پیشینه
نارسایی مزمن قلبی (HF) یک چالش جهانی روبهرشد سلامت است. افراد مبتلا به HF دچار بار قابلتوجهی میشوند که شامل تحمل کم ورزش، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (HRQoL) ضعیف، افزایش خطر مرگومیر و بستری در بیمارستان و هزینههای بالای مراقبت سلامت است. مرور سیستماتیک کاکرین پیشین (2014) گزارش کرده بود که بازتوانی قلبی (CR) مبتنی بر ورزش در مقایسه با کنترل بدون ورزش نشاندهنده بهبود در HRQoL و بستری در بیمارستان در میان افراد مبتلا به HF و همچنین کاهش احتمالی در مرگومیر طی مدت طولانیتر است و اینکه این کاهشها در برابر مشخصات بیمار و برنامه همسو به نظر میرسند. محدودیتهای ذکرشده به وسیله نویسندگان مرور کاکرین قبلی عبارت هستند از: 1) اغلب کارآزماییها در بیماران مبتلا به HF با کسر جهشی (ejection fraction) کاهشیافته (< 45%) (HFrEF) انجام شده بودند، و زنان، افراد مسن و اشخاص مبتلا به HF با کسر جهشی حفظشده (≥ 45%) (HFpEF) کمتر حضور داشتند؛ و 2) اکثر کارآزماییها در شرایط مبتنی بر بیمارستان/ مراکز درمانی اجرا شده بودند.
اهداف
تعیین اثرات بازتوانی قلبی مبتنی بر ورزش بر مرگومیر، بستری در بیمارستان و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در افراد مبتلا به نارسایی قلبی.
روش های جستجو
ما در پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترلشده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trails)؛ MEDLINE؛ Embase و سه پایگاه اطلاعاتی دیگر در 29 ژانویه 2018 جستوجو کردیم. ما همچنین کتابشناختیهای مرورهای سیستماتیک و دو پایگاه ثبت کارآزمایی را بررسی کردیم.
معیارهای انتخاب
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده مربوط به مقایسه مداخلات CR مبتنی بر ورزش را با پیگیری شش ماه یا بیشتر در مقابل کنترل عدم ورزش که میتواند شامل مراقبت دارویی معمول باشد، وارد کردیم. جمعیت مطالعات متشکل از بزرگسالان (> 18 سال) با شواهدی از HF - یا HFrEF یا HFpEF - بود.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم همه منابع شناساییشده را غربال کردند و آنهایی را که آشکارا برای ورود به این مرور نامناسب بودند، کنار گذاشتند. ما مقالات کامل کارآزماییهای بالقوه مرتبط را به دست آوردیم. دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم دادهها را از کارآزماییهای واردشده استخراج کردند، خطر سوگیری (bias) آنها را ارزیابی کرده و تجزیهوتحلیلهای سیستم GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) را انجام دادند.
نتایج اصلی
ما 44 کارآزمایی (5783 شرکتکننده مبتلا به HF) را با میانه زمانی شش ماه پیگیری وارد کردیم. ما علاوه بر 33 کارآزمایی شناساییشده از قبل، 11 کارآزمایی جدید را برای این آخرین بهروزرسانی شناسایی کردیم (N = 1040). اگرچه زمینه شواهد عمدتا شامل بیماران مبتلا به HFrEF کلاسهای II و III انجمن قلب نیویورک بود که که برنامههای CR مبتنی بر ورزش مبتنی بر مرکز دریافت میکردند، گروه فزایندهای از مطالعات شامل بیماران مبتلا به HFpEF هستند و در محیط خانگی انجام میگیرند. تمام مطالعات واردشده بدون مقایسهگر مداخله تمرینات ورزشی عادی بودند. با این حال، طیف وسیعی از مقایسهگرها در میان مطالعات دیده میشوند که شامل مداخله فعال (مانند آموزش، مداخله روانشناختی) یا مراقبت دارویی معمول بهتنهایی بود. خطر کلی سوگیری (bias) کارآزماییهای واردشده پایین یا نامشخص بود و ما با استفاده از ابزار GRADE، نتایج را برای همه پیامدها بهجز یکی، تنزل درجه دادیم.
ممکن است بازتوانی قلبی تفاوت اندک یا عدم تفاوت در مرگومیر به هر علتی ظرف کوتاهمدت (≤ یک سال پیگیری) ایجاد کند (27 کارآزمایی؛ 28 مقایسه (2596 شرکتکننده): مداخله 67.1302 (5.1%) در مقابل کنترل 75.1294 (5.8%)؛ خطر نسبی (RR): 0.89؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.66 تا 1.21؛ شواهد با کیفیت پایین GRADE) اما امکان دارد مرگومیر به هر علتی را در طولانیمدت (< 12 ماه پیگیری) بهبود بخشد (6 کارآزمایی/ مقایسه (2845 شرکتکننده): مداخله 244.1418 (17.2%) در برابر کنترل 280.1427 (19.6%) رخداد؛ RR: 0.88؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.75 تا 1.02؛ شواهد با کیفیت بالا). پژوهشگران هیچ اطلاعاتی را درباره مرگهای ناشی از HF ارائه نکرده بودند. احتمالا CR بستری کلی را در بیمارستان در کوتاهمدت کاهش میدهد (پیگیری تا یک سال) (21 کارآزمایی؛ 21 مقایسه (2182 شرکتکننده): مداخله 180.1093 (16.5%) در مقابل کنترل 258.1089 (23.7%)؛ RR: 0.70؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.60 تا 0.83؛ شواهد با کیفیت متوسط، تعداد موردنیاز برای درمان: 14) و ممکن است بستری مخصوص HF را کاهش دهد (14 کارآزمایی؛ 15 مقایسه (1114 شرکتکننده): مداخله 40.562 (7.1%) در مقابل کنترل 61.552 (11.1%)؛ RR: 0.59؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.42 تا 0.84؛ شواهد با کیفیت پایین، تعداد موردنیاز برای درمان: 25). ممکن است پس از CR، پیشرفت مهمی از نظر بالینی در کیفیت زندگی مرتبط با سلامت و اختصاصی بیماری در کوتاهمدت مشهود باشد (پرسشنامه زندگی با نارسایی قلبی مینهسوتا (Minnesota Living With Heart Failure) - 17 کارآزمایی؛ 18 مقایسه (1995 شرکتکننده): میانگین تفاوت (MD): 7.11-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 10.49- تا 3.73-؛ شواهد با کیفیت پایین). ادغام در طول همه مطالعات، صرفنظر از معیار HRQoL بهکاررفته، نشان میدهد که ممکن است پیشرفت بالینی مهمی با ورزش وجود داشته باشد (26 کارآزمایی؛ 29 مقایسه (3833 شرکتکننده): میانگین تفاوت استانداردشده (SMD): 0.60-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.82 - تا 0.39-؛ I² = %87؛ Chi² = 215.03؛ شواهد با کیفیت پایین). به نظر میرسد اثرات ExCR در مدلهای مختلف ارائه ExCR سازگار است: مبتنی بر مراکز در مقابل خانگی، میزان ورزش، ورزش بهتنهایی در برابر برنامههای جامع و تمرینات هوازی بهتنهایی در مقابل برنامههای هوازی به علاوه استقامتی.
نتیجهگیریهای نویسندگان
این مرور بهروزرسانیشده کاکرین، شواهد تصادفیسازی شده بیشتری (11 کارآزمایی) را برای تائید نتیجهگیریهای نسخه پیشین (2014) این مرور کاکرین فراهم کرده است. به نظر میرسد CR در مقایسه با کنترل بدون ورزش، تاثیری بر مرگومیر در کوتاهمدت (> 12 ماه پیگیری) نداشته باشد. شواهد با کیفیت پایین تا متوسط نشان میدهد که احتمالا CR خطر بستری را در بیمارستان به هر علتی کاهش داده و امکان دارد خطر بستری را در بیمارستان به دلیل اختصاصی HF در کوتاهمدت (تا 12 ماه) کاهش دهد. ممکن است CR پیشرفت مهمی از لحاظ بالینی در کیفیت زندگی مرتبط با سلامت ارائه کند، اگرچه عدم قطعیت ما درباره این امر به علت کیفیت پایین شواهد همچنان باقیمانده است. نیاز به کارآزماییهای ExCR بیشتری برای ادامه در نظر گرفتن بهکارگیری گروههای بیمار مبتلا به HF که از گذشته کمتر حضور داشتهاند شامل افراد مسن، زنان و بیماران HFpEF و شرایط ارائه CR جایگزین از جمله برنامههای خانگی و مبتنی بر استفاده از فناوری وجود دارد.
خلاصه به زبان ساده
بازتوانی قلبی مبتنی بر ورزش برای نارسایی قلبی
پیشینه
افراد مبتلا به نارسایی قلبی (HF) دچار خستگی و تنگینفس هستند. این موضوع بهطورمنفی بر فعالیتهای روزمره و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت آنها تاثیر میگذارد. آنها در معرض افزایش خطر بستری در بیمارستان و مرگ قرار دارند.
ویژگیهای مطالعه
ما در منابع علمی به دنبال کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (آزمایشهایی که در آنها دو یا تعداد بیشتری مداخله، احتمالا دربرگیرنده مداخله کنترل یا عدم مداخله، از طریق تخصیص تصادفی شرکتکنندگان به گروههای مطالعه مقایسه میشوند) جستوجو کردیم. ما اثربخشی بازتوانی مبتنی بر ورزش را در قیاس با عدم ورزش در بزرگسالان (18 سال به بالا) مبتلا به نارسایی قلبی بررسی کردیم. ما HF ناشی از کسر جهشی کاهشیافته (HFrEF) (بطنهای قلب به صورت ضعیفی منقبض شده و در نتیجه، حجم خون کمتری در سراسر بدن پمپاژ میشود) را در نظر گرفتیم. ما همچنین HF ناشی از کسر جهشی حفظشده (HFpEF) (بطنهای قلب به صورت عادی منقبض میشوند اما به صورت موثر شل نمیشوند که به پمپاژ حجم خون کمتری در سراسر بدن منتهی میشود) را در نظر گرفتیم. جستوجوی ما تا ژانویه 2018 بهروز است.
نتایج اصلی
ما 44 مطالعه را یافتیم که شامل 5783 فرد مبتلا به HF، غالبا HFrEF بودند. یافتههای این بهروزرسانی عموما با نتایج نسخه پیشین (2014) مرور کاکرین سازگار است. آنها بیانگر منافع بااهمیت بازتوانی قلبی مبتنی بر ورزش هستند که دربرگیرنده کاهش احتمالی در خطر بستری در بیمارستان در کوتاهمدت و همچنین کاهش بالقوه در بستریهای ناشی از نارسایی قلبی است. تاثیر بازتوانی قلبی مبتنی بر ورزش بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت به خاطر کیفیت بسیار پایین شواهد، نامشخص است. ممکن است بازتوانی قلبی مبتنی بر ورزش تفاوت اندک یا عدم تفاوت در مرگومیر به هر علتی در کارآزماییهایی با پیگیری کمتر از 12 ماه ایجاد کند. نیاز به شواهد بیشتری برای اثبات بهتر اثرات بازتوانی ورزشی در میان افراد مبتلا به HFpEF و تاثیر مدلهای جایگزین ارائه، مانند برنامههای خانگی وجود دارد.
کیفیت شواهد
بهطورکلی کارآزماییهای اخیر بهتر گزارش شده و دارای خطر سوگیری پایین تا متوسط بودند. ما با استفاده از شیوه GRADE، کیفیت شواهد را در بین پیامدهای سنجیده شده از بالا تا بسیار پایین متفاوت ارزیابی کردیم. دلایل شایع دستکم گرفتن پیامدها شامل این بود که نتایج ناهمگون و / یا بیدقت بودند.