پیشینه
در رابطه با میزان کالری و نوع حمایت تغذیهای که باید به افراد شدیدا بدحال ارائه شود، اختلافنظر وجود دارد. نویسندگان متعددی از منافع بالقوه حمایت تغذیهای هیپوکالریک حمایت میکنند، اما شواهد بدون نتیجهگیری است.
اهداف
ارزیابی اثربخشی حمایت تغذیهای هیپوکالریک در مقایسه با حمایت تغذیهای استاندارد برای بزرگسالان شدیدا بدحال
روش های جستجو
ما با استفاده از یک استراتژی خاص برای هر پایگاه اطلاعاتی به جستوجو در پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترلشده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trails، کتابخانه کاکرین)؛ MEDLINE؛ Embase و LILACS (از ابتدا تا 20 جون 2017) پرداختیم. ما همچنین سه وبسایت، مجموعه مقالات کنفرانس و فهرست منابع را ارزیابی کردیم و با پیشگامان این زمینه و صنعت داروسازی برای یافتن مطالعات شناسایی نشده / منتشرنشده تماس گرفتیم. هیچگونه محدودیتی از نظر تاریخ، زبان یا وضعیت انتشار وجود نداشت.
معیارهای انتخاب
ما کارآزماییهای کنترلشده وتصادفیسازی و شبه - تصادفیسازی شدهای را وارد کردیم که به مقایسه حمایت تغذیهای هیپوکالریک با حمایت تغذیهای نورمو- یا هیپرکالریک یا بدون حمایت تغذیهای (مانند روزهداری) در بزرگسالان بستری شده در بخش مراقبتهای ویژه (ICU) پرداختند.
گردآوری و تحلیل دادهها
ما از روشهای استاندارد روششناسی مورد انتظار کاکرین استفاده کردیم. ما برای دادههای مربوط به مقایسههایی که در آنها ناهمگونی بالینی پایین بود، متاآنالیز انجام دادیم. ما تجزیهوتحلیل زیرگروه و حساسیت از پیش تعیین شده، و تجزیهوتحلیل تعقیبی (post hoc) را انجام دادیم. پیامدهای اولیه ما عبارت بودند از: مرگومیر (مرگ طی بستری در ICU و بیمارستان، یا مرگومیر به هر علت در 28 تا 30 روز رخ داد)؛ طول مدت بستری (روزهای بستری در ICU و بیمارستان)؛ و عوارض عفونی. پیامدهای ثانویه عبارت بود از: طول مدت استفاده از ونتیلاسیون مکانیکی. ما کیفیت شواهد را با سیستم GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) ارزیابی کردیم.
نتایج اصلی
ما 15 کارآزمایی را، با مجموع 3129 شرکتکننده ICU از بیمارستانهای وابسته به دانشگاه در ایالات متحده آمریکا، کلمبیا، عربستان سعودی، کانادا، یونان، آلمان و ایران شناسایی کردیم. دو مطالعه در حال انجام وجود دارد. شرکتکنندگان با معیارهای ورود مختلف، از شرایط داخلی و جراحی، رنج میبردند. چهار مطالعه از تغذیه وریدی و نه مطالعه فقط از تغذیه رودهای استفاده کردند؛ مشخص نبود که آیا دو مطالعه باقیمانده از تغذیه وریدی استفاده کردند یا خیر. اکثر آنها به دلیل تفاوتهای اندک در کالریهای تجویز شده بین گروههای مداخله و کنترل نتوانستند به اهداف کالریک پیشنهادشده دست یابند. اکثر مطالعات از دولت ایالات متحده یا انجمنهای غیردولتی حمایت مالی دریافت کردند، اما سه مطالعه از صنعت حمایت مالی دریافت کرد. پنج مطالعه منابع مالی خود را مشخص نکردند.
مطالعات واردشده دارای ناهمگونی بالینی و آماری قابلتوجهی بودند. این ناهمگونی به ما اجازه نداد که برآوردهای ترکیبی را از پیامدهای اولیه و ثانویه گزارش کنیم، بنابراین ما آنها را به صورت نقلقول گزارش کردیم.
هنگام مقایسه حمایت تغذیهای هیپوکالریک با حمایت تغذیهای کنترل، برای مرگومیر در بیمارستان (9 مطالعه؛ 1775 شرکتکننده)، خطرات نسبی بین 0.23 تا 5.54 بود؛ برای مرگومیر در ICU (4 مطالعه؛ 1291 شرکتکننده) خطرات نسبی بین 0.81 تا 5.54؛ و برای مرگومیر در 30 روز (7 مطالعه؛ 2611 شرکتکننده) خطرات نسبی بین 0.79 تا 3.00 بود. بیشتر این برآوردها شامل مقادیر صفر (null value) بودند. کیفیت شواهد به علت خطر نامشخص یا بالای سوگیری، تناقض و عدم دقت، بسیار پایین بودند.
شرکتکنندگانی که حمایت تغذیهای هیپوکالریک را دریافت کردند در مقایسه با حمایت تغذیهای کنترل، دارای دامنه میانگین طول مدت بستری در بیمارستان از 15.70 روز کمتر تا 10.70 روز بیشتر (10 مطالعه؛ 1677 شرکتکننده)، دامنه میانگین طول مدت بستری در ICU از 11.00 روز کمتر تا 5.40 روز بیشتر (11 مطالعه؛ 2942 شرکتکننده) و دامنه میانگین طول مدت استفاده از ونتیلاسیون مکانیکی از 13.20 روز کمتر تا 8.36 روز بیشتر (12 مطالعه؛ 3000 شرکتکننده) بود. کیفیت شواهد برای این پیامد به علت خطر نامشخص یا بالای سوگیری در بیشتر مطالعات، تناقض و عدم دقت بسیار پایین بود.
خطر نسبی برای عوارض عفونی (10 مطالعه، 2804 شرکتکننده) هر مطالعه فردی از 0.54 تا 2.54 متغیر بود. کیفیت شواهد برای این پیامد به علت خطر نامشخص یا بالای سوگیری، تناقض و عدم دقت بسیار پایین بود.
ما قادر به توضیح علل ناهمگونی مشاهده شده با استفاده از تجزیهوتحلیل زیرگروه و حساسیت یا متا - رگرسیون نبودیم.
نتیجهگیریهای نویسندگان
مطالعات واردشده، ناهمگونی بالینی قابلتوجهی داشتند. ما شواهدی را با کیفیت بسیار پایین در مورد اثرات حمایت تغذیهای هیپوکالریک تجویز شده بر مرگومیر در بیمارستان، در ICU و طی 30 روز، همچنین در طول مدت بستری در بیمارستان و ICU، عوارض عفونی و طول مدت استفاده از ونتیلاسیون مکانیکی یافتیم. برای این پیامدها، عدم اطمینان در مورد اثرات تغذیه هیپوکالریک تجویز شده وجود دارد، زیرا محدوده برآوردها شامل منافع و آسیبهای قابلتوجهی است.
با توجه به این محدودیتها، با در نظر گرفتن تعادل نامشخص خطرات و آسیبهای این مداخله، نتایج مربوط در زمینه بالینی باید با احتیاط تفسیر شوند. پژوهشهای آینده در مورد ناهمگونی بالینی شرکتکنندگان و مداخلات، محدودیتهای مطالعه و اندازه نمونه میتوانند تاثیرات این مداخله را روشن کنند.
خلاصه به زبان ساده
آیا تجویز حمایت تغذیهای با کالری پایین (هیپوکالریک) بهبود بیماران بزرگسال شدیدا بدحال را بهبود میبخشد؟
سوال مطالعه مروری
آیا تغذیه کم کالری ارائهشده به داخل معده یا روده کوچک (انترال یا رودهای) یا به داخل ورید (پارانترال یا وریدی) در مقایسه با حمایت تغذیهای با کالری استاندارد، پیامدهای بالینی را در بزرگسالان شدیدا بدحالی که در بخش مراقبتهای ویژه (ICU) بستری شدند، بهبود میبخشد؟
پیامدهای اصلی عبارت بود از مرگ (در بیمارستان، در ICU و در 30 روز)؛ طول مدت بستری در ICU و در بیمارستان؛ عوارض عفونی و طول مدت زمانی که یک فرد از ونتیلاسیون مکانیکی استفاده کرد (یک ماشین که در ICU برای کمک به تنفس فرد از آن استفاده شد).
پیشینه
افراد شدیدا بدحال دچار تغییرات متابولیکی عمدهای (یک ماده شیمیایی که از طریق یک سری از مراحل به یک ماده شیمیایی دیگر تبدیل میشود) در حین آسیب یا سپسیس (یک بیماری تهدیدکننده زندگی که در آن پاسخ بدن به عفونت منجر به آسیب به اندامهای خود میشود) میشوند. آنها برای جلوگیری یا به حداقل رساندن برخی از عوارض جانبی، حمایت تغذیهای دریافت میکنند. با این وجود، هم تغذیه بیش از حد و هم گرسنگی میتوانند مضر باشند.
در حال حاضر هیچ توافقی در مورد میزان کالریهایی که باید به این افراد شدیدا بدحال داده شود، وجود ندارد. تغذیه کالریک طبیعی، نیازهای تخمین زده شده کالری را فراهم میکند. تغذیه هیپوکالریک، عمدا مقدار کالری پایینتری را ارائه میکند.
ویژگیهای مطالعه: ما 15 کارآزمایی را با 3129 شرکتکننده بستری درICU جراحی یا داخلی در بیمارستانهای دانشگاهی وارد کردیم. چهار مطالعه از تغذیه وریدی و نه مطالعه فقط از تغذیه رودهای استفاده کردند. روش تغذیه در دو مطالعه باقیمانده نامشخص بود. در حالی که مطالعات برای ارائه کالریهای مختلف در گروههای آزمایش و کنترل برنامهریزی شدند، تفاوت واقعی کالریها کم بود. اکثر مطالعات از دولت ایالات متحده یا انجمنهای غیردولتی حمایت مالی دریافت کردند، اما سه مطالعه از صنعت حمایت مالی دریافت کردند. پنج مطالعه چگونگی دریافت حمایت مالی خود را عنوان نکردند.
نتایج اصلی
تفاوت در نوع تغذیه و نوع شرکتکنندگان در طول مطالعات، اجازه ترکیب نتایج مطالعات را به ما نداد، بنابراین ما طیف وسیعی را از نتایج در مطالعات فردی توصیف کردیم.
تعداد مرگومیر در بیمارستان، در ICU و در 30 روز میان افرادی که تغذیه با کالری پایین دریافت کردند، مشابه افراد گروه کنترل بود. طول مدت بستری در بیمارستان و ICU و طول مدت استفاده از ونتیلاسیون مکانیکی بین مطالعات متغیر بود و در مقایسه با گروه کنترل، گاهی اوقات کوتاهتر و گاهی اوقات طولانیتر، بود. تعداد عفونتها نیز در مطالعات متغیر بود. ما سعی کردیم زیرگروههایی را از شرکتکنندگان تجزیهوتحلیل کنیم تا این اختلاف را توضیح دهیم اما این نتایج ثابت نبودند.
کیفیت شواهد
کیفیت کلی شواهد برای هر پیامد با توجه به طبقهبندی GRADE از بسیار پایین تا پایین متغیر بود. این به علت مشکلات موجود در نحوه طراحی و انجام مطالعات، اختلافات موجود در نتایج مطالعه (تناقض بین مطالعات) و طیف گستردهای از نتایج احتمالی (عدم دقت) بود.