پیشینه
بستری در بخش مراقبتهای ویژه (ICU) با عواقب فیزیکی و روحی متعددی همراه است، که در مجموع سندرم پس از مراقبت ویژه (PICS) نامیده میشود. خدمات پیگیری ویژه ICU تحولات نسبتا جدیدی در سیستمهای سلامت است و ممکن است پتانسیل اداره PICS را از طریق هدف قرار دادن نیازهای برآورده نشده سلامت ناشی از تجربه بستری در ICU داشته باشد. در حال حاضر هیچ مدل مجاز واحدی برای خدمات پیگیری وجود ندارد و برنامههای کنونی پس از مراقبتها، شامل انواع مداخلات و مواد هستند. در مورد اینکه آیا خدمات پیگیری بهطور موثری PICS را اداره میکند، شواهد نامطمئنی وجود دارد و این مرور این موضوع را ارزیابی میکند.
اهداف
هدف اصلی ما ارزیابی اثربخشی خدمات پیگیری برای بازماندگان ICU بود که هدف آن شناسایی و توجه به نیازهای پاسخ داده نشده ناخوشایند مرتبط با دوره ICU بود. هدف ما ارزیابی اثربخشی در ارتباط با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (HRQoL)، مرگومیر، افسردگی و اضطراب، اختلال استرس پس از تروما (PTSD)، عملکرد فیزیکی، عملکرد شناختی، توانایی بازگشت به کار یا آموزش و عوارض جانبی است.
اهداف ثانویه ما بررسی مدلهای مختلف خدمات پیگیری بود. هدف ما بررسی: اثربخشی سازمان خدمات (رهبری پزشک- در مقابل رهبری پرستار، چهرهبهچهره در مقابل راه دور، زمانبندی پیگیری خدمات)؛ تفاوتهای مربوط به کشور (کشورهای با درآمد بالا در مقابل کشورهای دارای درآمد پایین و متوسط) و اثر دلیریوم است، که میتواند متعاقبا بر عملکرد شناختی تاثیر بگذارد و تاثیر خدمات پیگیری ممکن است برای این شرکتکنندگان متفاوت باشد.
روش های جستجو
ما CENTRAL؛ MEDLINE؛ Embase و (CINAHL) Cumulative to Nursing and Allied Health Litreture را در 7 نوامبر 2017 جستوجو کردیم. ما پایگاههای ثبت کارآزماییهای بالینی را برای یافتن مطالعات در حال انجام جستوجو کردیم و جستوجوی استنادات مقالات مرتبط را به صورت رو به جلو و رو به عقب انجام دادیم.
معیارهای انتخاب
ما مطالعات تصادفیسازی و غیرتصادفیسازی شده را با شرکتکنندگان بزرگسال وارد کردیم، که بعد از بستری شدن در ICU از بیمارستان مرخص شدند. ما مطالعاتی را وارد کردیم که خدمات پیگیری ICU را با استفاده از یک برنامه ساختار یافته و با هماهنگی یک متخصص مراقبتهای سلامت در مقابل عدم پیگیری خدمات یا مراقبتهای استاندارد مقایسه کردند.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم مطالعات را برای ورود ارزیابی کرده، دادهها را استخراج، خطر سوگیری (bias) را ارزیابی و یافتهها را ترکیب کردند. ما از رویکرد GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) برای ارزیابی قطعیت شواهد استفاده کردیم.
نتایج اصلی
ما پنج مطالعه (4 مطالعه تصادفیسازی شده، 1 مطالعه غیرتصادفیسازی شده)، را با مجموع 1707 شرکتکننده که بازماندگان ICU را با طیفی از شدتهای بیماریها و شرایط بودند، وارد کردیم. خدمات پیگیری در چهار مطالعه توسط پرستاران و در یک مطالعه توسط یک تیم چندرشتهای رهبری شد. آنها مشاورههای چهرهبهچهره را در خانه یا در کلینیک، یا مشاورههای تلفنی یا هر دو را وارد کردند. هر مطالعه حداقل یک مشاوره (هفتگی؛ ماهانه یا شش ماهه) و دو مطالعه تا هشت مشاوره را در برداشت. هرچند طراحی مشاورههای خدمات پیگیری در هر مطالعه متفاوت بود، ما اشاره کردیم که هر سرویس شامل ارزیابی نیازهای شرکتکنندگان و در صورت لزوم ارجاع به پشتیبانی تخصصی است.
کورسازی متخصصان مراقبتهای سلامت یا شرکتکنندگان در مداخله امکانپذیر نبود و ما نمیدانستیم که آیا این ممکن است نشان دهنده سوگیری عملکردی باشد. ما تفاوتهای خط پایه را ذکر کردیم (دو مطالعه) و خدمات شامل منابع اضافی (دو مطالعه) بود، که ممکن بود نتایج را تحت تاثیر قرار دهند و یک مطالعه غیرتصادفیسازی شده در معرض خطر بالای سوگیری انتخابی قرار داشت.
ما دادههای حاصل از مطالعات تصادفیسازی شده را با دادههای حاصل از یک مطالعه غیرتصادفیسازی شده ترکیب نکردیم. خدمات پیگیری برای بهبود پیامدهای بلندمدت در بازماندگان ICU ممکن بود تفاوت اندکی در HRQoL در 12 ماه ایجاد کند یا تفاوتی ایجاد نکند (میانگین تفاوت استاندارد شده (SMD): -0.0؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.1- تا 0.1؛ 1 مطالعه؛ 286 شرکتکننده؛ شواهد با قطعیت پایین). ما شواهدی را با قطعیت متوسط از 5 مطالعه یافتیم که نشان دادند آنها احتمالا تفاوت اندکی در مورتالیتی به هر علت تا 12 ماه پس از ترخیص ایجاد میکنند یا تفاوتی ایجاد نمیکنند (RR: 0.96؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.76 تا 1.22؛ 4 مطالعه؛ 1289 شرکتکننده؛ و در یک مطالعه غیرتصادفیسازی شده 259 / 79 مورد مرگ در گروه مداخله و 151 / 46 در گروه کنترل) و شواهدی با قطعیت پایین از 4 مطالعه یافتیم که نشان دادند ممکن است تفاوت اندکی در PTSD ایجاد کند یا تفاوتی ایجاد نکند (SMD: 0.05-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.19- تا 0.10؛ 703 شرکتکننده؛ 3 مطالعه؛ و یک مطالعه غیرتصادفیسازی شده احتمال کمتری را از PTSD هنگام استفاده از خدمات پیگیری گزارش کردند).
در مورد اینکه آیا استفاده از خدمات پیگیری افسردگی و اضطراب (3 مطالعه؛ 843 شرکتکننده)، عملکرد فیزیکی (4 مطالعه؛ 1297 شرکتکننده)، عملکرد شناختی (4 مطالعه؛ 1297 شرکتکننده) را کاهش میدهد، یا توانایی بازگشت به کار یا آموزش را افزایش میدهد (1 مطالعه؛ 386 شرکتکننده) اطمینانی وجود ندارد، زیرا قطعیت این شواهد بسیار پایین است. هیچ مطالعهای عوارض جانبی را اندازهگیری نکرد.
ما نمیتوانیم اهداف ثانویه خود را ارزیابی کنیم زیرا ما مطالعات کافی را برای تعدیل تجزیهوتحلیل زیرگروه نیافتیم.
نتیجهگیریهای نویسندگان
ما شواهد کافی، از تعداد محدودی از مطالعات، برای اثبات اینکه آیا خدمات پیگیری ICU در شناسایی و رفع نیازهای سلامت پاسخ داده نشده بازماندگان ICU موثر هستند، نیافتیم. ما پنج مطالعه در حال انجام را یافتیم که در این مرور انتخاب نشدند؛ این مطالعات در حال انجام ممکن است قطعیت ما را به تاثیر در بهروزرسانیهای آینده افزایش دهند. با توجه به دادههای محدود شده، ما قادر به بررسی اینکه آیا یک طرح خدمات پیگیری بر دیگری ترجیح داده میشود، یا اینکه آیا یک سرویس برای بعضی از افراد مؤثرتر از خدمات دیگر است، نبودیم و ما پیشبینی میکنیم که مطالعات آینده نیز ممکن است از نظر طراحی متفاوت باشند. ما پیشنهاد میکنیم که مطالعات آینده با روشهای قوی طراحی شده (به عنوان مثال مطالعات تصادفیسازس شده ترجیح داده شوند) و فقط یک متغیر(خدمات پیگیری) را برای مقایسه با مراقبتهای استاندارد در نظر بگیرند؛ این موضوع اطمینان را به اینکه این اثر به جای درمانهای همزمان، ناشی از خدمات پیگیری است، افزایش میدهد.
خلاصه به زبان ساده
خدمات پیگیری برای بهبود اثرات درازمدت پس از بستری در بخش مراقبتهای ویژه
هدف این مطالعه مروری چیست؟
بیشتر افراد در بخش مراقبتهای ویژه (ICU) زنده میمانند، اما مستعد ابتلا به بیماریهای فیزیکی و روحی هستند که ممکن است بر کیفیت زندگی آنها تاثیر بگذارد. خدمات پیگیری پیشرفتهای نسبتا جدیدی در عرصه مراقبتهای سلامت هستند. این خدمات، که شامل مشاوره با متخصصین مراقبتهای سلامت میشود، برای شناسایی و اداره اثرات بعدی موثرتر از مراقبت استاندارد هستند (که از خدمات پیگیری استفاده نمیکنند). هدف از این مرور کاکرین این بود که بدانیم آیا خدمات پیگیری برای افراد بعد از بستری شدن در ICU موثر هستند یا خیر. ما برای پاسخ به این سوال تمام مطالعات مربوطه را گردآوری و مورد تجزیهوتحلیل قرار دادیم و پنج مطالعه را یافتیم.
پیامهای کلیدی
بهطور کلی، ما مطالعات اندکی را یافتیم، که هر کدام از طرحهای متفاوت خدمات پیگیری استفاده کردند، بنابراین اطمینان ما برای تصمیمگیری در مورد اینکه آیا خدمات پیگیری ICU موثر هستند، محدود بود. ما هیچ شواهدی را مبنی بر اینکه آیا استفاده از خدمات پیگیری پس از بستری در ICU، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت شخص، اضطراب و افسردگی، اختلال استرس پس از تروما (PTSD) یا عملکرد فیزیکی و روانی را بهبود میبخشد، نیافتیم. ما هیچ مدرکی را نیافتیم که نشان دهد استفاده از خدمات پیگیری، تعداد افرادی را که میمیرند یا تعداد افرادی را که 12 ماه پس از ترخیص از ICU به کار باز میگردند، کاهش میدهد.
در حین جستوجوی ما از منابع، پنج مطالعه در حال انجام را یافتیم. این مطالعات در این مرور گنجانده نشدند، اما انتخاب آنها در بهروزرسانیهای آینده ممکن است قطعیت شواهد و اطمینان ما را برای تصمیمگیری در مورد اینکه آیا خدمات پیگیری ICU موثر هستند یا خیر افزایش دهد.
در این مطالعه مروری چه چیزی مورد بررسی قرار گرفت؟
ما برخی از بیماریهای فیزیکی و روحی را که ممکن است افراد پس از اینکه در ICU بستری شدند از آنها رنج ببرند و ممکن است بر کیفیت زندگی آنها تاثیر بگذارد، مانند اضطراب و افسردگی یا PTSD مطالعه کردیم. ما بررسی کردیم که آیا این عواقب در صورت استفاده از خدمات پیگیری، بهبود یافتند یا خیر.
نتایج اصلیاین مطالعه مروری چه هستند؟
ما 4 مطالعه تصادفیسازی شده را با 1297 شرکتکننده و یک مطالعه غیرتصادفیسازی شده را با 410 شرکتکننده یافتیم. این مطالعات در دانمارک، آلمان، سوئد، انگلستان و ایالات متحده انجام شدند. شرکتکنندگان در ICU طیفی از بیماریها را داشتند، و از نظر شدت این بیماریها متغیربودند. یک مطالعه شامل شرکتکنندگانی بود که مبتلا به سپسیس بودند.
ما مطالعاتی را انتخاب کردیم که خدمات پیگیری ارائه شده را بعد از بستری در ICU با مراقبت استاندارد (که هیچ نوع خدمات پیگیری ارائه نشد) مقایسه کردند. خدمات پیگیری در چهار مطالعه توسط پرستاران و در مطالعه پنجم توسط یک تیم چندرشتهای (پرستاران، پزشکان، و فیزیوتراپیستها) رهبری شدند. مشاورهها به صورت چهرهبهچهره در منزل یا در یک کلینیک، یا به صورت تلفنی، یا هر دو ارائه شدند. شرکتکنندگان به عنوان بخشی از این خدمات دارای بیش از یک مشاوره بودند، و در دو مطالعه شرکتکنندگان تا هشت مشاوره داشتند. هرچند طراحی مشاورههای خدمات پیگیری در هر مطالعه متفاوت بود، ما اشاره کردیم که هر سرویس، در صورت لزوم، شامل ارزیابی نیازهای شرکتکنندگان با ارجاع به حمایت تخصصی بود.
ما دریافتیم که خدمات پیگیری ممکن است 12 ماه پس از بستری در ICU تفاوت اندکی در کیفیت زندگی مرتبط با سلامت افراد ایجاد کند یا تفاوتی ایجاد نکند (1 مطالعه؛ 286 شرکتکننده؛ شواهد با قطعیت پایین)، و احتمالا تفاوت اندکی در تعداد مرگومیر پس از 12 ماه ایجاد کند یا تفاوتی ایجاد نکند (5 مطالعه؛ 1707 شرکتکننده، شواهد با قطعیت متوسط). خدمات پیگیری ممکن است تفاوت اندکی در PTSD ایجاد کند یا تفاوتی ایجاد نکند (3 مطالعه؛ 703 شرکتکننده؛ شواهد با قطعیت پایین).
ما اطمینانی به شواهد مربوط به اینکه آیا استفاده از خدمات پیگیری افسردگی و اضطراب (3 مطالعه؛ 843 شرکتکننده)، عملکرد فیزیکی (4 مطالعه؛ 1297 شرکتکننده)، عملکرد شناختی (4 مطالعه؛ 1297 شرکتکننده) را کاهش میدهد، یا توانایی بازگشت به کار یا آموزش را افزایش میدهد (1 مطالعه؛ 386 شرکتکننده) نداریم؛ ما قطعیت این شواهد را بسیار پایین ارزیابی کردیم. هیچ مطالعهای عوارض جانبی را اندازهگیری نکرد.
ما امیدوار بودیم که تفاوتی بین انواع خدمات پیگیری ICU و بین افرادی که ممکن بود دچار دلیریوم شوند یا نشوند، بیابیم، تا بتوانیم اطلاعات بیشتری در مورد اینکه آیا سبکهای خاص ارائه خدمات بهتر هستند، یا اینکه آیا این خدمات برای افرادی با بیماریهای مختلف مفیدتر هستند به دست بیاوریم. با این حال، ما مطالعات کافی را نیافتیم تا بتوانیم این تفاوتها را بررسی کنیم.
این مطالعه مروری چقدر بهروز است؟
ما به جستوجوی مطالعاتی پرداختیم که تا نوامبر 2017 منتشر شدهاند.