پیشینه
تراکئوستومی دیلاتاسیونال پرکوتانئوس (PDT ؛percutaneous dilatational tracheostomy) یکی از رایجترین روشهای جراحی در بالین است که در بزرگسالان به شدت بیمار، در بخشهای مراقبتهای ویژه(ICU) ، که نیاز به ونتیلاسیون درازمدت دارند، انجام میشود. PDT با عوارض تهدید کننده زندگی مرتبطی همراه است: پارگی کاف یا اکستوباسیون تصادفی که ممکن است منجر به هیپوکسی (hypoxia)، آسپیراسیون (aspiration) یا از دست رفتن راههای هوایی شود. سوراخ کردن مری یا ایجاد مسیر کاذب در طول دیلاتاسیون یا جایگزینی لوله تراکئوستومی، میتواند منجر به پنوموتوراکس یا آمفیزم شود. عفونتهای زخم ممکن است رخ دهند که این عفونتها میتوانند، به خصوص پس از ایجاد مسیر کاذب یا در بیماران تراکئوستومی شده زودهنگام پس از استرنوتومی پس از عمل جراحی قلب، منجر به مدیاستینیت (mediastinits) شوند. طی این روش، میتوان با یک لوله داخل تراشهای (ETT) یا ماسک راه هوایی حنجرهای (LMA) از راه هوایی بیمار محافظت کرد. این یک نسخه بهروز شده از مروری است که برای اولین بار در سال 2014 منتشر شد.
اهداف
ارزیابی ایمنی و اثربخشی LMA در برابر ETT در بزرگسالان به شدت بیمار تحت PDT در ICU.
روش های جستجو
ما پایگاههای اطلاعاتی زیر را تا 9 ژانویه 2018 جستوجو کردیم: پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترلشده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trials)؛ MEDLINE و Embase. ما برای یافتن گزارشهای مربوط به کارآزماییهای در حال انجام به جستوجو در متارجیستری از کارآزماییهای کنترلشده (mRCT) پرداختیم. ما مطالعات مرتبط را در مجموعه مقالات کنفرانس پنج کنگره سالانه مرتبط بهصورت دستی جستوجو کردیم. ما با نویسندگان و کارشناسان مطالعه در مورد دادههای منتشر نشده و کارآزماییهای در حال انجام تماس گرفتیم. ما برای یافتن مطالعات مرتبط بیشتر به جستوجو در فهرست منابع تمام کارآزماییهای انتخاب شده و مرورهای سیستماتیک مرتبط پرداختیم.
معیارهای انتخاب
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشدهای (RCTs ؛randomised controlled trails) را وارد کردیم که استفاده از ماسک راههای هوایی حنجرهای را در مقابل لوله داخل تراشهای در بزرگسالان به شدت بیمار تحت PDT انتخابی در ICU، بدون آسیب به صورت یا گردن یا بیماریهای صورت یا گردن پرداختند. ما هیچ محدودیتی را در رابطه با زبان، زمانبندی یا روش انجام PDT اعمال نکردیم.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم واجد شرایط بودن و کیفیت روششناسی هر مطالعه را ارزیابی کرده و استخراج دادهها را انجام دادند. پیامدهای اولیه ما عبارت بودند از مورتالیتی به هر علت، مرگومیر مربوط به پروسیجر و آمار شرکتکنندگان با یک یا چند عارضه جانبی جدی. در صورت امکان، ما مطالعات همگون را برای متاآنالیز (meta‐analysis) ترکیب کردیم. ما از ابزار «خطر سوگیری» (Risk of bias) کاکرین و از سیستم GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) برای ارزیابی کیفیت شواهد برای پیامدهای کلیدی استفاده کردیم.
نتایج اصلی
ما در این مرور 9 RCT را شامل 517 شرکتکننده وارد کردیم.
مطالعات در معرض خطر بالا یا نامشخص سوگیری قرار داشتند. دلیل اصلی این امر کیفیت پایین روششناسی یا دادههای گمشده بود، حتی بعد از اینکه با نویسندگان مطالعه تماس گرفته شد. حجم مطالعه بهطور کلی کوچک بود، حداقل 40 و حداکثر 73 شرکتکننده.
در یک مطالعه (40 شرکتکننده)، سه مورد مرگ در گروه LMA و دو مورد مرگ در گروه ETT گزارش شد، اگرچه هیچ کدام از موارد مرگومیر مربوط به پروسیجر نبود (شواهد با کیفیت بسیار پایین).
پنج مطالعه (281 شرکتکننده) که مرگومیر مرتبط با پروسیجر را گزارش کردند، اعلام کردند که هیچ مرگومیر مرتبط با پروسیجر رخ نداد (شواهد با کیفیت بسیار پایین).
مشخص نیست که آیا تفاوتی در تعداد افرادی که دچار یک یا چند عارضه جانبی جدی شدند بین LMA و ETT وجود دارد یا خیر (خطر نسبی (RR): 0.86؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.41 تا 1.80؛ 467 شرکتکننده؛ 8 مطالعه؛ شواهد با کیفیت بسیار پایین).
مدت زمان این پروسیجر ممکن است در گروه LMA کوتاهتر باشد (میانگین تفاوت (MD): -1.46 دقیقه؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.92- تا 1.01- دقیقه؛ 324 شرکتکننده؛ 6 مطالعه؛ شواهد با کیفیت پایین).
با این حال شکست پروسیجر، که به صورت تصادفی اختصاص داده شد، نیاز به تبدیل به هر پروسیجر دیگری دارد، که ممکن است در گروه LMA بالاتر باشد (RR: 2.82؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.22 تا 6.52؛ 439 شرکتکننده، 8 مطالعه؛ شواهد با کیفیت پایین).
ما هیچ مدرکی روشنی را از تفاوت بین گروههای ETT و LMA برای تمام پیامدهای دیگر نیافتیم. فقط یک مطالعه دادههای پیگیری را برای عوارض دیرهنگام مربوط به مداخله ارائه کرد و هیچ مدرک روشنی را از منفعت برای هر گروه درمانی نشان نداد.
نتیجهگیریهای نویسندگان
شواهد مربوط به ایمنی LMA برای PDT بیش از حد محدود است تا نتیجهگیریها در مورد اثربخشی یا ایمنی آن در مقایسه با ETT صورت گیرد. اگرچه روش LMA ممکن است دورهای را که طی آن راهای هوائی ناامن است کوتاهتر کند، ممکن است باعث نرخ تبدیل بالاتری شود. همچنین عوارض دیرهنگام به اندازه کافی مورد بررسی قرار نگرفتهاند. این نتایج عمدتا بر اساس مطالعات تکمرکزی با حجم نمونه کوچک هستند و بنابراین سطح شواهد همچنان پایین است. مطالعاتی که در معرض خطر پایین سوگیری قرار دارند بر عوارض دیرهنگام و پیامدهای مرتبط با بیمار تمرکز داشتند و برای نتیجهگیریهای قطعی در مورد مسائل ایمنی مربوط به این پروسیجر ضروری هستند. وابستگی جایگذاری موفق LMA به نوع LMA مورد استفاده نیز باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرد.
دو مطالعه وجود دارد که در انتظار طبقهبندی هستند و ممکن است نتیجهگیریها را پس از ارزیابی تغییر دهند.
خلاصه به زبان ساده
ماسک راه هوایی حنجرهای در مقابل لوله داخل تراشهای برای تراکئوستومی دیلاتاسیونال پرکوتانئوس در بزرگسالان شدیدا بدحال
سوال مطالعه مروری
ما راههای مختلف محافظت را از راههای هوایی بیماران مقایسه کردیم تا بیماران بتوانند در طول باز کردن برنامهریزی شده تراشه، همچنان تحت ونتیلاسیون قرار بگیرند. این روش برای بزرگسالانی که به مدت طولانی در بخش مراقبتهای ویژه (ICU) بستری هستند و همچنان به ونتیلاسیون مصنوعی نیاز دارند، ضروری است. استفاده از ماسک راه هوایی حنجرهای از لحاظ ایمنی و اثربخشی پروسیجر با لوله داخل تراشهای موجود مقایسه شد.
پیشینه
بزرگسالان شدیدا بدحال در ICU اغلب به ونتیلاسیون مکانیکی نیاز دارند تا به تنفس آنها کمک کند. در ابتدا آنها با استفاده از یک لوله تراشه (ETT) کارگذاری شده در نای (لوله هوایی) تحت ونتیلاسیون قرار گرفتند. بیمارانی که به مدت طولانی از ونتیلاسیون استفاده کردند ممکن است نیاز به تراکئوستومی با لوله تنفسی که بهطور مستقیم در داخل نای کارگذاری میشود داشته باشند تا از آسیب به نای و حنجره با ETT جلوگیری شود. یک سوراخ در گردن و نای (تراکئوستوم) ایجاد میشود و سپس یک لوله تراکئوستومی در داخل این سوراخ برای ونتیله کردن بیمار جایگذاری میشود. این روش تراکئوستومی دیلاتاسیونال پرکوتانئوس (PDT) نامیده میشود و یکی از رایجترین پروسیجرهای مداخلهای کنار تخت است که در ICU انجام شده است. PDT از یک کانولا برای سوراخ کردن از طریق پوست برای رسیدن به نای و سپس گسترش (دیلاتاسیون) این دسترسی به محل لوله تراکئوستومی در نای استفاده میکند.
هنگامی که کانولای نای کارگذاری میشود و ابزار قبلی تنفس، از طریق ETT، در نای شل شده و سپس برداشته میشوند، PDT وارد مرحله بحرانی میشود. چندین عارضه ممکن است در این مرحله رخ دهد.
ETT ممکن است آسیب دیده و بیمار اکسیژن کافی دریافت نکند، محتویات معده ممکن است وارد ریهها شده و منجر به عفونت شدید ریه شود، مری ممکن است آسیب ببیند، و ممکن است هوا وارد فضای بین ریهها و دیواره قفسه سینه شود، یا بافتهای داخل قفسه سینه دچار التهاب شوند.
ماسک راه هوایی حنجرهای (LMA) اغلب برای بیهوشی عمومی استفاده میشود و میتواند در طول PDT نیز استفاده شود. این روش برای استفاده در گلو ایمن است و لازم نیست در طول PDT خارج شود، اگرچه بستن LMA به اندازه بستن ETT موثر نیست.
ویژگیهای مطالعه
شواهد تا ژانویه 2018 موجود است. ما 9 کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده را وارد کردیم (517 شرکتکننده). این کارآزماییها شامل 40 تا 73 شرکتکننده بودند.
نتایج اصلی
اگرچه استفاده از روش LMA ممکن است دورهای را که در آن راههای هوایی ناامن هستند کوتاه کند، احتمال زیادی وجود دارد که این روش تغییر کند.
فقط یک مطالعه کوچک با 40 شرکتکننده تعداد افرادی را که در طول بستری در بیمارستان به هر علتی فوت کردند، بدون هیچ گونه اختلافی بین گروههای درمانی، گزارش کرد. در پنج مطالعهای (281 شرکتکننده) که این پیامد را گزارش کردند هیچ موردی از مرگ خودبهخودی ناشی از این روش گزارش نشد. در 8 مطالعه که تعداد شرکتکنندگان را با یک یا چند عارضه جانبی جدی گزارش کردند، هیچ مدرک روشنی از منفعت برای ماسک راه هوایی حنجرهای یا لوله داخل تراشهای وجود نداشت (467 شرکتکننده). عوارض جانبی جدی که اتفاق افتادند عبارت بودند از ریتم نامنظم ضربان قلب، غلظت پایین اکسیژن خون، جابهجایی اتفاقی ETT یا LMA، آسیب بخشی ازETT، خونریزی جزئی و ریفلاکس مواد غذایی بلعیده شده به راههای هوایی. هیچ یک از روشها از لحاظ جلوگیری از هر گونه عارضه جانبی برتر نبود.
مدت زمان این روش در گروه ماسک حنجرهای بهطور واضحی کوتاهتر بود، تا بیش از یک دقیقه (6 مطالعه؛ 324 شرکتکننده). این منفعت با خطر بالاتر نیاز به تغییر به یک روش مختلف همراه بود (8 مطالعه؛ 434 شرکتکننده). عوارض طولانیمدتتر به اندازه کافی مورد بررسی قرار نگرفتند.
کیفیت شواهد
ما کیفیت شواهد را بسیار پایین یا پایین قضاوت کردیم زیرا ما نمیتوانیم اطلاعات مهمی را در مورد روشهای مورد استفاده برای انجام این مطالعات بدست آوریم. ما در مورد محدودیتهای مطالعه، تعداد کم شرکتکنندگان در مطالعات و تفاوت در یافتهها در داخل و بین مطالعات (عدم دقت) نگرانیهای جدی داشتیم. اکثر مطالعات در گزارشدهی پیامدهای مربوط به بیمار محدود شدند. اولین مطالعه در سال 2002 منتشر شد و تکنیکها در طول زمان بهبود یافتند.