پیشینه
بتابلاکرهای غیرانتخابی برای پیشگیری از خونریزی در افراد مبتلا به سیروز، هیپرتانسیون پورتال و واریسهای گاستروازوفاژیال توصیه میشوند. کارودیلول (carvedilol) یک بتابلاکر غیرانتخابی با اثرات اضافی درونی بلوککنندگی alpha1 است که ممکن است نسبت به بتابلاکرهای غیرانتخابی مرسوم در کاهش فشار پورتال و در نتیجه کاهش خطر خونریزی دستگاه گوارش فوقانی ارجح باشد.
اهداف
ارزیابی اثرات مفید و مضر کارودیلول در مقایسه با بتابلاکرهای غیرانتخابی مرسوم برای بزرگسالان مبتلا به سیروز و واریسهای گاستروازوفاژیال.
روش های جستجو
ما جستوجوهای انجام شده را در پایگاه ثبت کارآزماییهای کنترلشده گروه هپاتوبیلیاری در کاکرین؛ پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترلشده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trails)؛ MEDLINE؛ Embase؛ LILACS و Science Citation Index با جستوجوهای دستی ترکیب کردیم. آخرین جستوجو در 8 می 2018 بهروزرسانی شد.
معیارهای انتخاب
ما همه کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی شدهای را وارد کردیم که به مقایسه کارودیلول با بتابلاکرهای غیرانتخابی مرسوم پرداخته بودند، صرفنظر از وضعیت انتشار، کورسازی یا زبان. ما کارآزماییهایی را وارد کردیم که به ارزیابی پیشگیری اولیه و ثانویه از خونریزی دستگاه گوارش فوقانی در بزرگسالان مبتلا به سیروز و واریسهای گاستروازوفاژیال تائید شده پرداخته بودند.
گردآوری و تحلیل دادهها
سه نویسنده مرور (AZ؛ RJ و LH) بهطور مستقل از هم دادهها را استخراج کردند. معیارهای پیامد اولیه، مورتالیتی، خونریزی دستگاه گوارش فوقانی و عوارض جانبی جدی بود. ما متاآنالیزها را انجام دادیم و نتایج را با استفاده از خطرات نسبی (RRs) یا تفاوتهای میانگین (MD)، هر دو با 95% فواصل اطمینان (CIs) و مقادیر I2 به عنوان نشانهای از عدم تجانس ارائه کردیم. ما کنترل سوگیری (bias) را با استفاده از دامنههای گروه هپاتوبیلیاری در کاکرین ارزیابی کردیم و کیفیت شواهد را با سیستم GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) ارزیابی کردیم.
نتایج اصلی
یازده کارآزمایی معیارهای ورود ما را برآورده کردند. یک کارآزمایی پیامدهای بالینی را گزارش نکرده بود. ما 10 کارآزمایی بالینی تصادفیسازی شده باقیمانده را شامل 810 شرکتکننده مبتلا به سیروز و واریسهای مری در تحلیلهای خود وارد کردیم. مقایسههای مداخلهای، کارودیلول در برابر پروپرانولول (propranolol) (9 کارآزمایی) یا نادولول (nadolol) (یک کارآزمایی) بود. شش کارآزمایی مدتزمان کوتاه (میانگین 6 هفته (از 1 تا 12)) داشتند، در حالی که چهار کارآزمایی دوره زمانی طولانیتری داشتند (13.5 (6 تا 30) ماه). سه کارآزمایی پیشگیری اولیه؛ سه کارآزمایی پیشگیری ثانویه و چهار کارآزمایی هر دو مورد پیشگیری اصلی و ثانویه را ارزیابی کردند. ما همه کارآزماییها را در معرض خطر بالای سوگیری (bias) قرار دادیم. ما دادههای مرگومیر را از هفت کارآزمایی شامل 507 شرکتکننده جمعآوری کردیم؛ هیچ حادثهای در چهار کارآزمایی از اینها رخ نداد. شانزده شرکتکننده از 254 شرکتکننده که کارودیلول دریافت کردند و 19 نفر از 253 شرکتکننده که پروپرانولول یا نادولول را دریافت کردند، فوت کردند (RR: 0.86؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.48 تا 1.53؛ I2 = %0؛ شواهد با کیفیت پائین). بهنظر میرسید تفاوتی میان کارودیلول در مقابل بتابلاکرهای غیرانتخابی مرسوم و خطرات خونریزی دستگاه گوارش فوقانی (RR: 0.77؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.43 تا 1.37؛ 810 شرکتکننده؛ 10 کارآزمایی؛ I2 = %45؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) و عوارض جانبی جدی (RR: 0.97؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.67 تا 1.42؛ 810 شرکتکننده؛ 10 کارآزمایی؛ I2 = %14؛ شواهد با کیفیت پائین) نباشد. بهطور قابلتوجهی، مرگها و اپیزودهای خونریزی دستگاه گوارش فوقانی و عوارض جانبی جدی بیشتری در کارآزماییهای طولانیمدت دیده شد، اما اطلاعات کافی برای تعیین اینکه آیا تفاوتها بین کارودیلول و بتابلاکرهای غیرانتخابی مرسوم، براساس طول دوره کارآزمایی وجود دارد یا خیر، موجود نیست. همچنین اطلاعات ناکافی برای شناسایی تفاوتها در اثرات این مداخلات در کارآزماییهای ارزیابیکننده پیشگیری اولیه یا ثانویه وجود داشت. به نظر میرسد هیچ تفاوتی در خطر عوارض جانبی غیرجدی بین کاردویلول و مقایسهکنندههای آن وجود ندارد (RR: 0.55؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.23 تا 1.29؛ 596 شرکتکننده؛ 6 کارآزمایی؛ I2 = %88؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). استفاده از کاردویلول در مقایسه با بتابلاکرهای غیرانتخابی مرسوم با کاهش بیشتر درگرادیان فشار وریدی کبدی، هم از نظر مطلق (MD: 1.75- میلیمتر جیوه؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 2.60- تا 0.89-؛ 368 شرکتکننده؛ 6 کارآزمایی؛ I2 = %0؛ شواهد با کیفیت پائین) و هم از نظر درصد (MD: 8.02-%؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 11.49-% تا 4.55-%؛ 368 شرکتکننده؛ 6 کارآزمایی؛ I2 = %0؛ شواهد با کیفیت پائین). با این حال، ما کاهش همزمانی را در تعداد شرکتکنندگانی که به پاسخ کافی همودینامیک (RR: 0.76؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.57 تا 1.02؛ 368 شرکتکننده؛ 6 کارآزمایی؛ I2 = %42؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) یا پیامدهای بالینی نرسیدند، ندیدیم.
نتیجهگیریهای نویسندگان
بهرغم این حقیقت که کاردویلول در کاهش گرادیان فشار وریدی موثرتر بود، هیچ تاثیر سودمند یا مضر شفافی از کاردویلول در مقابل بتابلاکرهای غیرانتخابی مرسوم روی مورتالیتی، خونریزی دستگاه گوارش فوقانی، عوارض جانبی جدی یا غیرجدی مشاهده نکردیم. با این حال، شواهد از کیفیت پایین یا بسیار پایینی برخوردار بود و از اینرو یافتهها نامطمئن هستند. شواهد بیشتر از کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی شده، دو سوکور، طولانیمدت و با قدرت کافی مورد نیاز است که هم پیامدهای بالینی و هم همودینامیک را ارزیابی کنند.
خلاصه به زبان ساده
آیا کاردویلول در مقایسه با بتابلاکرهای غیرانتخابی مرسوم برای افراد مبتلا به سیروز و واریسهای گاستروازوفاژیال، موثرتر و ایمنتر است؟
پیشینه
سیروز یک اختلال مزمن کبدی است که منجر به افزایش سفتی آن میشود. در نتیجه افزایش سفتی، فشار درون رگهای خونی که وارد کبد میشود - سیستم پورتال - افزایش مییابد. افزایش فشار خون پورتال میتواند منجر به رشد عروق خونی دیلاته غیرطبیعی یا وریدهای واریسی در معده و مری (واریسهای گاستروازوفاژیال) شود. این واریسها میتوانند پاره شده و خونریزی کنند که ادامه آن، تهدیدکننده زندگی است. داروهایی که فشار خون پورتال را کاهش میدهند، میتوانند به خالی کردن واریسهای گاستروازوفاژیال کمک کنند و از اینرو، خطر خونریزی را کاهش دهند. داروهایی که اغلب مورد استفاده قرار میگیرند، بتابلاکرهای غیرانتخابی نامیده میشوند. یک داروی جدیدتر، کاردویلول، یک بتابلاکر است اما عملکردهای اضافی دارد و ممکن است در کاهش فشار پورتال و در نتیجه خطر خونریزی واریسی موثرتر باشد.
سوال مطالعه مروری
ما اثرات و ایمنی کاردویلول را در افراد مبتلا به سیروز و واریسهای مری با مرور کارآزماییهای بالینی مورد بررسی قرار دادیم که در آن افراد بهطور تصادفی برای درمان با کاردویلول یا یک بتابلاکر مرسوم تخصیص داده شدند.
زمان انجام پژوهش
می 2018
منابع مالی کارآزمایی
دو مورد از 11 کارآزمایی بالینی تصادفیسازی شده که در این مرور گنجانده شدند، هیچ سرمایهگذاری یا حمایت دیگری از شرکتهای داروسازی دریافت نکرده بودند. دو کارآزمایی از شرکتهای داروسازی حمایت مالی دریافت کردند در حالی که سه کارآزمایی دیگر از آنها تامین رایگان داروهای کارآزمایی را دریافت کردند. چهار کارآزمایی اطلاعات مالی را ارائه نکردند.
ویژگیهای مطالعه
ما 11 کارآزمایی بالینی تصادفیسازی شده را وارد کردیم اما فقط قادر به جمعآوری اطلاعات برای تجزیهوتحلیلهایمان ما از 10 کارآزمایی شامل 810 شرکتکننده بودیم. طول درمان از یک هفته تا 30 ماه متغیر بود.
نتایج اصلی
تجزیهوتحلیلهای ما هیچ تفاوتی را در اثرات کارودیلول در مقایسه با بتابلاکرهای غیرانتخابی مرسوم بر نرخ مرگ، خونریزی یا عوارض جدی و غیرجدی نشان نداد. کارودیلول فشار پورتال را به طور موثرتری از بتابلاکرهای غیرانتخابی مرسوم پایین آورد، اما تعداد افرادی را که در آنها فشار به اندازه کافی کاهش یافت که خطر خونریزی کاهش یابد، افزایش نداد.
کیفیت شواهد
ما کیفیت شواهد را به صورت پایین یا بسیار پایین طبقهبندی کردیم، بنابراین به کارآزماییهای بیشتری نیاز است.