پیشینه
هایفمای تروماتیک (traumatic hyphema) ورود خون به داخل اتاق قدامی (anterior chamber) (فضایی بین قرنیه (cornea) و عنبیه (iris)) به دنبال اصابت ضربه یا یک پرتابه به چشم است. هایفمای تروماتیک به ندرت منجر به از دست دادن دائمی بینایی میشود. تروماهای مربوطه (برای مثال رنگآمیزی قرنیه (corneal staining)، کاتاراکت تروماتیک (traumatic cataract)، گلوکوم رکود زاویه (angle recession glaucoma)، آتروفی اپتیک (optic atrophy) و امثالهم) ممکن است بهطور جدی بینایی را تحتالشعاع قرار دهند. این عوارض میتوانند منجر به نقص دائمی بینایی شوند. افراد مبتلا به بیماری سلول داسیشکل (sickle cell trait/disease) ممکن است بهطور خاص مشکوک به افزایش فشار داخل چشم باشند. در صورتیکه خونریزی مجدد اتفاق بیفتد، نرخ و شدت بروز عوارض افزایش مییابد.
اهداف
ارزیابی اثربخشی مداخلات متنوع پزشکی در مدیریت هایفمای تروماتیک
روش های جستجو
ما در پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترلشده در کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trails) (که دربرگیرنده پایگاه ثبت کارآزماییهای چشم و بینایی است) (2018، شماره 6)؛ MEDLINE Ovid؛ Embase.com؛ PubMed (1948 تا جون 2018)؛ پایگاه ثبت ISRCTN؛ ClinicalTrials.gov و پلتفرم بینالمللی ثبت کارآزماییهای بالینی (ICTRP) سازمان جهانی بهداشت (WHO) جستوجو کردیم. تاریخ جستوجو 28 جون 2018 بود.
معیارهای انتخاب
2 نویسنده مرور بهطور مستقل از هم به ارزیابی عناوین و چکیده تمامی گزارشهای شناساییشده در جستوجوهای دستی و الکترونیک پرداختند. در این مطالعه مروری، ما کارآزماییهای تصادفیسازیشده و شبهتصادفیسازیشده را وارد مرور کردیم که مداخلات متنوع پزشکی (غیرجراحی) را در مقابل سایر مداخلات پزشکی یا گروههای کنترل برای درمان هایفمای تروماتیک ناشی از ترومای غیرنافذ (closed‐globe trauma) مقایسه کرده بودند. ما هیچ محدودیتی را به لحاظ سن، جنسیت، شدت ترومای غیرنافذ، یا سطح حدت بینایی در زمان ثبتنام اعمال نکردیم.
گردآوری و تحلیل دادهها
2 نویسنده مرور بهطور مستقل از هم برای دستیابی به پیامدهای اولیه شامل حدت بینایی و زمان صرف شده تا رفع خونریزی اولیه و پیامدهای ثانویه شامل خونریزی ثانویه و زمان صرفشده تا خونریزی مجدد؛ خطر رنگ خونی قرنیه (corneal blood staining)، گلوکوم یا افزایش فشار داخل چشمی، آتروفی اپتیک، یا سینشیای قدامی محیطی (peripheral anterior synechiae)؛ رویدادهای جانبی؛ و طول دوره بستری در بیمارستان، به استخراج دادهها پرداختند. ما دادهها را با استفاده از Review Manager 5 وارد و تحلیل کردیم. ما با استفاده از مدل اثر ثابت (fixed‐effect model) متاآنالیزها را اجرا و پیامدهای دوتایی را به صورت خطرات نسبی (RR ؛risk ratios) و پیامدهای پیوسته را به صورت اختلافات میانگین (MD ؛mean differences) گزارش کردیم.
نتایج اصلی
ما 20 مطالعه تصادفیسازیشده و 7 مطالعه شبه - تصادفیسازیشده را با مجموعا 2643 شرکتکننده وارد مرور کردیم. مداخلات عبارت بودند از عوامل ضدفیبرینولیتیک (antifibrinolytic agents) (آمینوکاپروئیک اسید (aminocaproic acid) سیستمیک و موضعی، ترانکسامیک اسید (tranexamic acid) و آمینومتیلبنزوئیک اسید (aminomethylbenzoic acid))، کورتیکواستروئیدها (سیستمیک و موضعی)، سیکلوپلژیکها (cycloplegics)، میوتیکها (miotics)، آسپرین، استروژنهای کنژوگه شده (conjugated estrogens)، داروی سنتی چینی، پچینگ یک چشم در مقابل دو طرفه، بلند کردن سر (elevation of the head) و استراحت در تختخواب.
ما در اندازهگیریهای به عمل آمده در طول 2 هفته (کوتاهمدت) یا برای دورههای زمانی طولانیتر، هیچ شواهدی را مبنی بر اثر روی حدت بینایی برای هیچیک از مداخلات نیافتیم. در متاآنالیز 2 کارآزمایی، ما هیچ شواهدی را مبنی بر اثر آمینوکاپروئیک اسید روی حدت بینایی بلندمدت (RR: 1.03؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.82 تا 1.29؛ یا حدت بینایی نهایی اندازه گیریشده تا 3 سال بعد از هایفما (RR: 1.05؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.93 تا 1.18) به دست نیاوردیم. 8 کارآزمایی اثرات مداخلات متنوع را روی حدت بینایی کوتاهمدت اندازهگیری کرده بودند؛ هیچیک از این مداخلات در بیش از 1 کارآزمایی اندازهگیری نشده بودند. هیچیک از مداخلات اثر معنیداری به لحاظ بالینی نشان نداد (RRها: از 0.75 تا 1.10 متغیر بودند). بهطور مشابه، حدت بینایی اندازهگیریشده برای دورههای زمانی طولانیتر در 4 کارآزمایی که مداخلات مختلفی را ارزیابی کرده بودند، از نظر آماری معنیدار نبود (RRها: از 0.82 تا 1.02 متغیر بود). شواهد پشتیبان از این یافتهها دارای قطعیت پایین یا بسیار پایین بود.
آمینوکاپروئیک اسید سیستمیک که در 6 کارآزمایی با 330 شرکتکننده ارزیابی شده بود، نرخ عود خونریزی را کاهش داده بود (RR: 0.28؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.13 تا 0.60). تحلیل حساسیت انجامشده که 2 مطالعه را حذف و از تحلیل تمایل به درمان استفاده نکرده بود، قوت شواهد را کاهش داده بود (RR: 0.43؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.17 تا 1.08). ما برای آمینوکاپروئیک اسید موضعی در 2 مطالعه با 121 شرکتکننده، نتایج مشابهی را به دست آوردیم (RR: 0.48؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.20 تا 1.10). ما قطعیت این یافتهها را به ترتیب پایین و بسیار پایین ارزیابی کردیم. ترانکسامیک اسید سیستمیک در 5 کارآزمایی با 578 شرکتکننده (RR: 0.31؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.17 تا 0.55)، همانند آمینومتیلبنزوئیک اسید گزارششده در 1 مطالعه (RR: 0.10؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.02 تا 0.41)، دارای اثر معنیداری در کاهش نرخ خونریزی ثانویه بود. شواهد پشتیبانیکننده از کاهش خطر عوارض ناشی از خونریزی ثانویه (برای مثال رنگ خونی قرنیه، سینشیای قدامی محیطی، افزایش فشار داخل چشمی و ایجاد آتروفی اپتیک) از طریق عوامل ضدفیبرینولیتیک بواسطه کم بودن تعداد این رویدادها محدود بود. استفاده از آمینوکاپروئیک اسید با افزایش تهوع، استفراغ و سایر رویدادهای جانبی در مقایسه با دارونما رابطه داشت. ما هیچ شواهدی را مبنی بر اثر روی تعداد رویدادهای جانبی به دنبال استفاده از آمینوکاپروئیک اسید سیستمیک در مقابل موضعی یا با دوز استاندارد دارو در مقابل دوز پایینتر دارو نیافتیم.
به نظر میرسید تعداد روزها برای برطرف شدن هایفمای اولیه در استفاده از آمینوکاپروئیک اسید سیستمیک در مقایسه با عدم استفاده از آن، طولانیتر بود، اما این پیامد توسط هیچیک از مداخلات دیگر تغییر داده نشد.
شواهد در دسترس درباره استفاده از کورتیکواستروئیدهای سیستمیک یا موضعی، سیکلوپلژیکها یا آسپرین در هایفمای تروماتیک به دلیل کم بودن تعداد شرکتکنندگان و رویدادها در کارآزماییها محدود بود.
ما هیچ شواهدی را مبنی بر وجود اثر روی خطر خونریزی ثانویه یا زمان صرفشده تا خونریزی مجدد، بین پچ تکی در مقابل پچ دو تایی چشم (binocular) یا استراحت مطلق یا حرکت کردن (ambulation) نیافتیم.
نتیجهگیریهای نویسندگان
ما هیچ شواهدی را مبنی براثر روی حدت بینایی در هیچیک از مداخلات ارزیابیشده در این مطالعه مروری نیافتیم. اگرچه شواهد محدود بود، به نظر میرسد که افراد مبتلا به هایفمای تروماتیک که آمینوکاپروئیک اسید یا ترانکسامیک اسید دریافت میکنند، احتمالا کمتر دچار خونریزی ثانویه میشوند. با وجود این، هایفما در افراد تحت درمان با آمینوکاپروئیک اسید سیستمیک، مدت زمان بیشتری به طول میانجامد تا رفع شود.
هیچ شواهد خوبی برای حمایت از استفاده از عوامل ضدفیبرینولیتیک در مدیریت هایفمای تروماتیک نسبت به سایر روشهای موجود مبنی بر کاهش نرخ خونریزی ثانویه وجود ندارد. بهطور مشابه، هیچ شواهدی برای حمایت از استفاده از کورتیکواستروئیدها، سیکلوپلژیکها، یا مداخلات غیردارویی (از جمله پچینگ دو چشم، استراحت در رختخواب یا افزایش ارتفاع سر) در مدیریت هایفمای تروماتیک وجود ندارد. از آنجایی که این مداخلات چندگانه به ندرت بهتنهایی استفاده میشوند، تحقیقات بیشتر برای ارزیابی اثر تجمعی این مداخلات ممکن است ارزشمند باشد.
خلاصه به زبان ساده
مداخلات پزشکی برای هایفمای تروماتیک
هدف این مطالعه مروری چیست؟
هدف این مطالعه مروری در کاکرین یافتن آن بود که کدامیک از درمانهای دارویی برای هایفمای تروماتیک (traumatic hyphema)، اثربخش هستند. هایفمای تروماتیک وضعیتی که در آن در اثر تروما، معمولا ضربه به چشم، خون در داخل چشم جمع میشود. ما تمامی مطالعات مرتبط را برای پاسخ به سوال گردآوری و تحلیل کردیم.
پیامهای کلیدی
ما دریافتیم که هیچ شواهدی مبنی بر اینکه هر یک از مداخلات دارویی، در طول چند هفته یا بیشتر، بر حدت بینایی اثرگذار است، وجود ندارد. ما همچنین دریافتیم که هیچیک از مداخلات دارویی منجر به بروز عوارض کمتر از خود هایفما نمیشود، اگرچه این شواهد به دلیل کم بودن تعداد رویدادهای رخ داده ضعیف است. ما شواهد محدودی را یافتیم مبنی بر اینکه عوامل ضدفیبرینولیتیک، خطر خونریزی جدید را در چشم کاهش میدهند. عوامل ضدفیبرینولیتیک داروهایی هستند که روی نحوه لختهشدن خون اثر میگذارند.
چه چیزی در این مرور مطالعه شد؟
ارزیابی مداخلات دارویی اخیر برای درمانی هایفمای تروماتیک مهم بود زیرا عوارض ناشی از این وضعیت میتواند روی بینایی نهایی اثرگذار باشد. ما 27 مطالعه را با مجموعا 2643 شرکتکننده به دست آوردیم که به این سوال پاسخ میدادند. مطالعات از آمریکا، کانادا، سوئد، دانمارک، چین، آفریقای جنوبی، مالزی، ایران و اسرائیل بودند. مطالعات مردان بیشتری را نسبت به زنان وارد کرده بودند، و شرکتکنندگان عمدتا کودک یا بزرگسالان جوان بودند. مداخلات عبارت بودند از عوامل ضدفیبرینولیتیک استفاده شده به صورت خوراکی یا به کارگرفته شده بهطور مستقیم به داخل چشم (آمینوکاپروئیک اسید (aminocaproic acid)، ترانکسامیک اسید (tranexamic acid) و آمینومتیلبنزوئیک اسید (aminomethylbenzoic acid)، کورتیکواستروئیدهای خوراکی یا موضعی، سایر انواع قطرههای چشمی، آسپرین، استروژنها، داروی سنتی چینی، پچینگ (patching)، افزایش ارتفاع زیر سر (elevation of the head) و استراحت در رختخواب (bed rest). بیشتر مطالعات فواصل زمانی بروز خونریزی مجدد را بررسی کرده بودند، زیرا این خونریزی مجدد اغلب با بروز عوارض بیشتر رابطه دارد. سایر پیامدهای بررسیشده عبارت بودند از حدت بینایی و طول زمان طی شده تا جذب خون داخل چشم.
نتایح کلیدی این مطالعه مروری کدامند؟
ما هیچ شواهدی را مبنی بر اینکه هر یک از مداخلات پزشکی بر حدت بینایی نهایی اثرگذار بوده باشند، به دست نیاوردیم اما ما قطعیت شواهد را بهطور کلی در سطح پایین ارزیابی کردیم. به نظر نمیرسد که عوامل ضدفیبرینولیتیک خطر خونریزی جدید را در چشم کاهش دهند، اما به نظر میرسید شرکتکنندگانی که آمینوکاپروئیک اسید خوراکی(نوعی عامل ضدفیبرینولیتیک) دریافت کرده بودند، نسبت به شرکتکنندگان گروه کنترل، دارای تهوع و استفراغ بیشتری بودند. اینکه آیا عوامل ضدفیبرینولیتیک بروز عوارض ناشی از خونریزی ثانویه را کاهش داده بودند یا خیر، شفاف نیست. زیرا این رویدادها در این مطالعات نادر بودند. ما هیچ شواهدی را برای اثربخشی هر یک از سایر مداخلات دارویی در کاهش نرخ خونریزی مجدد یا تعداد عوارض به دست نیاوردیم، اما شواهد برای یک اثر سودمند از هر یک از این مداخلات به دلیل کم بودن تعداد شرکتکنندگان و رویدادها با عدم قطعیت همراه بود.
این مطالعه مروری تا چه زمانی بهروز است؟
ما مطالعات منتشرشده را تا 28 جون 2018 مرور کردیم.