسی دیگری بودند. تحقیقات بیشتری با کیفیت روششناسی خوب و تعداد زیادی شرکتکننده برای تعیین اثربخشی چنین درمانهایی مورد نیاز هستند.